وصیت‌نامه شهید محسن شادکام تربتی/ حفظ حجاب خواهران ارج نهادن به مقام شهداست

شهید شادکام تربتی در وصیت‌نامه خود آورده است: به خواهران خودم و مادرم و خواهران دینی‌ام سفارش می‌کنم، خواهر اگر می‌خواهی به من و شهید ارج نهی، تنها حجابت را نگه‌دار که حربه دشمن در حال حاضر همین از بین بردن حجاب است.
کد خبر: ۲۶۵۵۷۵
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۶ - 09November 2017
وصیت‌نامه شهید محسن شادکام تربتی/ خواهرl اگر می‌خواهی به من شهید ارج دهی تنها حجابت را حفظ کن

به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «محسن شادکام تربتی» یک شهریور 1346 در مشهد چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل و بعنوان تخریبچی مشغول خدت شد. «محسن» سرانجام هشتم فروردین 1365 در فاو به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

متن وصیت‌نامه‌ای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه می‌خوانید:

«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون (صدق الله العلی العظیم)

ساعت 3:55 عصر یکشنبه 64/11/20

سلام علیکم؛ امشب شب عملیات است و شبی است که از مدت‌ها آرزویش را می‌کشیدیم. بحمد الله خداوند مرا از لجنزار شهر نجات داد و به بهشت جبهه آورد. ان‌شاءالله نیز از ظلمتکده دنیا به جوار ربوبی خویش رهنمونم خواهد ساخت. باری؛ بر طبق وظیفه شرعی لازم دانستم چند نکته‌ای [را]‌ خدمتتان عرض کنم؛ نخست به پدر و مادرم این عزیزانی که مرا تا به اینجا رسانیده‌اند و در عین حالی که بسیار برای من زحمت کشیدند وقتی که مسئله خدا و امتحان پیش آمد بدون حتی کوچک‌ترین حرفی که مانع حرکتم بشود، مرا تقدیم این راه نمودند و همانطور که درباره جواد اثبات کردند سرافراز از امتحان الهی بیرون آمدند. من سعی می‌کنم تنها کاری که از دستم در مقابلشان برمی‌آید که همان دعا است را انجام دهم، باشد که خداوند ایشان و تمامی خانواده‌های شهدا را به احسن وجه پاداش دهد و تذکری داشتم و آن اینکه سعی کنید حال که پدر و مادر شهید شده‌اید خاضع‌تر از پیش بدهکارتر از پیش نسبت به خدا و انقلاب باشید؛ چرا که او بود که این مقام رفیع و شامخ را به شما داد و شما را شایسته این‌چنین جایگاهی دانست؛ پس سعی کنید که بیشتر شاکر باشید و سعی کنید کمتر از مزایای دنیوی که برایتان فراهم می‌آید (نسبت به همین مسئله خانواده شهید شدن) استفاده کنید و سخنی نیز با برادران و خواهرانم؛ نخست حسین جان! واقعا از شما ممنونم و خدا می‌داند که نسبت به تو چقدر مدیونم و تو چه حقی بر گردنم داری. خاضعانه از تو می‎خواهم که به محض دیدن این مطالب از صمیم قلب تمامی حقوقی را که می‌دانی و نمی‌دانی به من ببخشایی که سخت محتاجم و من هم ان‌شاءالله دعایت خواهم کرد و اما تو خواهرم! مرا ببخش و تنها سفارشی که به تو دارم این است که چه الان و چه در آینده تنها و تنها حجابت، حجابت و حجابت را به احسن وجه حفظ کن و به نجمه جان هم همین سفارش را بکن. از تو هم خاضعانه آرزو دارم که مرا ببخشی و لفظ بخشیدم را به زبانت جاری کن و حال مهدی جان! خدا ان‌شاءالله تو را برای اسلام نگهت دارد و شاید حال حرفم را نفهمی؛ اما برای بعدت می‌نویسم. 1. دنبال گناه نرو که بیچاره می‌شوی 2. خط خودت را از امام و ادامه دهندگان راهش جدا نکن و تو هم مرا ببخش و دعایم کن که نیازمندم.

حال برادر عزیزم علی! خدا شاهد است که تو برای من نه یک دایی بلکه یک برادر بودی و هستی و به تو نیز خیلی مدیونم. بی‌ذکر هیچ مسئله‌ای از تو می‌خواهم حلالم کنی و من هم قول می‌دهم دعایت کنم و در آخر مخاطبم همه شما هستید: 1. به خواهران خودم و مادرم و خواهران دینی‌ام سفارش می‌کنم خواهر اگر می‌خواهی به من و شهید ارج نهی، تنها حجابت را نگه‌دار که حربه دشمن در حال حاضر همین از بین بردن حجاب است و بس و فاسد کردن جوان‌ها و نیز به شما توصیه می‌کنم از تجملات زندگی دوری کنید و بیشتر به خدا متصل شوید و به نمازهایتان بیشتر اهمیت دهید و از غیبت مرسوم در بینتان دوری کنید که خدا آن را نمی‌پسندد.

2. به برادران و پدرم و برادران دینی‌ام عرض می‌کنم که اولا جبهه و ثانیا جبهه و ثالثا جبهه را فراموش نکنید که همه اسلام امروز به جبهه و پیروزی آن متصل است پس هم خود را در تقویت آن قرار دهید و جای من و سایرین را که از این جمع کم شده‌ایم، پر کنید که فردا نزد رسول خدا و اولیائش خجالت‌زده نشوید هستند کسانی که به بهانه ازدواج و زن و خانه و درس و کار حتی یک بار هم تا حال به جبهه نرفته‌اند و یا قبلا به جبهه آمده‌اند و حال از جبهه و اهل آن بریده‌اند، خدایا! تو شاهد باش که من به این‌ها تذکر دادم و اعلام کردم آنچه را وظیفه می‌دانستم «اگر احیانا کسی مشکلش حاد است می‌تواند مالاً کمک کند آن هم در خور توانایی مالی‌اش» و دیگر این که امام را تنها نگذارید و فراموش نکنید سال‌های قبل پیروزی را که در لجن شاهی فرو رفته بودید و امام به اذن خداوند نجاتتان داد.

در پایان وصایای عملی‌ام را عرض می‌کنم، امیدوارم انجامش دهید.

1. برای من و جواد هر کدام جداگانه یک سال نماز بخوانید و روزه بگیرید (اجاره‌ای و یا خودتان).

2. 15 روز نماز برایم بخوانید به این ترتیب که در هر روز 6 رکعت و به نیت‌های ظهر و عصر و عشا.

3. پدرم وصی من هستند و هرطور که مایل بودند رد مظالم بدهند.

4. فرموده بودید که 50 هزار تومان برای ازدواجت می‌دهم؛ خواستم بگویم که آن ازدواج من نه بخاطر نفس ازدواج بلکه هدفم این بود که ازدواج راهم را برای رسیدن به خدا نزدیک‌تر می‌کند و حال که اینجا هستم و آن مرحله را گذرانده‌ام لذا هر وقت که وسعتان رسید بقدر وسعتان در راه خدا فردی را که صلاح می‌دانید داماد کنید.

5. از همه افرادی که مرا چه به نام و چه به صورت می‌شناسند عاجزانه و خاضعانه تقاضا دارم با گفتن لفظ «خدایا فلانی را بخشیدم» مرا حلال کنند که خدا می‌داند نیازمندم.

6. مقدار کمی پول نزد برادری دارم که اطلاع دارید آن را به ایشان بخشیدم و مقداری هم نزد مسجد که آن را هم بخشیدم.

7. از برادران مسجد هم تقاضای عفو و بخشش را دارم و عرض می‌کنم که اگر می‌خواهید کار کنید واقعا تصمیم بگیرید و کار کنید و از عمرگذرانی و استفاده از بیت‌المال بپرهیزید که در آینده پشیمان خواهید شد.

8. پدرم! عاجزانه از شما تقاضا دارم کم خرج کنید در مراسم و سعی کنید در مراسم گناه صورت نگیرد که من راضی نیستم. مسئله خاص دیگر به نظرم نمی‌آید که عرض کنم؛ فقط عرض می‌کنم امام را تنها و انقلاب را تنها نگذارید که سخت پشیمان خواهید شد در آن وقت پشیمانی فایده‌ای نخواهد داشت.

از همسایه‌های چهار طرف آن خانه و این خانه شخصا حلال بودی بطلبید؛ خدا ان‌شاءالله خیرتان دهد.

در خاتمه خودم به اهل خانواده‌ام تبریک می‌گویم و به آن‌ها در مقابل صبرشان بشارت اجر خداوندی می‌دهیم.

زیاد من و جواد و تمامی شهدا را دعا کنید و بارایمان طلب مغفرت از خداوند کنید و برای پیروزی انقلاب و طول عمر رهبرمانزیاد دعا کنید.

به نماز زیاد اهمیت دهید که خیلی چیزها در همین عمل نهفته است؛ خصوصا جماعت آن.

برای فرج مولامان امام زمان (عج) هم دعا کنید خدا خیرتان دهد.

و به آن‌ها که حرافی می‌کنند و خرسانه دلسوزی می‎کنند، بگویید خفه شوند و بدانند که من آگاهانه به طرف مرگ رفتم و آن را انتخاب کردم. بر زندگی ننگبار دنیا چه زیبا سخنی است که شهادت یک انتخاب است و نه یک اتفاق و من آن را انتخاب کردم؛ ای کوردلان به ظاهر بینا.

والسلام علی عبادالله الصالحین

فرزند شما محسن شادکام یکشنبه 64/11/20

خط آبادان خدانگه‌دارتان»

انتهای پیام/ 181
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار