با شهید مهدی طریقی؛

شهیدی که بی قرار رفتن به جبهه بود/ اعتقادش به انجام وظیفه بود

بی قرار رفتن بود، نه سپاه نه دانشگاه، هیچکدام اجازه رفتن به او نمی دادند، مسئول اعزام نیروی سپاه می گفت: فعلا به نیرو احتیاج نداریم، شما باید بمانید.
کد خبر: ۲۳۴
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۲ - 31May 2013

شهیدی که بی قرار رفتن به جبهه بود/ اعتقادش به انجام وظیفه بود

کلافه بود، ساکش را برداشت و مثل یک بسیجی ساده به جبهه رفت، دیپلمش را نگرفته بود که عضو سپاه شد و از همان موقع داوطلبانه به جبهه های غرب و جنوب اعزام شد.


نامش 'پرویز'بود ولی خودش نام'مهدی'را انتخاب کرده بود، خانواده اش می گفتند، پرویز اما دوستان و همسرش می گفتند، مهدی.


از سال ۵۹ تا ۶۱ دائما جبهه بود، بعد از ازدواج جز نیروهای حفاظت انصار المهدی سپاه شد، کارش طوری بود که باید تهران می ماند، سال ۶۳ و با تولد تنها پسرش'مجتبی'در رشته گفتار درمانی دانشکده توانبخشی تهران قبول شد.
خودش می گفت، دوست دارم در خدمت به انقلاب و اسلام دستم باز باشد و هرچه بیشتر به مردم مستضعف خدمت کنم.
 

شهید طریقی رسیدگی به خانواده را جز وظایف اصلی یک مرد می دانست، همسرش هنوز به یاد دارد که وقتی بیمار شده بود شهید چگونه به مجتبی و امور خانه رسیدگی می کرد و می گفت، زن و فرزند یک مرد عیال الله هستند.


آدم باید خیلی حواسش باشد، دائم الوضو بودن و تقید شهید به انجام فرایض دینی به حدی بود که هرجا صدای اذان می شنید، روی خاک یا مقوا به نماز می ایستاد، اعتقادش به انجام وظیفه بود نه تعجب و حرفهای مردم.


مهدی طریقی شاگرد درس های آیت الله جوادی آملی هشتم خرداد سال ۶۶ مصادف با عید فطر بعد از ختم قرآن با ترکش خمپاره در منطقه شلمچه آسمانی شد و در کنار دوستان شهیدش و در جوار رحمت الهی آرام گرفت.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار