شهیدی که برای رفتن به خط مقدم غسل شهادت کرد

شهید مهدی گردویی در آخرین حضورش در جبهه برای رفتن به خطّ مقدّم غسل شهادت را انجام داد و پس از مبارزه‌ای بی‌امان با دشمنان، هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
کد خبر: ۲۴۱۴۵۵
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۹ - 30May 2017
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، مهدی گردویی سال  1343 در نوش آباد و در خانواده‌ای پا به عرصه گیتی گذاشت كه از نظر مالی در تنگی سختی به سر می‌بردند.
 
مهدی در شش سالگی وارد دبستان شد. تحصیلات خود را تا اوّل راهنمایی ادامه داد و پس از آن به دلیل مشكلات خانوادگی از ادامه تحصیل منصرف شد و پس از آن به استخدام شركت نساجی كاشان در آمد.

وی در اوائل انقلاب اسلامی سال دوّم راهنمایی بود كه بر اثر فعالیت‌های زیاد مورد تعقیب طاغوتیان قرار گرفت. با همان سنّ كم در جلساتی كه برخی از شهیدان از جمله شهید ساجدی، شهید یدالهی‌، شهید رنگینی، شهید سادات الحسینی و .. برگزار می‌كردند، شركت می‌نمود و در بیشتر مواقع نقش یك نگهبان را برای آنان ایفا می‌كرد.
 
 شهیدی که برای رفتن به خط مقدم غسل شهادت کرد

شهید مهدی گردویی در همان اوایل جنگ به عضویت بسیج در آمد و با روحیه شهادت طلبی یی كه داشت، عازم جبهه‌های حق علیه باطل شد. اوّلین بار در شوش و سفر آخر را در جمع مجاهدان در راه خدا در جبهه شلمچه در عملیات رمضان شركت داشت.

وی با دوستان هم محلّی خود عازم جبهه شده بود و با آنان نقش مؤثری در تقویت روحیه دیگر همسنگران خود داشت. هنگامی كه برای دیدن خانواده بر می‌گشت بیشتر وقت خود را در پایگاه شهدای هفت تیر می‌گذراند و به ارشاد جوانان می‌پرداخت و تكیه كلام او همیشه شهادت بود و شهادت ایشان در خطّ مقدّم جبهات، آر. پی. جی زن و از جمله خطّ شكن‌های میانه جبهه بوده است.

شهید در آخرین حضور زمینی خود، برای رفتن به خطّ مقدّم غسل شهادت را انجام داد و پس از مبارزه‌ای بی‌امان با دشمنان، هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.

فرازی از وصیت نامه شهید مهدی گردویی

یا لیتنی كنت معكم فافوز و فوزا عظیما: ای كاش بودم كربلا با حسین و به فوز عظیم شهادت و رستگاری بزرگ می‌رسیدم.

به نام الله پرورش دهنده روح الله ـ  وصیت نامه‌ام را شروع می‌كنم.

اشرفت الموت قتل الشّهاده: شرافتمندترین مرگ ، شهادت است.

آری! پیامبر اكرم (ص) رسول خدا، چنین فرمودند و من نیز پیرو راه ابر مردی چون پیامبرم و درس چگونه شرافتمندانه‌تر زیستن را از او آموختم و راه پیامبر خدا را پیشه گرفته‌ام تا در راه او و مكتب او به شهادت برسم و چند قطره خونی كه در بدنم ، دارم نثار دین اسلام و رهبر كنم.

مادرم! خیال نكن من تنها هستم . شهیدان ایثارگرانی هستند كه در راه رسیدن به لقاء الله سر از پا  نمی‌شناسند و در این راه از همدیگر سبقت می‌گیرند.

مادرم و پدرم و مردم شهید پرور! شهیدانی كه رفتند ندای مظلومانه شهید كربلا را پاسخ گفتند و این كه مایلم زینب وار پیام خونین كربلاییان را به جهانیان برسانید و این ملّت ستمدیده و مستضعف را از زیر سلطه این خونخواران جهان بیرون بیاورید.

خواهران و برادران گرامی! بدانید من آگاهانه به جبهه حق علیه باطل قدم گذاشتم و دوست دارم كه به آرزوی خودم برسم.

به دوستانم و ملّت شهید پرور ایران كه همیشه راه شهیدان را بروند و از آن‌ها حلالیت می‌طلبم و به جوانان بگویید كه كنترل هوس‌های خود را داشته باشند. طوری شود كه حتی یك نگاه هم به ناموس مردم نكنند كه آن دنیا جلوی ما را می‌گیرند.

در آخر از همه خویشاوندها حلالیت می‌طلبم و از همه مردم طلب بخشش می‌كنم. به امید آن روزی كه همه شما در كربلا و بیت المقدّس باشیم

روحش شاد و یادش گرامی
 
منبع: باشگاه خبرنگاران
نظر شما
پربیننده ها