تفاوت نگاه‌ حقوق بشری آمریکا و نگاه دینی ایران به جنگ

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، روز گذشته باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا که برای شرکت در نشست سران کشورهای گروه 7 به ژاپن سفر کرده بود، وارد هیروشیما شد و برای بزرگداشت قربانیان بمباران اتمی این شهر توسط آمریکا در پای ستون یادبود کشتهشدگان حضور یافت. اوباما اولین رئیسجمهور آمریکاست که از زمان بمباران اتمی هیروشیما در بیش از 70 سال پیش، به این شهر سفر کرده بود.

ستون یادبود قربانیان بمباران اتمی هیروشیما در پارکی به همین نام و در نزدیکی ویرانه یکی از ساختمانهایی قرار دارد که در جریان بمباران این شهر آسیب دید و به همان صورت حفظ شده است. رئیسجمهور آمریکا پیش از نثار حلقه گل در پای ستون یادبود بمباران هیروشیما، سخنانی ایراد کرد. اوباما گفت: «71 سال قبل در صبح روشن آفتابی، مرگ از آسمان فرو افتاد و جهان تغییر کرد. برق نوری و دیواری از آتش شهر را نابود کرد و نشان داد بشر وسایلی دارد که میتواند خودش را نابود کند. چرا ما به این محل آمدهایم؟ به هیروشیما آمدهایم؟ ما به اینجا آمدیم تا درباره نیروی وحشتناکی که در گذشته نه چندان دور رها شد، بیاندیشیم.»

اوباما در ادامه گفت باید با تلاشی مستمر برای نابودی سلاحهای اتمی تلاش کنیم.

وی افزود: «ممکن است نتوانیم ظرفیت شرورانه بشر را از بین ببریم. از این رو کشورها در اتحادی که تشکیل دادهاند، باید وسایل دفاع از خود را داشته باشند اما، این کشورها مانند کشور خود من دارای زرادخانه اتمی هستند و باید شهامت داشته باشیم تا جهانی عاری از سلاح اتمی بسازیم.»

رئیس جمهور آمریکا در دفتر یادبود هیروشیما نیز نوشت: «ما اکنون رنج جنگ را میشناسیم. بیایید، در کنار هم، برای گسترش صلح و پیگیری برای جهانی عاری از سلاحهای هستهای، جرات به خرج دهیم. شاید این هدف در طول عمر من محقق نشود اما، تلاش پیگیر میتواند از فاجعهای دیگر اجتناب کند. میتوانیم مسیری را تعیین کنیم که به نابودی این زرادخانه بینجامد. میتوانیم از گسترش آن به کشورهای دیگر جلوگیری کنیم و از دسترسی بنیادگرایان به مواد مرگبار جلوگیری کنیم و این نیز کافی نیست. زیرا امروز در سراسر جهان میبینیم چگونه حتی با بدترین سلاحها و بمبهای خوشهای در سطح وسیعی مرتکب خشونت میشوند.»

اما این حرفهای زیبای آقای رئیس جمهور در حالی بیان و نگاشته شد که وی بابت این کار عذرخواهی نکرد؛ بلکه در گفتوگویی که چندی پیش با یکی از شبکههای ژاپنی داشت بدین مضمون بیان داشت که این اتفاقات در جنگ اجتنابناپذیر و طبیعی است.

اینها رفتار آنهاییست که دم از حقوق بشر میزنند و ایران را متهم به حمایت از تروریسم میکنند؛ در حالی که خود آن فاجعه را میآفرینند و حاضر به عذرخواهی نیستند. بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی دو عملیات اتمی بودند که در زمان جنگ جهانی دوم به دستور هری ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا، علیه امپراتوری ژاپن انجام گرفت. در این دو عملیات، 2 بمب اتمی به فاصله 3 روز بر روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی انداخته شد که باعث ویرانی و کشتار گسترده شهروندان این دو شهر شد و حدود 220 هزار نفر در اثر این دو بمباران اتمی جان باختند که بیشتر آنان را شهروندان غیرنظامی تشکیل میدادند.

آقای اوباما که دست کشورش به خون 220 هزار انسان بیگناه در ژاپن آلوده است با کنایه میگوید که باید از دسترسی بنیادگرایان به مواد مرگبار جلوگیری کنیم. از نگاه آنان، ایران به عنوان یکی از کشورهای بنیادگرا شناخته میشود اما بد نیست برخی رفتارهای ایران نسبت به عراقی که به کشور ما حمله کرده بود را به آنان یادآوری کنیم تا مردم جهان بدانند به واقع چه کسی حامی تروریست و خود تروریسم است.

اعتراض ژاپنیها به حضور اوباما در هیروشیما

پس از فتح خرمشهر در عملیات الی بیت المقدس در سال 1361 بحثهای زیادی در خصوص ادامه جنگ و ورود به خاک عراق مطرح شد؛ در حالی که تنبیه متجاوز حق قانونی کشوری است که مورد حمله دشمن قرار گرفته است. امام خمینی(ره) پس از فتح خرمشهر به دلیل اینکه شاید مردم عراق آسیب ببینند مخالف حضور نیروهای ایرانی در عراق بود و معتقد بود پشت مرز بایستیم و جنگ را ادامه بدهیم. هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس وقت و عضو شورای عالی دفاع در این خصوص میگوید: «نظری که از سوی امام مطرح میشد این بود که وارد خاک عراق نشویم. یکی از دلایلش این بود که به مردم عراق آسیب میرسد. مثلا اگر وارد بصره شویم، در شرایط جنگی، مردم آواره یا کشته میشوند و تلفات مردمی زیاد میشود. ما نمیخواهیم اینگونه بجنگیم و نمیخواهیم وارد شهرهای عراق شویم. این دلیل برای امام مهمتر بود؛ یعنی به عنوان یک وظیفهی انسانی و الهی بود. نگران اذیت و آزار مردم بیگناه بودند. این منطقی بود که ما هم از آن پرهیز میکردیم.

در ادامهی جلسه بحث شد که چه کار کنیم؟ امام گفتند: تا لب مرز برویم. فرماندهان نظامی گفتند: اگر تا کنار مرز برویم و وارد خاکش نشویم، با منطق جنگ سازگار نیست. دشمن با خیال  راحت، خود را تجهیز و آماده میکند و با اینکه در مناطق دیگر در خاک ماست، در این مناطق هم دوباره جلو میآید. گویا مرحوم ظهیرنژاد در آن جلسه، خیلی خوب و از مقام یک فرماندهی نظامی صحبت کردند. امام هم خوشبختانه پس از شنیدن سخنان منطقی و تخصصی نظامیان مخالفت نکردند... به هر حال این استدلال، ایشان را قانع کرد و تا این حد پذیرفتند و گفتند: در جاهایی وارد خاک عراق شوید که مردم نیستند تا آسیب نبینند.

به همین دلیل پس از فتح خرمشهر، عملیاتهای مهم ما یا در کویر، یا در کانال ماهی و هور و جزایر مجنون بود، که خالی از سکنه بود. تا لب دجله هم رفتیم که باز مردم نبودند. به فاو هم که رفتیم، مردم نبودند. در کردستان هم، از جاهایی مثل "ماووت" وارد خاک عراق میشدیم که جمعیت زیادی نداشت. وقتی حلبچه را فتح کردیم، نیروهای ما وارد شهر نشدند و فقط تا کنار دریاچه سد دربندیخان رفتیم. ولی در همانجا دیدیم که چون مردم حلبچه کُرد بودند و از نیروهای ما استقبال کردند، صدام با بمباران شیمیایی از آنان انتقام گرفت.

پس از آن جلسه، تا پایان جنگ، به این نظرِ امام عمل میکردیم. حتی امام در دفاعهای مقابله به مثل هم، ما را مقید کرده بودند اگر عراق شهری را زد و شما میخواهید بزنید، 24 ساعت قبل اعلام کنید و اطلاع بدهید، تا اگر مردم میخواهند، بروند و در شهر نباشند. این هم یک منطق انسانی و اسلامی بود و ما هم نمیخواستیم به مردم عراق آسیب برسانیم. پس امام روی این سیاست استراتژیک، به عنوان یک سیاست اساسی ایستاده بودند و ما هم از ایشان متابعت میکردیم.

در یکی از مقاطعی که صدام خیلی پُررو شده بود، مقطع بمباران و موشکباران شهرها بود. چون میدانست که ایران مثل عراق عمل نمیکند. این یک تعهد دینی، انسانی و مردمی بود که امام داشتند.» (اسرار مکتوم/ محمدحسن محققی/ نشر بیست و هفت)

در اولین عملیات برون مرزی در دوران دفاع مقدس که عملیات رمضان بود، امام خمینی پیش از آن پیام مهمی خطاب به ملت عراق صادر کردند که این پیام، بازتاب گستردهای در رسانههای گروهی غرب داشت. در ادامه این پیام را میخوانید:

بسمالله الرحمن الرحیم

ملت مظلوم دربند عراق، عزیزان زجر دیده و شکنجه کشیدهی محترم بین النهرین، اکنون که برادران مجاهد شما در دفاع از میهن خود و دفع حملات دشمن اسلام مجبور شدند به خاک عراق بیایند تا به خواست خداوند متعال، ملت ستمدیدهی عراق را از شر حزبی که در طول سلطهی غیر مشروعاش بر کشور اسلامی آن چنان ضربههایی به این ملت شریف وارد کرده که قابل شمارش نیست نجات دهند، چه علمای بزرگی مثل مرجع عظیمالشأن آیتالله سید محسن حکیم )قدس سره) از جور و ستم فشارهای غیر انسانی این حزب کافر در منزل خود منزوی و با دل خون به جوار رحمت حق رخت بر بستند و مثل شهید مظلوم، عالم آگاه آیتالله سید محمدباقر صدر و خواهر بزرگوارشان که در تحت شکنجهی دژخیمان صدام عفلقی جان خودشان را فدا کردند و چه جوانان عزیز و برومند عراق که در حبس و شکنجه به سر برده و بالاخره به دست این حزب به لقاء الله شتافتند و اکنون که قریب دو سال است که به جمهوری اسلامی، به جرم اسلامی بودناش حمله کردهاند و روی مغول را سفید کردهاند، هزاران جوان عراقی و ایرانی را که سرمایههای ملت خویش بودند، فدای هواهای نفسانی خودشان نمودند که شما بهتر جنایات این حزب و صدام؛ این ابر جنایتکار را میدانید، بپاخیزید و با برادران صمیمی خود، دست اخوت اسلامی دهید و این حکومت ستمگر را از صحنه خارج کنید و خود، با تصمیم خود، حکومت اسلامی دلخواه را تشکیل دهید.

ملت عزیز عراق!

اکنون که برادران شما با فداکاری، جان بر کف برای حفظ میهن خود و نجات برادران عزیز دربند خود به سوی شما آمدهاند، قیام کنید و با الهام از اسلام بزرگ بر دشمنان اسلام بتازید که برادران عزیز شما و ملت شریف ایران از پشت جبههها به جبهه میآیند و با کمک شما عزیزان و برادران ایمانی، این غدههای سرطانی را از قلب یک کشور اسلامی بیرون ریخته و ملت شریف عراق را بر سرنوشت خود حاکم میگردانند.

ای اهالی غیور بصره، به استقبال برادران مؤمن خود بیائید و دست ستمکار عفلقیهای کافر را از بلاد خود کوتاه کنید. ای اهالی محترم اعتاب مقدسه، ای جوانان غیور که در هر فرصت بر این ناپاکان تاختهاید، فرصتی را که خداوند به شما عنایت نموده غنیمت شمرید و مردانه قیام کنید و سرنوشت خویش را به دست گیرید.

ای ارتشیان گرفتار حزب کافری که برای هواهای نفسانی خویش جوانان شما را به قربانگاه فرستادند، برادران ما برای نجات شما آمدهاند و با فداکاری و توکل به خدای تعالی این رژیم کافر و ستمگر را به جهنم میفرستند. شما عزیزان در بند به پا خیزید و خود و میهن خود را با کمک برادران ایرانی خود نجات دهید و نگذارید مقدرات کشورتان در آمریکا طرحریزی شود.

و شما این برادران و جوانان ایرانی!

به کمک برادران رزمنده خود بشتابید که این لحظه از حساسترین لحظات سرنوشتساز است. یا پیروزی اسلام بر کفر عفلقیان و یا خدا نخواسته؛ اگر غفلتی و یا اهمالی شود، شکست اسلام و ننگ ملت برای همیشه و هیهات که شما جوانان غیور زیر بار ذلت بروید. پس تکلیف اسلامی و میهنی شما اقتضاء دارد که به سوی جبههها جوانمردانه هجوم آورید و بکوشید تا جامهی ذلت نپوشید و بدانید که روحیه ارتش عراق به کلی از دست رفته است و اسلام، امروز احتیاج به شما جوانان برومند دارد.

به سوی نبرد با کفر بشتابید و برادران عراقی خود را نجات دهید و برادران جان برکف رزمندهی جمهوری اسلامی را کمک کنید، که فردا دیر است.

انتهای پیام/