به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «جمشید نعیم امینی» ۱۶ شهریور ۱۳۴۲ در روستای نعیمآباد تنکابن چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی به عضویت سپاه پاسدارن درآمد و عازم جبهه حق علیه باطل شد. شهید نعیم امینی مدیریت داخلی پایگاه شهید بهشتی اهواز و مدیریت داخلی لشکر ۲۵ کربلا را برعهده داشت و سرانجام ۴ دی ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۴ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا تو خود آگاهی که آنچه از ناحیه ما صورت گرفت رقابت در کسب قدرت یا خواهش فزون طلبی نبود؛ بلکه برای این بود که تو را که نشانههای را تو اند باز گردانیم و اصلاح آشکار و چشمگیر در شهرهای تو به عمل آوریم که بندگان مظلوم و محرومیت امان یابند و مقررات بر زمین ماندهی تو از نو به پا داشته شوند.
اکنون که توکل، بر فعل و رحمت خداوند کردهام و عازم هستم تا این حجاب اکبر را که مبداء تمام حجابها و ظلمتهاست در راه او انشاءالله بردارم و بند حب دنیا را که تمام خطاهایمان از این حب منشا میگیرد، از خود بگسلم، چند جملهای را که بر من فرض الهی است به عنوان یک بنده خداوند و یک مسلم با شما پدر و مادر و برادر و خواهر و تمامی دوستان و آشنایان و امت حزب الله به اسم وصیتنامه بیان دارم.
وصیت من به شما تقوای الهی است و در همه حال خدای تبارک و تعالی را ناظر بر خود و اعمال و کردار خود بدانید و هر لحظه به یاد آورید روزی را که دیدهها همه گریان و صورتها از خوف خداوند جل جلاله سیاه و تمام ذره ذره اعمال را در بارگاه با عظمت ربوبی ثبت و ضبط شده است و به حساب تک تک کردارها خواهند رسید آن وقت روسفید کسی است که گفتههای خداوند را و قرآن را به گوش و دل شنیده عامل بدانها گشت و روسیاه و ذلیل آن است که در این ره تقوای الهی پیشه خود نساخت و از پروردگار خوف نداشت من که آنقدر بر خودم ستم کردهام و گناه کارم که این سیئات حجابی شده است برایم و جای کلامی و بیانی نگذاشته است و همین است که از خداوند رحمان میخواهم که مرگ مرا شهادت در راهش قرار دهد.
زیرا مگر نه چنین است که با اولین قطرهای که از خون شهید بر زمین جاری میشود گناهانش بخشوده میشود. پس خداوندا ما را لیاقت کشته شدن در راهت عطا فرما و مرا جز کسانی قرار ده که تو را شناختهاند و عاشق دیدار تو گشتهاند که در آن صورت در روز حساب تو خود پاداشی آنها خواهی بود آگاه باشید که چه حاضر کردهاید برای یوم الحساب «عملت نفس ما احضرت» و باید آگاه باشیم به آن روز که همه رازها آشکار خواهد «یوم فی السرا» و ملاقات میکنیم اعمال خودمان را و هر ذره خیر و شری که انجام دادهایم عیان خواهد شد؛ پس بار دیگر شما را به تقوای الهی سفارش میکنم.
وصیت دیگرم به همه نسل جوان و مومن و متعهد این انقلاب است. انقلاب اسلامی که زمینه ساز حکومت حضرت مهدی (عج) است اکنون در این مقطع بیتفاوتی و سستی و کاهلی در امور به اسلام و سرگرم کارهای دنیوی خود شدن و غفلت در مسائل که در این مملکت جاری میشود همان هدف آمریکا است که از اولیا الشیطان است و خیانت به این همه خون مطهری که در طول انقلاب برای تثبیت هر چه بیشتر آن به زمین ریخته شده است.
پس متوجه میشویم که انقلاب هیچ گاه تسلیم زور و کفر نگشته بلکه همانند نهضت خونین سیدالشهدا امام حسین (ع) عاشقانه در این راه خون دادهاند و آن را پایدار و مستحکم مقابل هجوم شیاطین نگه داشته و این نهضت نباید هیچ وقت از موضعهای اسلامی خود در مقابل دشمنانش عقب نشینی بکند و چهره و نورانیش را در سراسر گیتی به مسلمین و مستضعفین و محرومین نشان دهد و نکند خدای نکرده در این راه مقدس «الی الله المصیر» است سست ایمان بشویم که در این صورت ناخودآگاه در دراز مدت در چنگ شیاطین و جنایتکاران اسیر خواهیم شد. اگر نعوذ بالله چنین بشود دیگر از اسلام و قرآن چیزی باقی نخواهد ماند و مورد غضب خدای تبارک و تعالی قرار خواهیم گرفت و در دنیا و عقبی ذلیل و خوار خواهیم بود.
سفارش دیگرم به خانواده این است که بدانند این دنیا یک سالن آزمایش است و میخواهم در مقابل شداید و سختیهایی که از طرف خدا بر شما وارد میآید پایدار و از صابران باشید و خوب بدانید که سرنوشت همه است که از این دنیا که هر چیزش فانی است و زودگذر به آن را که همهاش جاویدان است و پایدار بروند، زیرا «کل نفس ذائقه الموت» پس موت امری است اجتناب ناپذیر و چه بهتر است که این موت سبیل او به شاد و برای پیشبرد دین او باشد.
پس اگر خداوند توفیق عطا کرد و ما به سویش هجرت کردهایم استقامت پیشه کنید و از مسیر الله که همان راه رهبر عزیزمان این اسوه زمان است و ادامه خط شهیدان است پشتیبانی کنید و در این راه کوشاتر از همیشه و به یاد مصائبش که بر اباعبدالله گذشت باشید و شکر خدای تبارک و تعالی کنید؛ و دیگر این که پدر و مادرم امیدوارم که خداوند به شما صبر بدهد و از اینکه نتوانستم هیچ گاه برای شما فرزند خوبی باشم مرا ببخشید و مرا حلال کنید و هیچ موقع خدا را فراموش نکنید و این بدیهی است که برای حفظ اسلام و قرآن باید از مال و جانی گذشت و میدانم که به خاطر من مشقت زیادی را تحمل کردهای، ولی همانطور که بندگان مخلص خداوند به درگاهش چنین میگویند راضی باشید به رضای خداوند، تسلیم باشید در مقابل امر خداوند.
از دادن قربانی به درگاه باری تعالی دریغ نورزید با مال و فرزندان در راه خدا جهاد کنید و از قضا و قدر نهراسید و در پایان از همهی دوستان و آشنایان و عزیزانی که بر گردن من حقیر و ضعیف حقی دارند طلب حلالیت میکنم و میخواهم که مرا از کردههای ناپسندی که نسبت به آنها انجام دادهام عفو کنند و ما را در دعاهایشان فراموش نکنند و التماس دعا دارم و ضمنا چنانچه لیاقت شهادت در راه خدا را توفیق یافتم در مورد محل دفنم پدرم خود مختار است.
والسلام
جمشید نعیم امینی
۶۳/۶/۲۸
خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار»
انتهای پیام/ ۱۱۱