یادداشت/ امیر سرتیپ دوم محمدکاظم تارخ؛

ارتش و سپاه سدی آهنین در برابر دشمن متجاوز شدند

سال اول جنگ، نیروی زمینی ارتش به همراه نیروهای سپاه و نیروهای مردمی با انجام ۸۷ عملیات آفندی محدود در طول مرزها نه تنها راه متجاوز را سد کرده بلکه در بسیاری از نقاط او را مجبور به عقب‌نشینی کرد.
کد خبر: ۵۴۵۲۸۶
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۶ - 26September 2022

گروه استان‌های دفاع‌پرس - امیر سرتیپ دوم «محمدکاظم تارخ» رئیس گروه معارف جنگ سپهبد شهید علی صیاد شیرازی قرارگاه منطقه‌ای شمال شرق نزاجا؛ قیام فراگیر ملت بزرگ ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به رهبری بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی سبب بروز وقایع جریاناتی خصوصاً در جنوب غرب آسیا به ویژه منطقه خلیج فارس گردید. یکی از مهمترین رخدادها پس از پیروزی انقلاب اسلامی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است. جنگی که بسیاری از معادلات مادی و معنوی مرسوم در عالم را برهم زد. جنگی که پس از جنگ ویتنام طولانی‌ترین جنگ در قرن بیستم شد. جنگی که هزینه آن دو برابر جنگ دوم جهانی و تلفات آن پنج برابر جنگ‌های اعراب و اسرائیل طی پنج مرحله بود.

اعلام استراتژی نفی سلطه از سوی نظام نوپای اسلامی ایران یعنی نه شرقی و نه غربی خصومت‌هایی را متوجه ایران عزیز و ملت قهرمان ایران نمود. خصومت و دشمنی‌هایی که بعضاً ریشه در تاریخ چند سال داشت. خصومت‌هایی که پایه‌های آن نژادپرستی و قومیت‌گرایی بود. دشمنی‌هایی که بر اثر مخالفت با تجاوزگری و زیادخواهی ایجاد شده بود بستر مناسبی را فراهم کرد تا شخصی همچون صدام حسین که پیوسته یک ایران آزاد، آباد و قدرتمند او را آزار می‌داد برای التیام عقده‌های خود جنگی را علیه ایران اسلامی آغاز و ظرف مدت کوتاهی به اهداف و خواسته‌هایش نائل و خود را رهبر جهان عرب به منطقه معرفی کند.

صدام حسین که با یک کودتای نرم در ۱۹۷۹ میلادی علیه احمد حسن البکر قدرت را به دست گرفته بود و به دنبال اهداف نژادپرستانه و دمیدن در لاشه متعفن «عربیت» بود و امضاء قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را برای خود لکه ننگی می‌دانست. با همسو کردن دو ابرقدرت شرق و غرب با اهدافش و نزدیک ساختن کشورهای عربی به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس و با زمینه‌سازی‌های زیادی سرانجام در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ جنگ تمام عیار را علیه ایران اسلامی به راه انداخت.

تهاجم سراسری ارتش بعث عراق علیه ایران اسلامی در حالی رخ داد که بسیاری از مسئولین سیاسی کشور علیرغم اعلام قرائن و شواهد حمله به ایران از سوی عراق و گزارشات فرماندهان نیروی زمینی و نیروی هوایی که از جلسه ۱۸ آبان ۱۳۵۸ به بعد به طور مکرر صورت گرفت وقعی نهادند و بعضاً فرماندهان نظامی و انتظامی را مورد تمسخر قرار می‌دادند. دولت وقت علیرغم دریافت این گزارشات هیچ اقدامی در خصوص ایجاد حالت فوق‌العاده، تقویت نیروهای مسلح، فراخوانی نیروهای احتیاط و ذخیره ارتش کاری نکرد و با اقدامات سو خویش دشمن بعثی را برای تهاجم تشویق کرد.

صدام حسین که به دنبال ملغی نمودن قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و پاک نمودن لکه ننگی که احساس می‌کرد بر دامن خویش دارد و همچنین تصرف خوزستان و الحاق و آن به خاک عراق تحت عنوان عربستان و رسیدن به تهران و سخنرانی در میدان آزادی برابر آنچه به خبرنگار خارجی گفته بود جنگی را آغاز کرد که منابع انسانی و مادی هر دو کشور را مورد انهدام قرار داد.

صدام حسین جنگی را آغاز کرد که برخلاف تصوراتش که دو یا سه هفته بیشتر طول نخواهد کشید و مجامع جهانی نیز بر همین باور بودند هشت سال به درازا کشیده شد و صدام و ارتش بعث را در گرداب آن برد و هیچ آورده‌ای برایش نداشت زیرا مدافعان میهن اسلامی با ایثار و فداکاری تمام عیار و پشتیبانی بی‌دریغ ملت خود اجازه رسیدن به اهداف پیش‌بینی شده را به دشمنان ندادند.

ارتش جمهوری اسلامی ایران که از مولفه‌های مهم و اثربخش پیروزی انقلاب اسلامی بود به‌همراه سایر نیروهای مسلح و نیروهای مردمی با الهام از رهبر و مقتدای خویش و رعایت شرع مقدس، دفاعی جانانه کردند که در پهنه تاریخ این سرزمین الهی دفاع مقدس شد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تدبیر و اقدامات سو دولتمردان «لیبرال» و ناآگاهان به شرایط جهانی و منطقه، ارتش ایران از آمادگی رزمی دور شد و استعداد رزمی آن به کمتر از ۵۰ درصد رسید. دولتمردان با لغو یک جانبه قراردادهای نظامی، ترخیص کارکنان وظیفه، اعلام فروش سلاح‌های ارتش و صدور دستورالعمل انتقالات بی‌رویه کارکنان پایور به وطن خویش و نادیده گرفتن تخصص‌ها و مهارت‌ها از یک سو و درگیر بودن باقیمانده ارتش خصوصاً نیروی زمینی در مناطق قومی مانند آذربایجان غربی، ترکمن صحرا، خوزستان، سیستان و بلوچستان و حتی فارس از سوی دیگر شرایط را برای تجاوز ارتش بعث مهیا کرد. به‌ویژه موضوع انحلال ارتش که از سوی احزاب سیاسی ضد انقلاب و برخی از خودی‌ها که آرامش و امید را در کارکنان ارتش مورد هدف قرار داده بودند.

احزابی مانند سازمان منافقین، چریک‌های فدایی خلق و توده‌ای‌ها در مقابل اقدام امام خمینی (ره) در تعیین روز ۲۹ فروردین به نام روز ارتش جلوگیری کردند.

با این اوضاع و احوال بود که در ساعت ۱۲ روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ ارتش بعث عراق تهاجم سراسری خود را از زمین و هوا و دریا آغاز کرد. در اولین گام نیروی هوایی ارتش عراق با اعزام ۱۹۲ فروند هواپیما در چند سورتی پرواز ۱۹ شهر ایران را بمباران کرد که عمده هدف‌های آن فرودگاه‌ها و پایگاه‌های نیروی هوایی ارتش ایران بود و دو ساعت بعد با شلیک گلوله‌های توپ توسط صدام حسین در پادگان «بعقوبه» تهاجم زمینی آغاز شد. تهاجمی در مرزهای ۱۶۱۰ کیلومتر از محل تقاطی مرز ایران، ترکیه و عراق یعنی «دالامپر داغ» تا دهانه فاو در خلیج فارس.

تهاجم دشمن آغاز شد و ایران اسلامی با پدیده‌ای مواجه شد که نه دولت، نه ملت و نه نیروهای مسلح آمادگی پذیرش آن را داشتند ولی نیروهای مسلح به ویژه ارتش با داشتن افسران و درجه‌داران و کارمندان و تعداد قلیل سرباز با پایداری و استقامت خویش به‌ویژه در نیروی زمینی امید «سردار قادسیه» را ناامید کردند به گونه‌ای که نه تسلط چند ساعته بر اروند و نه تصرف سه روزه خوزستان و نه رسیدن ارتش بعث عراق به تهران، هیچکدام صورت نپذیرفت بلکه در همان هفته اول جنگ ارتش عراق در پشت دروازه خرمشهر و سایر مناطق زمین‌گیر شد.

جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با تهاجم دشمن در سال اول جنگ راهبرد تثبیت و متوقف کردن متجاوز را در دستور کار قرار داد و با انجام عملیات‌های آفندی محدود و پدافندی در طول جاده‌های زمینی و عملیات‌های بزرگ هوایی و دریایی متجاوز را از حالت تهاجمی خارج و مجبور به اتخاذ رویه تدافعی کرد.

سال اول جنگ، نیروی زمینی ارتش به همراه نیروهای سپاه و نیروهای مردمی با انجام ۸۷ عملیات آفندی محدود در طول مرزها نه تنها راه متجاوز را سد کرده بلکه در بسیاری از نقاط او را مجبور به عقب‌نشینی کرد.

لشکرها و تیپ‌های نیروهای زمینی و نیروهای دیگر در خوزستان در همان ماه‌های اول تپه‌های الله اکبر، شهر سوسنگرد، مناطقی را در غرب رودخانه کرخه، ارتفاعات بازی‌دراز، شیاه‌کوه، چرمیان، چغالوند در استان کرمانشاه و ارتفاعات قلنجان و قوچ‌سلطان در استان کردستان را از نیروهای دشمن بعثی بازپس‌گیری کردند.

نیروی دریایی قهرمان ارتش نیز که قبل از تهاجم سراسری ارتش عراق و مشاهده قرائن و شواهد تهاجم بعث ارتش عراق بیرون رزمی ۴۲۱ را تشکیل و اقدامات مناسبی را در شمال خلیج فارس انجام داده و فعالیت دریایی دشمن را رصد می‌کرد در ماه‌های اولیه جنگ با انجام عملیات «اشکان» در دهم آبان ۱۳۵۹ و  عملیات «شهید صفری» در شانزدهم آبان ۱۳۵۹ ضرباتی را به نیروی دریایی عراق وارد کرد و نهایتاً در هفتم آذر ۱۳۵۹ با انجام عملیات «مروارید» ارتش بعث عراق را تا سال‌ها پس از پایان جنگ از داشتن نیروی دریایی محروم کرد و این نیرو را منهدم کرد.

نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران توانست تا سال آخر جنگ از حاکمیت ملی، حقوق و منافع ایران اسلامی در آب‌های سرزمینی، جزایر و تأسیسات دریایی در مقابل هرگونه تجاوز خارجی پاسداری و دفاع کند.

از بعدازظهر روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ نیروی هوایی قهرمان با اقدام سریع و به موقع خود کارستانی کرد که دنیا را متحیر کرد. به‌گونه‌ای که در سال اول جنگ این نیرو توانست با عملیات‌های مختلف خود ۶۵ درصد توان هوایی ارتش عراق را منهدم و با بمباران مناطق اقتصادی، صنعتی، تولیدی و مواضع یگان‌های زمینی ارتش بعث عراق بار سنگینی از دفاع را در سال اول جنگ بر عهده بگیرد.

نیروی هوایی با انجام عملیات انتقام «البرز» در ساعت ۱۶ اولین روز تهاجم دشمن و عملیات «کمان ۹۹» در روز دوم تهاجم یعنی یکم مهرماه که در آن ۲۰۰ فروند هواپیمای جنگنده نیروی هوایی حضور داشتند و ۱۴۰ فروند آن با ورود به آسمان عراق مواضع و مناطق حساس و حیاتی را در عراق مورد هدف قرار دادند که با عملیات‌های اوسیراک و الولید (H3) ادامه یافت.

سال اول جنگ با اراده ملت قهرمان ایران، ایثار و فداکاری نیروهای سه‌گانه ارتش و همراهی نیروهای سپاه، بسیج، عشایر و نیروی انتظامی وقت ژاندارمری و شهربانی، رهبری‌های بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی (ره) گذشت و دشمنان این سرزمین کهن فهمیدند که ایران مسلمان بیگانه‌ستیز است و در مقابل هر تجاوزی با تمام وجود ایستاده و با تقدیم جوانان خویش دیگر اجازه نخواهد داد که وجبی از خاک وطن به دست اجانب بیفتد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار