به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله قدوسی:

دادستانی که استاد اخلاق بود / مرد تقوا، عدالت و تدبیر

دیشب خواب دیدم پیغمبراکرم(ص) را که به دست مبارک خود عمامه بر سر پسر کوچک حضرت آقا( اشاره به پدر علی قدوسی) گذاشت. اگر چنین پسری ایشان دارد و در مسجد می باشد، او را به من نشان دهید.
کد خبر: ۲۵۱۳
تاریخ انتشار: ۱۴ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۵:۱۷ - 05September 2013

دادستانی که استاد اخلاق بود / مرد تقوا، عدالت و تدبیر

آیت الله قدوسی فرزند آیت الله آخوندملا احمد قدوسی از روحانیون بنام و مجتهدین آگاهی است که از سرآمدان عصرخود می باشد. ملااحمد پس از گذران بیست سال تحصیل در نجف اشرف و بهره گیری از اساتیدی چون «میرزای شیرازی»،«میرزا حبیب الله دشتی»و«آیت الله ملا کاظم خراسانی» و احراز مقام اجتهاد به نهاوند مراجعت می کند.

جد پدری آیت الله قدوسی نیز«آخوند ملاحسین» از عالمان بافضیلت و باتقوای زمان خود می باشد.

علی قدوسی فرزند هجدهم خانواده قدوسی می باشد که در دوازدهم مرداد 1306 مصادف با پنجم رجب و در شهرستان نهاوند دیده به جهان گشود.

علی دوران ابتدایی و متوسطه را به خوبی پشت سر گذاشت ولی چون در شهرستان نهاوند مقطع بالاتری وجود نداشت لذا مجبور به هجرت به شهرستان دیگری می گردد که درنهایت با مشورتی که با خانواده خود می کند، برای تحصیل دروس اسلامی و دینی، به قم هجرت می نماید.

او در ابتدا مایل به تحصیل دروس حوزوی نبود و و امیدوار بود که تحصیلات کلاسیک خود را ادامه دهد ولی اتفاق خاصی در زندگی علی قدوسی پیش می آید که روند زندگیش تغییر می کند و سبب می شود که روی به تحصیل دروس حوزوی بیاورد. ماجرا از این قرار بود که:

یکی از مبلغین که برای تبلیغ به نهاوند آمده و مردی مبارز و متدین بود و سال ها در زندان رضاشاه شکنجه و آزار دیده و تازه آزاد شده بود و همچنین شناخت چندانی نسبت به خانواده آیت الله قدوسی پدر شهید قدوسی نداشت، پس از اقامه نماز هر روز به منبر می رفت که یک روز در ضمن صحبت هایش اظهار می دارد: « دیشب خواب دیدم پیغمبراکرم(ص) را که به دست مبارک خود عمامه بر سر پسر کوچک حضرت آقا( اشاره به پدر علی قدوسی) گذاشت. اگر چنین پسری ایشان دارد و در مسجد می باشد، او را به من نشان دهید.» از طرف حاضرین مسجد، علی قدوسی به او معرفی می گردد که آن روحانی مبارز پس از ختم و پایین آمدن از منبر، علی را بغل کرده و با او مصافحه می کند و می گوید: « بگو که مقامی عالی در انتظار توست و مردم مسجد همه به او تبریک می گویند.»

از آن شب بود که تحول شگرفی در زندگی علی قدوسی ایجاد شد که بلافاصله از پدرش می خواهد، او را برای تحصیل به قم بفرستند.

قدوسی در سال 1321 ه.ش درحالیکه پانزده سال بیشتر نداشت وارد قم می شود و در همان ابتدا مورد توجه آیت الله سیدصدرالدین صدر که شناختی نیز از پدر علی قدوسی داشت قرار می گیرد.

علی قدوسی دروس حوزوی را با مشکلات و سختی های فراوان پشت سر می گذارد و بعد از چندسال تحصیل دروس مقدماتی به فراگیری درس خارج می پردازد. خانواده قدوسی وضع مالی مناسبی داشتند ولی به علت بُعد مسافت و سختی راه، امکان ارسال مداوم پول به علی نبود لذا وی زندگی را بامشقت و سختی پشت سر می گذارد. آیت الله قدوسی در مورد سختی های دوره تحصیل در حوزه می گوید: "هنگامی که در حجره بودم، چه بسا شب ها تا صبح به مطالعه می پرداختم و متوجه نمی شدم درچه ساعتی از شب هستم. ناگهان می دیدم سپیده صبح طلوع کرده و غذایی را که برای شام دیشب روی چراغ گذاشته ام، فراموش کرده ام، تا اینکه غذا سوخته بود و امکان تهیه مجدد غذا برای من فراهم نبود و از این رو، آن شب ها را چون شب های دیگر، گرسنه می گذراندم."     

او درس خارج را در محضر آیت الله بروجردی و امام خمینی(ره) و سایر علمای حاضر در حوزه علمیه فراگرفت و درس فلسفه و تفسیر را در محضر آیت الله طباطبایی تلمذ نمود و از شاگردان ممتاز ایشان به شمار می رفت و از هم حوزه های شهید بهشتی و شهید مطهری بود که به اتفاق پای درس آیت الله طباطبایی حاضر می شدند. دقت، نظم و معنویت ایشان سبب شد که به مرور زمان، مورد توجه علامه طباطبایی قرار گیرد که همین امر سبب وصلت علی قدوسی با علامه و دامادی این خانواده شد.

آیت الله قدوسی در سال 1341 ه.ش به درجه اجتهاد می رسد و مشغول تدریس در حوزه علمیه قم می گردد.

آیت الله قدوسی با آغاز فعالیت های فدائیان اسلام از مدافعان شهید نواب صفوی به شمار می آمد که در جریان نهضت نفت با نواب صفوی همکاری و همفکری نزدیکی داشت اما پس از شکست نهضت ملی و پیروزی کودتاچیان در28 مرداد 1332، وی به تحصیل خود ادامه می دهد و تا شروع نهضت امام خمینی(ره) در سال 1341 مشغول تکمیل دروس حوزوی می گردد.

وی با آغاز نهضت، مجدداً وارد فعالیت های سیاسی می شود و درسال 1343 به اتفاق تنی چند از فضلای حوزه علمیه قم از جمله آیت الله ربانی شیرازی و دکتر شهید بهشتی به فکر تشکیل جمعیتی می گردند که هدف آن تحرک و نهضت و اصلاح هرچه بیشتر حوزه علمیه بود. اما این تشکل در اواخر سال 1344 توسط ساواک شناسایی و تمام روحانیون آن از جمله آیت الله قدوسی بازداشت می شوند اما پس از بازجویی و عدم دسترسی به اطلاعات مورد نیاز، آیت الله قدوسی آزاد می گردد.

اداره کل ساواک در تاریخ 12/2/1345 در رابطه با آیت الله قدوسی چنین اعلام می دارد: «نظر به اینکه فعالیت های این جمعیت به این ترتیب تا حدودی مسلم می باشد و از طرفی به نظر می رسد علی قدوسی با توجه به شغل و سمتی که در این جمعیت داشته، فعالیت هایی انجام داده که از دادن پاسخ دراین زمینه، طفره می رود. لذا ضروریست که مشارالیه هم دستگیر و هم بازداشت گردد. چون استنباط می گردد به استناد اساسنامه به دست آمده جمعیت مذکور دارای تشکیلات بسیار وسیع و منظمی می باشد که احتمالاً با خارج از کشور هم ارتباط دارد و کشف موضوع و بهره برداری از آن حائز اهمیت می باشد.»

پس از بازجویی های متعدد از آیت الله قدوسی وعدم به دست آوردن اطلاعات کافی و لازم از وی، برای ایشان در تاریخ 4/5/1345 برابر اعلام دادرسی نیروهای مسلح، قرار منع پیگرد صادر می گردد.

آیت الله قدوسی پس از آزادی، باتوجه به شرایط خفقان سیاسی که برفضای کشور و حوزه های علمیه نیز سایه افکنده بود، فعالیت های خود را در قلمرو فرهنگی و آموزشی به پیش می برد و در راستای تحولات جدید در حوزه علمیه، مدیریت مدرسه حقانی را می پذیرد و با این سِمت، فصل جدیدی در حیات مبارزاتی ایشان به وجود می آید. شخصیت آیت الله قدوسی دارای ویژگی های خاصی بود که ایشان را به عنوان شخصیتی محبوب و مفید در میان سایرین، متمایز می ساخت چراکه او درطلب رضای خدا سرازپا نمی شناخت. از جمله فعالیت های ایشان که برکات فراوانی برای تمامی طلاب مدرسه حقانی به دنبال داشت، برگزاری درس های اخلاق او بود.

آیت الله قدوسی در طول جلسات درس اخلاق، اشک می ریخت و دیگران را نیز به گریه می انداخت و چنان با احساس و تکان دهنده مباحث اخلاقی برگرفته از قرآن و نهج البلاغه را بیان می کرد که شاگردانش نیز پس از سال ها هرگز آن صحنه ها را فراموش نمی کنند.

حسین تقوی اشتهاردی که هم حجره آیت الله قدوسی نیز بود در رابطه با ویژگی های اخلاقی ایشان می گوید: " از جمله ویژگی های آیت الله قدوسی، ورع، تقوا و احتیاط بود. در تمام امور و انجام عبادات، کمال احتیاط را مراعات و در گفتار کمال رعایت را می نمود که مبادا مرتکب غیبت یا بهتان و غیره شود. در امور مالی حتی از مزایای حوزه استفاده نمی نمودند و شهریه نمی گرفتند و از املاک موروثی خود استفاده و امرار معاش می کردند. با اینکه گاهی محتاج استقراض می شدند، از کسانیکه شهریه در مالشان بود قرض نمی کردند.

یکی دیگر از خصایص اخلاقی آیت الله قدوسی، کمال تواضع و فروتنی در ایشان بود. در انجام حوائج و حل مشکلات مومنین کمال سعی و کوشش را می نمود و امکان نداشت کسی برای حل خود به ایشان مراجعه کند مگر آنکه هرچه می توانست در حل آن می کوشید." 

با پیروزی انقلاب، حیات سیاسی آیت الله قدوسی وارد مرحله جدیدی شد. وی که تا این دوره مدیریت مدرسه حقانی را برعهده داشت پس از پیروزی انقلاب و به جهت نیازی که بود مجبور شد وارد شاختار مدیریتی کشور شود. در آستانه ورود امام، یکی از اعضای فعال کمیته استقبال بود و مسئولیت پیدا کرد تا نیروهای مناسب و مستعد را برای اداره مراسم استقبال، از میان طلاب و روحانیون قم انتخاب نماید.

پس از برگزاری مراسم استقبال، شهید قدوسی از طرف امام در 4اسفند 57 به عنوان قاضی دادگاه های انقلاب منصوب می گردد. با وجود تازه انقلاب شده بود و وضعیت زندانیان و محاکم آنان در حالت مشخصی قرار نداشت و بیشتر زندانیان در روزهای اول پس از انقلاب در زیرزمین مدرسه رفاه که محل اقامت امام بود، نگهداری می شدند، آیت الله قدوسی درصدد برآمد تا به وضعیت محاکمه ها چارچوب مشخصی ببخشد. در جریان محاکمه هایی که انجام شد، تعدادی از عناصر رژیم پهلوی محاکمه و به اعدام محکوم شدند.

اما به دلیل بر زمین ماندن کارها و مختل شدن امور در قم، امام خمینی(ره) یازده روز پس از حکم آیت الله قدوسی برای قضاوت در دادگاه های انقلاب، طی حکم دیگری، ایشان را درتاریخ 15اسفند57 به مسئولیت اداره امور ستاد انقلاب اسلامی و دادگاه ها و رسیدگی به امور زندان قم و دفتر تبلیغات و روابط شهرستان ها در شهر قم منصوب کردند.

دوره مسئولیت ایشان در قم نیز حدود پنج ماه به طول انجامید و پس از سر و سامان یافتن نسبی شهر قم، امام خمینی(ره) مسئولیت جدیدی را به ایشان واگذار کردند و او را به سِمت دادستانی کل کشور منصوب کردند. دادستانی کل کشور که به فرمان امام خمینی(ره) پس از انقلاب شکل گرفته بود، هنوز نتوانسته بود که نظر امام را جلب نماید لذا ایشان، در تاریخ 15مرداد 1358 ضمن تشکر از زحمات آقای "مهدی هادوی" نخستین دادستان کل کشور، آیت الله قدوسی را به عنوان دادستان کل کشور منصوب نمودند.

از جمله اقداماتی که ایشان در دادستانی کل انجام دادند: اصلاح ساختار دادستانی و دادگاه های انقلاب و اصلاح روند دادرسی ها، بود که البته آیت الله قدوسی برای انجام آنها با مشکلات فراوانی روبه رو بودند.

پس از انقلاب، آیت الله قدوسی بدون محافظ رفت و آمد می کرد اما بعد از شهادت شهید بهشتی، امام دستور دادند که ایشان از خودش محافظت کند لذا ایشان نیز پذیرفت که محافظِ پاسداری داشته باشد.

آیت الله قدوسی به دلیل جایگاه مهمی که در سال 1360 برعهده داشت و از طرفی نیز منافقین کوردل در کشور، فعالیت های گسترده ای در ترور شخصیت های انقلابی انجام می دادند لذا در ساعت 20:30 روز شنبه 14شهریور 1360 در جریان بمب گذاری در دادستانی انقلاب اسلامی، به درجه عظیم شهادت نائل می آید.

امام خمینی(ره) در پیامی که به مناسبت شهادت شهید آیت الله قدوسی صادر کردند فرمودند: شهیدی عزیز که سالیان دراز در خدمت اسلام بود و اخیراً مجاهدات او در راه انقلاب بر همگان روشن است. اینجانب سالیان طولانی از نزدیک با او سابقه داشتم و آن بزرگوار را به تقوا، حسن عمل، استقامت، مقاومت و تعهد در راه هدف می شناختم. شهادت بر او مبارک و وفودا الی الله و خروج از ظلمات به سوی نور بر او ارزانی باد.    

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار