به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، مارینا بنجامین در یادداشتی نوشت: وقتی در دهه 1960 مسلمانانی از هند و پاکستان در شمار زیاد، ورود به انگلیس را آغاز کردند، با خود دو نگرانی رایج برای مهاجران را نیز وارد کردند. چه بخورند و کجا نیایش کنند؟ این خارجیهای جدید که اکثرا مرد بودند، به دنبال مکانهایی برای نیایش و یک منبع مورد اعتماد برای تامین نوع غذایی که در کشورهای زادگاهشان مرسوم بود برآمدند. این ماد غذایی شامل غذاهای «حلال» بود؛ گوشت دام و ماکیانی که بر اساس دستورهای قرآنی برگرفته شده از آموزههای حضرت محمد (ص) ذبح شده باشند. در شهرهایی، چون لیدز و منچستر که مسجد در دسترس نبود، مسلمانان روی زمین کارخانهها یا طبقات همکف خانههایی که به این منظور تغییر کاربری داده بودند، نماز و نیایش میکردند. بسیاری از مسلمانان شهری شده به دنبال خدمات کارگران حوزه کشاورزی و دامپروری رفتند که بعد از فروپاشی امپراتوری انگلیس در این کشور مقیم شده بودند. آنها باید مرغ را از کشاورزان، زارعان یا امامهای آسیایی سابق که مواد غذایی حلال را عرضه میکردند، میخریدند.
نزدیک 70 سال بعد حوزههای اندکی از زندگی مدرن باقی مانده که الزامات 2 میلیون و 700 هزار مسلمان انگلیسی به آنها راه نیافته باشد. صنعت حلال که زمانی یک بخش حاشیهای را تشکیل میداد (انگلیس در سال 1939 خانه تنها 50 هزار مسلمان بود) اکنون درتمام جنبههای زنجیره جهانی تامین مواد غذایی تاثیر گذاشته است. هم تاکنون حدود 30 درصد از بازار جهانی مواد غذایی را محصولات حلال تشکیل میدهند. در انگلیس چندین مجموعه دارای تاییدیه برای عرضه محصولات حلال معتبر رقابت میکنند؛ فروشگاههای زنجیرهای، چون ناندوز، ساب وی و چیکن کاتیج اقلام حلال را که معمولا مرغ است، به عنوان بخشی از صورت غذای خود به فروش میرسانند و پیتزا اکسپرس در 470 شعبه خود درانگلیس فقط پیتزاهایی با مرغ حلال را عرضه میکند. گوشت حلال (از جمله ماکیان) را اکنون میتوان در سوپرمارکت هایی، چون تسکو، آسدا و سینزبری یافت. در مراکز شهری، چون لندن، منچستر و لیورپول، مدارس راهنمایی غذای تهیه شده از محصولات حلال را به دانش آموزان مسلمان خود عرضه میکنند.
بسیاری از مسلمانان چنین احساس میکنند که صنعت حلال مدرن از سرچشمههای خود در شبه جزیره عربستان بسیار دور شده است. درحالی که قرآن «نهرهایی از شیر» و «رودهایی از عسل خالص» را وعده میدهد، مسلمانان اولیه که در محیط دشوار و همراه با ریاضت خاورمیانه قرن هفتم زندگی میکردند، بیشتر بر سبزیجات و محصولات به دست آمده از شیر شتر، گوسفند و بز متکی بودند. تولید و مصرف گوشت در نتیجه کمبود آب به شدت محدود بود: شترها برای حمل و نقل کالا مورد استفاده قرار میگرفتند و تنها در موارد ضروری ذبح میشدند. اعراب خرما و گوشت پرندگان خشکی زی بزرگی به نام هوبره را مصرف میکردند، در حالی که اعراب بدوی ملخ میخوردند. در مناطق ساحلی نظیر اطراف خلیج فارس، عربها ماهی میخوردند. با این حال حتی گذشته از این زندگی همراه با ریاضت، مسلمانان اولیه با «حلال» توصیف کردن نه تنها محصولات غذایی، بلکه آیین و رسومی که قانونی یا مجاز قلمداد میشده و استفاده از اصطلاح «حرام» برای مقصودی عکس این، به دنبال مدون کردن باورهای مذهبی خود بودند.
این دیدگاه 360 درجهای اسلام را میتوان درسراسر قرآن پیدا کرد که تاکید میکند «الله تجارت را مجاز و ربا را ممنوع کرده است.» در طول مراسم حج - زیارت سالانهای که در مکه برگزار میشود - شکار حیوانات خشکی زی «ممنوع است»، اما خوردن مواد غذایی دریایی «مجاز» است. در تعاملات روزمره، کارخیر «حلال» است، ربا خواری «حرام» است؛ بیشتر ماهیها «حلال» هستند، خوک همیشه «حرام» است.
اما برای مسلمانان جوانتر وقتی به تبعیت از والدین مهاجرشان مجموعهای وسیعتر از گزینههای زندگی و شیوه زندگی را پذیرفتند، واژه حلال معنایی فراتر از این مییابد و قواعد اساسی منش و کردار را نیز دربرمی گیرد؛ از جمله در تحصیلات، مراقبتهای درمانی، سفر، آرایش و لوازم آرایشی، مد همراه با حجب و حیا و فرآوردههای مالی و نیز تجاربی، چون سالگرد تولد، عروسی و دیگر مراسم. هتلها و سواحل میتوانند جداسازی شده و حلال باشند؛ لوازم آرایشی و کیکهای تولد میتوانند فاقد فرآوردهای حیوانی باشند؛ خدمات مالی میتوانند عاری از بهره باشند.
حتی شایان ذکرتر آنکه به نظر میآید جنبههای مختلف سبک زندگی حلال در حال ادغام با باورهای جریان اصلی (غیرمسلمان) درباره محیط زیست و آگاهیهای بهداشتی باشد. یکی از دلایل این اتفاق رشد آگاهی در این باره است که رهبران مسلمان چگونه تلاش کردهاند نگرش اسلام نسبت به غذا را چهارچوب بندی کنند. برای مثال حجم فزایندهای از کارهای مذهبی وجود دارد که نشان میدهند گیاهخواری احتمالا عادتی بوده که بیشترین سازگاری را با شیوه زندگی حضرت محمد (ص) داشته است. در واقع مسلمانان اولیه درمورد مصرف {افراطی}گوشت نگرشی همراه با سوءظن داشتند. علی ابن ابی طالب پسر عمو و داماد حضرت محمد (ص)، چهارمین خلیفه سنیها و امام اول شیعیان روایت شده که گفته است: «نگذارید که شکم هایتان به گورستان حیوانات تبدیل شود.»
در عین حال مخالفان دامپروری صنعتی میتوانند از دانستن این واقعیت که قرآن جایگاه حیوانات را به جانورانی ذی شعور ارتقا میدهد، جرات بیشتری پیدا کنند. حضرت محمد (ص) به مسلمانان فرمان داده نسبت به حیوانات محبت و شفقت نشان داده و آب و غذای فراوان در دسترس آنها قراردهند. اسلام شکار با هدف ورزش را منع میکند و به مسلمانان گفته شده تا برای به حداقل رساندن درد و رنج آنها، سلاخی حیوانات را در حضور دیگر حیوانات انجام ندهند. همچنین مسلمانان تشویق شدهاند چشمهای حیوان را به هنگام ذبح آن بپوشانند تا مانع از دیدن خون خودشان شود. مصرف کنندگانی که به جنبشهایی نظیر «تجارت منصفانه» علاقه مندند، میتوانند در اسلام برخی زمینههای مشترک را بیابند.
شاید جالب توجهترین چیز این باشد که حلال اصولا با مفهوم به اصطلاح «پاک خواری» مترادف نیست. پاک خواری عموما محصولاتی را ترویج میکند که بدون استفاده از آفت کشها و افزودنیها تولید و کشت میشوند، بر عکس مفهوم «حلال» با «پاکیزگی» همراه است که از منع سنتی قرآنی از یک آلودگی بسیار متفاوت نشات میگیرد: مصرف خون (که به عنوان ناقل سموم و آلودگیهای دیده میشود).
با این حال، چون مسائلی مثل پاکیزگی و بهداشت غذا بر فراوانی تولید محصولات تقدم دارند، به نظر میآید که بتوان این اقدامات بنیادین مربوط به مفهوم حلال را با خلوص غذایی سکولار در هم آمیخت. مثلا کسانی که ذبح حلال را انجام میدهند علاقه دارند تاکید کنند که آنها حیوانات را سریع، تمیز و با شفقت میکشند: برآوردها از آژانس استانداردهای غذایی حاکی از آن است که 88 درصد حیواناتی که در انگلیس به شیوههای حلال ذبح میشوند، پیش از سلاخی حالتی نیمه هشیار پیدا میکنند. همچنین با توجه به اینکه با افزایش تولید گوشت به شیوههای صنعتی، کار ردگیری اینکه کدام گوشت از کجا آمده دشوار میشود، در روشهای ذبح حلال (مثل روشهای دامپروری ارگانیک در مقیاس کوچک) با نشانه گذاریهای خاصی که صورت میگیرد، میتوان منشا آن گوشت را مشخص کرد.
شرکت هایی، چون نستله هم اکنون در حال تبدیل شدن به رهبران جهانی مواد غذایی فرآوری شده حلال هستند که بازار هدف آنها هم مسلمانان و هم غیرمسلمانان هستند، در حالی که شرکتهای چند ملیتی، چون والمارت و کارفور عرضه کنندگان بزرگ محصولات حلال به شمار میروند. در سطح جهان کسب و کارها و دولتها در حال مداخله برای ارائه انواع حلال غذاهای ملی و برآورده ساختن انتظارات هم مسلمانان و هم کسانی که در غذاخوردن به مسائل مربوط به سلامتی توجه دارند، هستند. در ژاپن وعدههای نودل بدون گوشت خوک و سوشی آماده شده بدون شراب برنج، بازتابی است از گسترش آشپزی فرانسوی- حلال در اروپا.
بسیاری از مراجع در سراسر جهان غرب که پذیرفتهاند گوشت از جمله ماکیان را به عنوان حلال به رسمیت بشناسند، به جای خود پذیرای شعارهای پاک خواری نیز هستند. در میان آنها «تعاملات حلال» که در اوماهای نبراسکا قرار دارد، خط مشیهایی را درمورد «پاک خواری کنید و در عین حال حلال بخورید» منتشر کرده که در آن آمده است پاک خواری در چهارچوب اسلام «اهمیت ژرف تری» پیدا میکند. منطقی که در اینجا به کار میرود این است که مسلمانان ملزم به خوردن غذاهایی هستند که نه تنها حلال، بلکه «طیب» نیز هستند که میتوان آن را به «خوب، تمیز و بی ضرر» ترجمه کرد. مواد غذایی بیش از حد فرآوری شده طیب قلمداد نمیشوند، در حالی که مواد غذایی کاملا طبیعی طیب دانسته میشوند. «تعاملات حلال» در ادامه میگوید که الزام به مواظبت از محیط زیست را به طور بالقوه با مواد غذایی ارگانیک، بدون دستکاری ژنتیک، پرورش یافته در فضای آزاد و مراتع و فاقد حشره کشها بهتر میتوان عملی کرد، زیرا این طبقه بندیها بر اساس شیوههای کشاورزی مسئولانهای انجام شده که در اسلام الزامی هستند.
با توجه به اینکه تامین مواد غذایی ما از ناحیه فراوانی انتخاب هم زیر فشار قرار دارد و هم بیشتر شده، برای بسیاری از مسلمانان، گوشت خواری باید به همان سطح حداقلی بازگردد که در روزهای اولیه ظهور اسلام رواج داشته است. این کار به دلایل سلامتی، خلوص و پاکیزگی و پرهیز از زیان انجام میشود. برای غیرمسلمانانی که در پی اطمینان خاطر مشابهی هستند، راه پاک خواری میتواند شامل به کاربستن حلال خواری نیز باشد.
منبع: فارس