ایثارگرانی که چهره شدند-1/

محمدحسین پوردارایی: آقا فرمودند "شما شهید نشدید؟"

در سفری که مقام معظم رهبری به ابرکوه داشتند، خیلی دلم می‌خواست که ایشان را از نزدیک ببینم. وقتی رهبری از جایگاه بیرون آمدند، به سمت ایشان رفتم و آقای فلاح زاده مرا به ایشان معرفی و جریان عکس را گفتند. ایشان به من فرمودند: شما شهید نشدید؟!
کد خبر: ۵۲۶۹۶
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۹ - 22September 2015

محمدحسین پوردارایی: آقا فرمودند

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، در طول هشت سال دفاع مقدس، دلاور مردان زیادی وارد صحنه نبرد شدند و مردانه جنگیدند و امروز باعث افتخار کشورمان هستند و تعداد زیادی در میان خاطرات جنگ سبکبال و رها پرگشودند و یادشان تا ابد زنده نگه ماند.

عکسها و فیلمهای دفاع مقدس بهترین تداعیگر خاطرات آن روزهاست و اما شاید بارها و بارها تصاویری را دیدهایم که در ذهنمان او را شهید پنداشتهاید اما آن ایثارگر اکنون زنده و در کنار ماست.

به مناسبت هفته دفاع مقدس قصد داریم تصاویر رزمندگانی را که شاید کمتر با آنان آشنا هستیم، ولی تصویر و چهرهشان را به عنوان نمادی از ایثارگران و دفاع مقدس دیدهایم، معرفی کنیم.

محمدحسین پوردارایی اعزامی از شهرستان ابرکوه و در واحد عملیات مشغول به خدمت بود. او با اشاره به نخستین اعزام خود میگوید: در ۱۸سالگی به جبهه اعزام شد. نخستین بار بدون  اطلاع خانوادهام به جبهه رفتم و بعد از 45 روز نامه نوشتم و آنها را مطلع کردم؛ هر چند دیر بود اما قبل از رفتنم همسایهها که از این موضوع مطلع بودند به خانوادهام خبر دادند.

پوردارایی در خصوص سال و لحظه ثبت این عکس گفت: سال 62 وقتی از عملیات خیبر در جاده طلاییه برمیگشتم تا به مقر بروم در مسیر یک عکاس ناشناس مراجعه کرد و درخواست کرد یک عکس از من بگیرد و من هم قبول کردم.

آقا گفتند: شما شهید نشدید؟

در سفری که مقام معظم رهبری در دی ماه سال 1386 به ابرکوه داشتند خیلی دلم میخواست که ایشان را از نزدیک ملاقات کنم ولی هرگز تصور نمی کردم این اتفاق بیفتد. وقتی امام خامنهای از جایگاه بیرون میآمدند، به سمت ایشان رفتم و آقای فلاح زاده استاندار سابق یزد مرا به ایشان معرفی و جریان عکس را گفتند. با رهبر روبوسی و احوالپرسی کردم و ایشان به من گفتند: شما شهید نشدید؟! ایشان تصور میکردند صاحب این عکس شهید شده است.

ساعت مچی در عکس را هنوز دارم

این یادگار دوران دفاع مقدس تصریح کرد: عکاس که به من گفت میخواهم عکس بگیرم، من با همان سر و وضع ایستادم و او عکس گرفت. ساعت مچی هم که در عکس به دستم بود هنوز دارم.

پوردارایی خاطر نشان کرد: سال 64 یا 65 بود که یکی از همرزمان در شیراز تماس گرفت و گفت عکست در کتاب "جنگ به روایت تصویر" چاپ شده است. بعدها که کتاب را دیدم نام آن عکاس هم زیر عکس نوشته شده بود "محمود عبدالحسینی".

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار