اینکه اسرا توانستند در طول دوران اسارت نه تنها روح خود را پرورش دهند بلکه بر روی افسران و سربازان عراقی هم تاثیر گذار باشند از نکات دیگری است که کمتر از اسرا شنیده ایم، شاید این جذابترین بحث اسارات باشد که چطور در فشار و سختی می توان بر رفتار و کردار شکنجه گران خود تاثیر گذاشت و تائیدی باشد بر این گفته اسرا که می گویند «ما اسارات را به اسارت درآوردیم».
نزدیک شدن به سالروز ورود آزادگان سرافراز کشور به میهن اسلامی بهانه ای شد تا ساعتی پای صحبت های شیرین جمعی از آزادگان بنشینیم. «علی قربان پور»، «حمید رضایی»، «حاج عباس پیرهادی» و «محمد سلیمانی» چهار آزاده اردوگاه تکریت 11 هستند. اردوگاهی مخفی که صلیب سرخ هیچ اطلاعاتی از اسرای دربند آن نداشت و همین باعث شده بود تا سرنوشت اسرای آن نیز در ابهام باشد.
علی قربانپور معروف به علی فاروجی اصالتا اهل فاروج خراسان رضوی است، می گوید در اسارت هرکس را با اسم دیگری صدا می زدند تا امکان شناسایی کامل آن ها نباشد. متولد سال 43 است و در هفتمین اعزامش به جبهه در جزیره بوارین عراق به اسارت دشمن درآمد. او هم اکنون مشغول نگارش کتابی از خاطرات دوستانش در اردوگاه تکریت است، پیش از این هم چند عنوان کتاب از وی به چاپ رسیده.
عباس پیرهادی متولد سال 40 و 56 ساله است. او که از رزمندگان لشکر 10 سیدالشهدا است که در عملیات کربلای 5 اطراف دریاچه ماهی اسیر شد.
حمیدرضا رضایی نیز دیگر آزاده این میزگرد در عملیات کربلای 5 به دست دشمن اسیر می شود. رضایی پیش از اولین اعزامش به جبهه خوابی عجیب می بیند که پس از اسارت صحنه های آن خواب برایش تداعی می شود. دوستی او با یکی از بدترین نگهبانان اردوگاه به نام «عدنان» دست مایه روایت های جالب و شنیدنی از تاثیرگذاری اسرای ایرانی بر نیروهای بعثی است.
آزاده «محمد سلیمانی» که حلقه اتصال ما به جمع چند نفره آزادگان اردوگاه تکریت 11 است نیز در عملیات کربلای 5 به همراه حمیدرضا رضایی به اسارت درآمد. او هم اکنون از فعالان فضای مجازی در حوزه آزادگان است.
در روزهای آینده ماحصل گفت و گوی خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس در میزگردی با حضور چهار تن از آزادگان منتشر خواهد شد.
انتهای پیام/ 141