شهید «قاسمعلی حسن‌زاده گرجی»:

روحانیت ادامه‌دهنده راه خدا و پیامبران هستند

در فرازی از وصیت‌نامه شهید «قاسمعلی حسن‌زاده گرجی» آمده است: همیشه اطاعت از روحانیت بکنید که آن‌ها ادامه دهنده راه خدا و پیامبران هستند.
کد خبر: ۵۱۴۹۶۸
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۷ - 08April 2022

روحانیون ادامه دهنده راه خدا و پیامبران هستندبه گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، دفاع مقدس گنجینه‌ای ماندگار از حضور عارفانه انسان‌های برگزیده خداست که شهادت‌طلبی، ایثارگری، گذشت، شجاعت، رشادت، مردانگی و جوانمردی را می‌توان از جمله خصوصیات بارز شخصیتی و اخلاقی‌شان نام برد.

همانان که جان برکف برای دفاع از دین و ناموس، ارزش‌ها و آرمان‌های این نظام دل به جاده زدند و در کربلای ایران حماسه‌های بی‌بدیل خلق کردند و بر دشمن بعثی پیروز شدند. شهیدانی که هر کدام‌شان نمونه و الگوی ایستادگی و مقاومت هستند.

«قاسمعلی حسن‌زاده گرجی» یکی از ۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید استان مازندران و اهل شهرستان «بهشهر» است که در ادامه وصیت‌نامه و زندگی‌نامه این شهید را از نظر می‌گذرانیم.

زندگی‌نامه شهید

«قاسم­علی حسن­‌زاده گرجی» در سوّم فروردین ۱۳۲۰ در خانواده‌­ای زحمتکش به دنیا آمد. هرچند خانواده با سختی، مخارج خود را تأمین می­‌کردند، امّا با همه مشکلات، هیچ‌گاه اعتقاد و ایمان راستین آن­ها رنگ نمی‌­باخت.

قاسمعلی فرزند ارشد «رمضان و مریم» بود. او به خاطر مشکلات مالی، نتوانست به مدرسه برود. از این‌رو، تحصیلاتش در حد خواندن و نوشتن بود. وقتی کمی بزرگ­تر شد و با گوشت و پوستش، مشکلات روستائیان را حس می­‌کرد، بزرگ­ترین آرزویش این بود که بتواند برای این مردم کاری کند.

برادرش «حسین‌علی» از خلق‌وخوی شهید چنین می‌گوید: «فرد خوش‌روئی بود و کم عصبانی می‌شد. به همه اعضای خانواده عشق می‌ورزید؛ به‌خصوص پدر و مادر. به بستگان و دوستان هم علاقمند بود و اگر مشکلی برای‌شان به‌وجود می‌آمد، با سعه‌صدر حل می‌کرد و آن‌ها را آشتی می‌داد.»

شهید برای ازدواج، به دنبال بانویی مؤمن می‌گشت. از این‌رو، با «زینب عوضی گرجی» ازدواج کرد. آن‌ها هفت برادر و خواهر بودند؛ به نام­های «شعبان­علی، خدیجه، آسیه، زبیده، حبیب، مظاهر و مریم».

همسر شهید می‌گوید: «من زمان ازدواج ۱۴ ساله بودم. چون هنوز به سن قانونی نرسیده بودم، دو سال اوّل زندگی با هم صیغه بودیم. شانزده ساله که شدم، به عقد هم درآمدیم. در نوزده سالگی زندگی مشترک خود را آغاز کردیم. شهید در انجام واجبات و ترک محرمات می­‌کوشید. نمازش را اول وقت می­‌خواند و به نماز جمعه اهمیت می­‌داد.»

زمان انقلاب، قاسمعلی در راهپیمائی­‌ها حضور داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وارد جهاد سازندگی بهشهر شد. با شروع جنگ تحمیلی همیشه آماده رفتن به جبهه بود.

در ۲۹ تیر ۱۳۶۲ به عضویت سپاه درآمد و در واحد تدارکات سپاه بهشهر به عنوان راننده مشغول خدمت شد. او تا سال ۱۳۶۵، در همین کسوت در جبهه‌ها حضور پیدا کرد و سرانجام در ۶۶/۱۰/۱۹ با حضور در عملیات کربلای ۵، در خاک شلمچه به آرزویش، یعنی شهادت رسید. پیکر مطهر این شهید پنج روز بعد، در گلزار شهدای «گرجی­‌محله» خاکسپاری شد.

فرازی از وصیت‌نامه شهید

اینجانب قاسمعلی حسن‌زاده گرجی فرزند رمضان که به ندای رهبر عزیزم لبیک گفتم و این را یک تکلیف برای خود دانسته‌ام و من که خود را مقلد امام و امام را رهبر خود دانسته و به کمکش شتافتم. از آنجائیکه مکتبم هدفم را تعیین می‌کند و آنچه که به من خط و هدف می‌دهد همان است.

مکتبم مکتب شهادت است و مکتبم تعبیری که از مرگ دارد با مکاتب دیگر فرق می‌کند. مردن حق است چه بهتر مرگم در راه خدا باشد. خدا را سپاس می‌گویم که به من توفیق عنایت فرموده است تا توانسته‌ام بر نفسم غلبه کنم و از تمام وابستگی‌ها و دلبستگی‌های مادی و لذات دنیوی دست بکشم و این آمادگی را یک توفیق و سعادت برای خود می‌دانم و خداوند بر من منت نهاده است.

از خداوند بخاطر این نعمت سپاسگذارم و اگر لیاقت داشته ام که در راه خداوند از این جان ناقابلم بگذرم و در راه خدا اهدا کنم. از آنجائیکه وقت تنگ است فرصت نوشتن بیشتر را ندارم لذا از آن چیز‌هایی که ضروری دانسته‌ام اشاره‌ای می‌نمایم. به فرزندانم سفارش می‌کنم همیشه راه خدا را در نظر داشته باشند. همیشه اطاعت از روحانیت بکنند که آن‌ها ادامه دهنده راه خدا و پیامبرانند.

سفارشم به برادران پاسدار آن است که ادامه دهنده راه شهدا باشند و از تهمت زدن به همدیگر بپرهیزند. سفارشم به پدرم این است که هیچگاه برای من گریه نکنند. اگر می‌خواهند گریه کنند برای شهدای کربلا گریه کنند که ما مدیون خون آن‌ها هستیم. سفارشم به همسرم این است که فرزندان مرا تا آن حدی که می‌تواند نگهداری کند و آن‌ها را به خط اسلام راهنمایی کند تا اینکه بتوانند ادامه دهنده راه پدرشان و شهدای اسلام باشند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار