زخم‌های قلب یک شهید نخبه که جبهه را مقدم بر دانشگاه دید+ تصاویر

شهید حمیدرضا دادو در کنکور رشته داروسازی قبول شد، اما جبهه را رها نکرد تا اینکه شهید شد.
کد خبر: ۵۵۷۱۷۷
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۴۰۱ - ۰۰:۲۵ - 26November 2022

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید حمیدرضا دادو متولد یکم تیر سال ۱۳۴۶ در تهران و ساکن خیابان طیب بود. پدرش آبنبات سازی داشت و خودش در سن نوجوانی به گردان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا رفت رفت. او در ۱۴ تیر سال ۱۳۶۶ در عملیات نصر ۴ از ارتفاعات مشرف به شهر ماووت عراق به شهادت رسید.

علیرضا دادو برادر شهید حمیدرضا دادو در خاطره‌ای از برادرش و اراده او برای رفتن به جبهه گفت: یک روز مادرمان به فاصله اینکه حمیدرضا رفت دست وصورتش را بشورد و پای صبحانه بیاید به من گفت به حمید بگو فاصله مرخصی‌هایش را کمی بیشتر کند، چون هر زمان مرخصی می‌آمد صله رحم می‌رفت و مدام به همه سر می‌زد. پنج شش روزی که می‌ماند مدام خانه فامیل بود. بعد که حمید به سفره برگشت همینکه لقمه را گرفت من که آماده سرکار رفتن بودم گفتم: داداش میشه فاصله مرخصی‌ها را بیشتر کنید؟ لقمه را گذاشت دهانش و وقتی تمام شد گفت: می‌دانی جنگ ما کی با کی است؟ گفتم بله جنگ کفر با ایمان است، گفت: چطور می‌شود چنین جنگی باشد و دو پسر در یک خانه بمانند. گفتم: من که می‌دانم من هم از نیرو‌های قرارگاه و لجستیک بودم، اما می‌دانی که نمی‌گذراند بروم. گفت: شما را کسی نمی‌گذارد بروی، اما من را می‌گذارند هر وقت شما برگه اعزام را آوردی من پیش پدر مادر می‌مانم و شما به جبهه برو.

حاج مسعود تاج آبادی از رزمندگان تخریبچی لشکر ۱۰ سیدالشهدا به ماجرای عیادت شهید دادو از خود اشاره کرد و گفت: یک روز مسعود برگی و حمید دادو به ملاقات من به خانه آمدند. کمی که حرف زدیم حمید که تازه از منطقه آمده بود گفت: رزم شبانه داشتیم به میدان مین رفتیم دستم پر از خار شده سوزنی چیزی داری خار را از دستم دربیاوری؟ مادرم را صدا زدم گفتم سوزنی برایم بیاور، برگی چند متر آنورتر بود که دادو آمد کنار، گفتم دستت را بده، تا دستش را داد صورتش را نزدیک گوشم آورد و گفت دستم خار نیست دلم پر از خار است. کمی گریه کرد و صحبت کردیم.

حاج سید محمد عابدین زاده از رزمندگان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا نیز درباره شهید دادو گفته است: در قرارگاه الوارثین مشغول جمع کردن یک سری از وسایل بودیم که یکی از دوستان روزنامه آورد و خبر داد دادو جزء نفرات برتر کنکور شده، به او گفتم پس شماهم رفتی دیگر؟! گفت مه مجا برم؟ گفتم دانشگاه دیگه. گفت نه دانشگاه چیه، کدام دانشگاه، امام فرمود جبهه دانشگاه است. او به دانشگاه نرفت و در جبهه شهید شد.

زخم‌های قلب یک شهید نخبه که جبهه را مقدم بر دانشگاه دید+ تصاویر

زخم‌های قلب یک شهید نخبه که جبهه را مقدم بر دانشگاه دید+ تصاویر

زخم‌های قلب یک شهید نخبه که جبهه را مقدم بر دانشگاه دید+ تصاویر

انتهای پیام/ ۱۴۱

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار