ابراهیم اصغرزاده:

«شهدای غیرایرانی»، بزرگترین تایید انقلاب ایران برای «اسلام مرز ندارد»/سانسور این شهدا بزرگترین مسامحه‌کاری تاریخ جنگ است

آدم‌هایی در تاریخ جنگ ایران پیدا شدند که رنج سفر و هجرت را به خود آسان کردند. کوله‌بار زندگی‌شان برداشتند، به ایران آمدند و در جنگ ایران و عراق شرکت کردند و شهید شدند. آنها ایرانی نبودند و حالا ظاهرا زمان پرداخت به آنها فرا رسیده است.
کد خبر: ۲۸۸۷۸
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۹ - 22September 2014

«شهدای غیرایرانی»، بزرگترین تایید انقلاب ایران برای «اسلام مرز ندارد»/سانسور این شهدا بزرگترین مسامحه‌کاری تاریخ جنگ است

به گزارش دفاع پرس، «یاران صبح» یکی از مهمترین پروژههای روایت تاریخ دفاع مقدس در ایران سرانجام به مرحله اعلام رسانهای رسیده است. این پروژه روایتی از شهدای غیرایرانی جنگ 8 ساله ایران باعراق است. بخشی از تاریخ جنگ ایران که در تمام این سالها توجهی به آن نشده است. سید سلیم غفوری تهیهکنندگی این مستند را بر عهده دارد و سید محسن اصغرزاده(موسوی) کارگردان این پروژه است. با اصغرزاده در باره این گفتگو و این بخش ناگفته جنگ صحبت کردیم.

تسنیم: من از گفتگوی دفعه قبلی که با هم سر مستندهای پاکستان و افغانستان داشتید یک گفتگو به خاطرم مانده است که دوست دارم گفتگوی جدیدمان را با این محور آغاز گفتیم. دفعه پیش گفتی که اعتقاد داری که محدود نکردن انقلاب به مرزهای ایران یک امر ذاتی برای انقلاب ایران است یعنی این چنین نیست که ارزش افزوده ای به انقلاب اضافه کند یا این که موارد ویژگی خاصی باشد اصولا انقلاب ایران ماهیتش این شکلی بود. گزاره مهم و جالبی است به نظرم. تو و چند نفر دیگر چند سال از عمرت را گذاشتی پای پروژهای که قرار است شهدای خارجی جنگ ایران را معرفی کند. اتفاقی که بدون تعارف تا به حال کسی سراغش نرفته است و فکر میکنم فلسفه وجودی آن دقیقا همین جمله است.

مضموناٌ درست گفتی، اما ادبیات دقیقش به این شکل بود که من معتقدم بقای انقلاب اسلامی به صدور آن است چون نفس انقلاب به قلب و تغییر است  و اگر انقلاب را در خودت نگه داری و در خودت محدود کنی ناچار به رفرم در خودت هستی. ناچار به کودتا در داخل هستی. باید که به سراغ ظلم بروی. باید به سراغ مبارزه با هر استکباری که در عالم هست بروی و  به قول شما این ارزش افزوده یا یک یک مزیت نسبی نیست که بگوییم انقلاب اسلامی آمد و این انقلاب اسلامی لازم است که برود و پیامد های خود را بررسی کند. در حقیقت  بقای انقلاب اسلامی به صدورش است.

برای مثال اگر یکی دو هفته اخیر، سخنان رهبری را قبل از عمل جراحیشان ملاحظه کنید میبینید که دربارهی مساله ی حج که اصولا در حوزه ی مسائل شخصی افراد است و مسالهای عبادی در زمینه ارتباط انسان  با خداست چگونه صحبت میکنند؟  توصیهی رهبری این است که در حج هر کاری که میتوانید برای فلسطین انجام دهید. هم چنین ایشان بلافاصله در سخنانشان بعد از این که از بیمارستان مرخص شدند گفتند: اتفاقی که در تجمع ملل مختلف در رابطه با داعش صورت گرفت  یک حرکت فرمایشی بود.

اگر در حوزه ی سیاست خارجی، رهبران انقلابمان را رصد کنیم، اگر با یک نگاه معمولی و همیشگی نگاه کنیم واقعا نمیدانیم دلیل این که مرحوم امام تاکید دارد که شاخص حوزهی بینالملل ما  باید مبارزه با اسرائیل باشد به چه خاطر است؟ این که آن جا را غدهای سرطانی معرفی می کند چه دلیلی دارد؟ اما این پیام را افرادی که با ایشان نسبت فطری، فکری، عقلانی، اجتماعی و یا سیاسی دارند درک می کنند.

چرا رسانه ملی ما و یا سایر نهادهای مسئول به مسامحه و سانسور خبری و تاریخی مشغول میشوند

این ماجرای شهدای خارجی جنگ ایران که ما به سراغش رفتیم؛ اتفاق بسیار عجیب و بینظیری است؛  انقلابی تحقق پیدا میکند و افرادی هم برای تایید این گفتار و تایید این تفکر، بلند میشوند و زندگی و همه چیزشان را رها میکنند و به اینجا میآیند. اما این، شروع یک اتفاق است. باید دید بعد از آن، این موضوع چگونه در داخل تحلیل میشود؟ چرا و به چه بهانهای جلوی نشان دادن این افراد را میگیرند؟ چرا رسانه ملی ما و یا سایر نهادهای مسئول به مسامحه و سانسور خبری و تاریخی مشغول میشوند و در حوزه دفاع مقدس و تاریخ جنگ به دروغ گویی و انکار این واقعیت مشغول میشوند. دائما میگویند که دفاع مقدس یعنی جنگ ایران در مقابل 36 کشور دیگر. این موضوع غلط است و متاسفانه در این نوع تاریخ سازی بیش از هر چیز به دنبال نگاه ناسیونالیسم و ملیگرایی هستند.  اگر هم کسی از آنها بپرسد دلیل این سانسور تاریخی چیست، در جواب می گویند اگر بگوییم وسیلهای می شود برای بازی تبلیغاتی دشمن و ایرانهراسی بیگانگان.

آن 36 کشوری که دائم میگویند دولت هایی بودند که با دولت عراق همراه بودند در حالی که ملتها با ملت ایران همراه شدند

کسی نیست به آنها بگوید شما به راحتی می توانید این جنگ روانی را پاسخ بدهید و بگویید که آن 36 کشور که همراه عراق بودند، دولت هایی بودند که با دولت عراق همراه بودند در حالی که افرادی که از کشورهای مختلف برای دفاع از ما به ایران آمدند  ملت هایی بودند که با ملت ایران همراه شدند . این طرف یک امت را تشکیل می داد در حالی که در طرف مقابل بزرگ مزدورانی بودند که در مقابل این امت و  ملت های مظلوم قرار گرفته بودند. ولی رسانه ها و نهاد های دولتی ما این تحلیل ساده را نمیگویند. چرا که عادت کردهاند به سطحی زدگی و نگاههای تبلیغاتی و تشریفاتی به جنگ و تاریخ انقلاب. برنامه سازی درست ومنطقی نداشتهاند از این موضوع که  ما از 18 کشور غیر عراقی اسیر داشتیم، اما پول و پان عربیسم ملاک حضور آنها در جنگ بوده نه معنویت و انسانیت.

تسنیم: آقای اصغرزاده، اینقدر این موضوع برای ما پنهان نگاه داشته است که این حرفها، حرفهای عجیب و جدیدی است

اعجاز عباس پاکستانی از ارتش پاکستان فرار میکند و به جنگ ایران میپیوندد؛ با وجود همه هزینههایی که میدهد

ما  می بینیم که آقای اعجاز عباس از ارتش پاکستان فرار میکند و در مرزهای شرقی ما به عنوان جاسوس دستگیر و چند مدت در حبس به سر می برد اما پس از چندی از آن اتهام رهایی یافته و  به نیروهای مردمی  ما میپیوندد، در حالی که علاوه بر آن که پولی دریافت نکرده؛ مقدار زیادی هزینه هم داده است. تمام خانوادهی او سالهای سال در کشور پاکستان مورد اتهام بودند و الان هم هستند که شما با ایران ارتباط زیرزمینی دارید و علیه دولت پاکستان فعالیت میکنید و او این را پیشبینی میکرد و به خاطر آرمانش این هزینه را نادیده گرفت.

 من از رزمنده ای که کنار اعجاز عباس بوده و در مقابل دوربین ما قرار گرفت پرسیدم که اگر پاکستان آن زمان درگیر حمله می شد چه کار می کردید ؟ او جواب داد که ما وارد ایران نمی شدیم و به کشور و مردم خود کمک می کردیم .به راحتی می توان از این رزمنده که کنار اعجاز عباس به ایران آمد و سه ماه در جبهه های ما جنگید و در ادامه اعجاز عباس شهید شد و او شهید نشد پرسید و به جواب ابهامات رسید.

همان آدم اکنون در حزب بی نظیر بوتو بوده و نماینده مجلس است. یعنی این که دولت پاکستان هم به او اعتماد دارد؛ اما ما ترس داریم از واقعیت و نه به تاریخ وفا داریم نه به مخاطب. میگویند فلان موضوع  نباید منتشر شود که اگر منتشر شود برای افرادی که به ما کمک کردند در آن جا، مشکل ایجاد میشود. ما از نزدیک ماجرا را دیدهایم. اصلا شرایط این گونه نیست. مرکز ISI  پاکستان در حوزه اطلاعات امنیت آن قدر قوی هست که ببیند آیا آن فرد انسان درستی هست یا نه و حتی او می داند که در حقیقت کسانی مثل اعجاز عباس مبارزه با ظلم را اولویت خود قرار می دهند .

در همان پاکستان خانوادهای را می بینید که در چند جبهه شهید دادهاند. یکی در جبهه  مبارزه با هند و دیگری در جبهه دفاع مقدس.

 مثال دیگر در همان پاکستان خانوادهای را می بینید که در چند جبهه شهید دادهاند. یکی در جبهه  مبارزه با هند و دیگری در جبهه دفاع مقدس. و یا در پاکستان روحانی را میبینید که در چند جبهه جنگیده است نه فقط در دفاع مقدس ایران و نه فقط در  جنگ با هند که بعد از شرکت در دفاع مقدس ایران، در انتفاضه شعبانیه هم در مقابل حزب بعث عراق حضور پیدا می کند و به کمک مردم مظلوم عراق میرود .تحلیل این موضوع با کنار هم قرار دادن وقایع بسیار ساده است.

ابویاسین بصری از ارتش عراق فرار کرده و از شط العرب وارد کارون شده و شناکنان خودش را به نیروهای ما میرساند و از فرماندهان بزرگ ما می شود

هم چنین در کشور عراق هم افرادی نظیر آقای ابویاسین بصری که از فرماندهان بزرگ جنگ ما می شود را می بینیم. این فرمانده از ارتش عراق فرار کرده و از شط العرب وارد کارون شده و شناکنان خودش را به نیروهای ما میرساند و از فرماندهان بزرگ ما می شود .اما مسئولین رسانه ملی بقیه ی مسولین مربوطه ب توجه به این موضوعات به دنبال خرید سریالهای کره ای هستند و تاریخ نداشته کره جنوبی را برای ما الگو ومساله روز میکنند.

چرا وقتی صحبت از رزمندگان و شهیدان غیر ایرانی و خارجی جنگ  میشود، سعی میکنیم در سطحیترین حالت ممکن جلویش را بگیریم

چرا وقتی صحبت از رزمندگان و شهیدان غیر ایرانی و خارجی جنگ  میشود، سعی میکنیم در سطحیترین حالت ممکن جلویش را بگیریم. میگوییم عراق با 36 کشور بود و ما با کشورهای دیگر نبودیم. بله، این درست است. ما با دولتهای دیگر نبودیم اما با ملتهای دیگر که بودیم.

شما ببینید از چند ملت به کشور ما آمدند و چه نیروهای کیفی به این سرزمین پا گذاشتند؛این موضوع  جدای از روحیه عظیمی که  به سپاه ، ارتش و نیروهای مردمی ما داد میتواند فضای متفاوتی را  برای پیامد های انقلاب اسلامی و نهضت های آزادی بخش پس از آن فراهم کند. اگر این اتفاق درست رقم می خورد و درست تحلیل می شد، ما در حوزهی جهان مسلمین و مستضعفین این قدر مشکل نداشتیم. این که کشورها را و ملت های مظلوم را تکهتکه کنیم و این قدر در بحث مهاجرتها و در بحث سپاه انترناسیونال مشکل داشته باشیم مسلما به جایی نمیرسیم. اگر ما از همان اول این موضوع را درست تحلیل می کردیم و درباره ی آن درست تاریخ نویسی می کردیم و براساس آن فرهنگ سازی کرده و کار رسانه ای می کردیم مطمئنا فضا این گونه نمی ماند.

تسنیم:من فکر میکنم این پروژهای که شما انتخاب کردید، علاوه بر همه حرفهایی که زدیم؛ میتواند بزرگترین سند برای جهانی بودن، عام بودن، انسانی بودن و فطری بودن آرمان بزرگ انقلاب اسلامی ایران باشد. چیزی که ما سالهای سال است فقط حرفش را میزنیم و حالا معرفی این شهدای خارجی به نظرم میتواند سند بزرگ و واقعی و غیرقابلانکاری برای این ادعای انقلاب ایرانی باشد. من بارها دیدهام که خود رهبری هم با این استدلال این ادعا را اثبات کردهاند، اینکه مثلا ما از اهل سنت هم در جهان طرفدار داریم.

این موضوع در سدهی حاضر موضوعی جدید است، اگر بخواهیم ریشه یابی  کنیم باید گفت بیش از هر چیز این موضوع به یک حرکت عقیدتی برمیگردد و به یک حکومت الهی و یک نوع تمدن سازی. اگر از لحاظ تاریخی تحلیل کنیم می بینیم که اصلا چنین اتفاقی در هیچ جنگی رخ نداده است. ما صدها جنگ را در قرن بیستم و بیست و یکم شاهدیم اما چنین موضوعی را نمیبینیم که یک طرف جنگ، دولتهای اجیر شده باشند و در طرف مقابل ملت های مظلوم و سرخورده .

شاید بتوان گفت که در قرن بیستم هر جنگی بعد از جنگ جهانی دوم، یک طرفش  آمریکا بوده و یک طرفش شوروی. در حالی که در جنگ ایران و عراق هر دو ابر قدرت آمریکا و شوروی در یک جبهه حضور داشتند و ایران و برخی دیگر در طرف مقابل قرار داشتندریال حتی جالب است بدانید شوروی به ما پیشنهاد کمک داد و در مقابل از ما خواست که به مجاهدان افغان در شمال افغانستان در جنگ بودند کمک نکنیم  اما مرحوم امام به  شوروی جواب رد داد و پیشنهاد او را نپذیرفت .

تمدن های مختلفی که وارد تمدن انقلاب اسلامی شدند ، در آن هضم شدند و به دنبال ایجاد یک تمدن و یک تفکر جدید بودند

من به این موضوع نگاه تمدنی دارم یعنی تمدن های مختلفی که وارد تمدن انقلاب اسلامی شدند ، در آن هضم شدند و به دنبال ایجاد یک تمدن و یک تفکر جدید بودند.

من فقط رفتم و چند سال کار کردم بهترین دوران زندگی ام را گذاشتم که این برگه نانوشته و نادیده شده تاریخ را روایت کنم تا دیده شود . اما این که چه قدر موفق بودم باید با فعالیت های پسینی مشخص شود .

برای تشکیل حکومت الهی و رسیدن به این جمله امام که « اسلام مرز ندارد » هیچ سندی به جز این مورد نداریم

خود من نگاهم این است که برای تشکیل حکومت الهی و رسیدن به این جمله امام که « اسلام مرز ندارد » هیچ سندی به جز این مورد نداریم. یعنی افرادی که چشم داشت مادی ندارند و به صورت واقعی وعند الله حضور پیدا می کنند و حتی بعد از مدت 20 تا 30 سال بعد از جنگ در معرض امراض و مصایب این جنگ قرار گرفته اند  و باز ساکتند. شایان ذکر بوده و اسوه ساز است .برای مثال همسر آقای ابو احمد منصوری زمانی که ابو احمد فرار می کند و به ایران می آید - که البته این حرکت از سوی بچه های حزب الله عراق صورت می گیرد که خودشان هم در تاریخ ایران نادیده گرفته شده اند- توسط حزب بعث عراق  به زندان می افتند . هم چنین این اتفاق برای مادر و پدر  ابو احمد نیز توسط حزب بعث صدام رخ می دهد . همان طور که می دانید در آن زمان ارتش بعث عراق چیزی بود که همه با شنیدن اسم آن تنشان به لرزه می افتاد در این شرایط ابو احمد به ایران می آید . این رزمنده با این حرکت جهادی اش ، تمام خانواده اش را در معرض خطر قرار می دهد . زن او را به زندان بصره می اندازند و او در آن جا شکنجه میشود تا زمانی که حکومت بعث از کار می افتد و این شخص با آزاد شدن از حکومت بعث به زندگی عادی برمی گردد. اما با این وجود این که او همسر شهید است ، بنیاد شهید هیچ هزینه ای برای او نمی پردازد و حتی این همسر شهید می گفت که من اگر بخواهم به ایران بیایم نمی توانم و ایران اجازه نمی دهد. این معادلات چگونه تعریف می شوند؟

خانوادههای شهدای خارجی فقط میگویند که اگر امکان دارد اجازه دهید ما به ایران بیاییم چرا که آن جا مدفن و مقتل شهیدمان است

این ها افرادی هستند که واقعا عند الله آمدند و هیچ چشم داشت مادی نه در آن زمان و نه بعد از آن تا به امروز نداشتند . اکنون هم وقتی ما ازشان می پرسیم که از مسئولین چه تقاضایی دارید؟ می گویند اگر امکان دارد اجازه دهید ما به ایران بیاییم چرا که آن جا مدفن و مقتل شهیدمان است. حتی از این موضوع  ویژه تر این که کمیته امداد هم حق ندارد در عراق- که حتی صندوق های کمیته امداد وجود دارد – برای کسانی که ایرانی اند و یا به عبارت بهتر برای کسانی که غیر عراقی اند هزینه کند . دقت کنید که نگاه ناسیونالیستی تا کجا نفوذ کرده است . حال فرض کنید که بسیاری از همین همسران شهدا ، همسران ایرانی هستند یعنی رزمنده عراقی در ایران ازدواج کرده و همسر و فرزندانش ایرانیاند. بچه ی او مجهول الهویه است و کمیته امداد نمی تواند تا از صدقه ی جاریه هزینه این افراد کند .

به قول آقای رحیم پور که می گفت الان 30 سال است که مسئولین می خواهند انقلاب اسلامی  زمین بخورد اما مردم نمی گذارند

به قول آقای رحیم پور که می گفت الان 30 سال است که مسئولین می خواهند انقلاب اسلامی  زمین بخورد اما مردم نمی گذارند. در حقیقت با این حرف و با این تحلیل می توان فهمید که ملت ها خودشان این کار را انجام می دهند اما ما به واسطه نگاه مسموم و بیمار دولت این اتفاقات را عکس جلوه می دهیم.

کمال کورسل که مسیحی فرانسوی است در ابتدا مسلمان سنی می شود ، سپس شیعه می شود و در نهایت به جنگ ما می آید

یا برای مثالی دیگر ، آقای کمال کورسل که مسیحی فرانسوی است در ابتدا مسلمان سنی می شود ، سپس شیعه می شود و در نهایت به جنگ ما می آید . خود او او درباره ی مادرش که مسیحی است می گوید که بروید با مادرم ازدواج کنید . من دوست دارم مادرم هم به ایران بیاید و این فضا را ببینید  .

شیخ بلند آیدیش که از ترک های مهاجر آلمان است؛ سپس در جنگ ما شرکت میکند

هم چنین آقای شیخ بلند آیدیش که از ترک های مهاجر آلمان است. می خواست در آلمان مهندس شود اما به ایران می آید و روحانی می شود و سپس در جنگ ما شرکت می کند و بعد از جنگ هم دیگر به آلمان نمی رود بلکه به شهر بروسا – محل تبعید امام – رفته و در آن جا  مسجد شیعی احداث می کند در حالی که زمانی که او به آن جا رفت هیچ مسجد شیعی در آن جا نبوده است. و او تمام این کارها را به صورت خود جوش و بدون حمایتهای دولتی  انجام میدهد. و او این موضوع را به واسطه جنگ و به دلیل آن حضور معنوی میداند.

سید محمد حسینی؛  دکتر جراح مقیم در مزار شریف افغانستان؛هم مقابل شوروی بوده و هم در دفاع مقدس ما جنگیده  و در نهایت در جنگ داخلی در افغانستان هم جانباز شده است

یا یک مثال دیگر، آقای دکتر سید محمد حسینی که دکتر جراح مقیم در مزار شریف افغانستان است ، او هم مقابل شوروی بوده و هم در دفاع مقدس ما جنگیده  و در نهایت در جنگ داخلی در افغانستان هم جانباز شده است . در حقیقت ایشان هم در جبههی ایران بوده و هم در جبههی افغانستان .

رزمنده افغانستانی جنگ ایران را در قزوین گرفتهاند که کارتت کو؟

این شخص که دکتر جراح افغانستانی است به ایران آمده و برای ما جنگیده است . اما خود او در مصاحبه با من می گفت که من را در قزوین دستگیر کردند چرا که می گفتند الان دوران «افغانی بگیر» است و تو هم افغانی هستی . اما ایشان گفته که من برای جنگیدن برای شما به ایران آمده ام .کته جالب درباره ی ایشان این بود که در عکس هایی که در سنگرش در جبهه زده بود یک طرف عکس امام بود و در طرف دیگر عکس بروسلی بود که نشان دهنده روحیات خاص افغانها در آن دوران است . اما چنین فردی را چندین بار در دوران جنگ و به ویژه بعد از جنگ گرفته اند چرا که او افغانستانی است و ایشان هم متحیر از رفتار دو گانه ما بوده است.

زکات مهاجرت افغانستانیها را نمی بینند/حداقل برای ورود و مهاجرت آنها تهسلاتی قائل شوید

واقعا این را چگونه می شود تفسیرکرد؟ دلیل چنین کاری فقط به واسطه همان نگاه ناسیونالیستی است. علاوه بر آن وقتی که جنگ هم تمام می شود مصادره به مطلوب میشود که بله ایران در برابر 36 کشور ایستاد و اصلا زکات مهاجرت افغانستانیها را نمی بینی  و حضور تاریخی عراقی ها که هیچ چشم داشتی هم نداشتند را نمی بینی . حداقل کاری که می توان برای فعالیت آنها در جنگ برایشان انجام داد این است که مثلا مهاجرت آن ها به ایران راحت تر شود برای شما که ویزای فرهنگی را دنبال می کنید این ها را هم جز همان ویزای فرهنگی قرار بدهید.

تسنیم: فکر کنم کمی مصداقیتر وارد بحث انتقادات و موانع بشویم. من فکر میکنم بخش مهمی از توقف این کار به موانع بوروکراتیکی برمیگردد که در جمهوری اسلامی ایران اصالت پیدا کرده است. این فضای بوروکراتیک طبیعتا بیآرمان است و این برای یک مدیر ایرانی مثل سم است. اینکه با خودش تصور کند که امده است که این بخشنامهها را اجرا کند و برود.

بگذارید مثالی بزنم. ما برای همین شهدای عراقی دفاع مقدس ، بعد از دو سال کار مطالعاتی با آقای ابواثیر که مسئول شهدای عراقی جبهه بدر در قم است ، به صورت گسترده فعالیت می کنیم. ایشان خودش رزمنده عراقی است و برای این موضوع چندین سفر به عراق داشتند . ما برای این موضوع به کنسولگری بصره می رویم و به آن ها می گوییم که وضعیت خانم آقای ابو منصوری این گونه هست و یا برادر ابویاسین بصری ، برادر فرمانده ارشد جنگ که او هم به دنبال تقابل با حزب بعث بود ولی نتوانست به جبهه برود به طرز فاجعه باری است و او، خیلی خیلی ببخشید در طویله زندگی میکند. این شخص به جای این که حداقل یک کاغذ بردارد و اسم های آن ها را بنویسد و بگوید من حداقل به آنها زنگ می زنم تا یک احوالی از  آنها بپرسم حتی به صورت الکی تا آنها دلگرم شوند، از حرف های کلی استفاده می کند. باورتان نمیشود از اصطلاحی تحت عنوان روح حقوقی استفاده میکرد و می گفت وزارت خارجه ، سپاه پاسداران و مجلس شورای اسلامی همه باید باهم جمع شوند تا این مشکل را برطرف کنند .

شما در حد خودت بیا و این مشکل را برطرف کن . چیزی که می توانست به عنوان سند زرینی برای اتحاد ملت های مظلوم باشد تبدیل به بزرگ مسامحه کاری ایرانی شده است . وقتی که به سراغ مسئول وزارت خارجه می رویم ، کم ترین کاری که می تواند بکند این است که مثلا زنگ بزند و سبد کالا به این افراد بدهد و یا زنگ بزند و از این افراد تشکر لسانی کند . در حالی که چنین نمی کند .

روایت حضور شهدا و رزمندگان  غیر ایرانی در جنگ می توانست سندی محکم برای اتحاد و همگرایی ملت های مظلوم باشد، اما سانسور شد

روایت حضور شهدا و رزمندگان  غیر ایرانی در جنگ می توانست سندی محکم برای اتحاد و همگرایی ملت های مظلوم باشد اما امروز پس از سالها از سانسور آن ، این موضوع تبدیل شده به بزرگ مسامحه کاری و غفلت زدگی ایرانی از تاریخ جنگ . شاید اغراق نباشد که با عدم حمایت مادی و معنوی ارگان های مسئول  در ثبت این پروژه  جلوگیری بوجود آمده است .

تسنیم: آقای اصغرزاده چه بلایی سر مدیران جمهوری اسلامی آمده است که ما امروز راجع به این موضوعات صحبت می کنیم ؟

محافظه کار هستند . محافظه کار محض هستند. وقتی به پاکستان و شهر حیدر آباد بروی می بینید که مردم پاکستان سالگرد انقلاب اسلامی، خودشان جشن پیروزی انقلاب برگزار می کنند. در حالی که  اگر به شهر کراچی و اسلام آباد بروی،میبینی که سفیر وقت جمهوری اسلامی چه مراسم تشریفاتی برگزار میکند و چه قدر فاصله میان آن دوست. چهار نفر دیپلمات دعوت کردهاند و دور هم نشستهاند. این در حالی است که در جشن پیروزی انقلاب اسلامی که جشنی مردمی است مردم عامه در میان این دیپلمات ها نمی توانند حضور داشته باشند و  این جشن مردمی تبدیل به یک حرکت لوکس و تشریفاتی شده است .وقتی به همان آقای سفیر وقت می گوییم که چنین اتفاقاتی رخ داده است  می گوید که اصلا نیازی نیست که ما آنجا برویم . این جز این که میز را بچسبی چه چیز دیگری است ؟ جز ملاحظه کاری و مسامحه کاری و غفلت زدگی چه چیز دیگری است؟

اگر من جایی اشتباه میکنم به من بگویید. به او میگویم که این شماره تلفن و این اسم فرد است، حداقل یک زنگ بزن. اما جالب این جاست که همین مسئول وقتی که می خواهد حرف خبری بگیرد ، پای کار می آید. به او می گوییم که ما حداقل در 9 کشور شهید داریم. میبینم که رئیس دفترش را آورده است و دارد گزارش میگیرد که منتشر کند. در حقیقت حرف های تشریفاتی و خبرنگار پسند را دوست دارد اما وقتی می خواهد کار کند می گوید که باید یک «روح حقوقی» ایجاد شود .

هر کس به قدر خودش کار کند . آیه شریفه می گوید « ان تقوموا لله مثنی و فرادی » یکی یکی و دوتا دو تا برخیزید .تو کار خودت را انجام بده و مجلس و سپاه و ... جای خودش .  این مورد در حال تبدیل شدن به یک عارضه است . آمار زدگی ، بیماری قبلی مسئولانمان بود که حالا این مورد نیز در حال اضافه شدن است . وبه نظرم این به کمک شما خبرنگاران حل می شود.

منبع:تسنیم

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار