دفاع پرس گزارش می‌دهد

چرا شروط 9 گانه رهبری فصل الخطاب شد؟

با شروط مدبرانه‌ای که رهبر معظم انقلاب برای اجرای برجام در کشورمان تعیین کردند اینگونه برمی‌آید که نمی‌توان به کشورهای غربی به خصوص آمریکایی‌ها که به هم‌پیمانان و دوستان خود نیز خیانت می‌کنند، اعتماد کرد.
کد خبر: ۵۶۰۷۷
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۳ - 01November 2015

چرا شروط 9 گانه رهبری فصل الخطاب شد؟

به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاع پرس، موضوع برجام و توافق هسته ای که این روزها به تیتر یک رسانه ها تبدیل شده و تمام نگاه ها به این تعهد بین المللی دوخته شده هنوز دارای نکات مبهم بسیاری است. در کلید واژگان 9 گانه امام خامنه ای نیز به عدم اطمینان به دول غربی اشاره شده و تضمین کتبی، معیار عمل مسئولان برای آینده و حیات این قرارداد است.

شاید ورق زدن تاریخ، درصد بالایی از چرایی دلنگرانی امام خامنه ای در مورد برجام را بیش از پیش نمایان سازد.

در طول تاریخ، قدرتهای به ظاهر بزرگ اثبات کردهاند که حرفهایشان حتی وقتی روی کاغذ هم آورده می شود قابلیت اطمینان کردن را ندارد. هر دولتی در صده اخیر به این امپریالیستها اعتماد کرده، از پشت خنجر خورده است؛ البته  احتمال دارد در جایی استثنایی هم باشد اما خیانتهای آنها گسترده و از نظر تعداد و رقم به اندازهای است که بتوان این دولتها (آمریکا، انگلیس و...) را غیر قابل اعتماد ترین دولتها روی زمین معرفی کرد.

حالا باید از تاریخ پرسید امپریالیست بزرگی چون آمریکا چه خیانت هایی در حق کشورهای مختلف در صد ساله اخیر داشته است؟ از قبیلههای سرخپوست امریکایی و مردمان بومی امریکا و عهدهایی که با آنان بست و پایش نماند گرفته تا آشوب هایی که هم اکنون در منطقه جنوب غرب آسیا در حال برپا شدن است.

درباره بدعهدیهایی که در خاورمیانه داشتند و با اعراب سرناسازگاری برداشتند میتوان از گروه سازش فلسطینی سوال کرد که نزدیک به یک قرن مذاکره با آمریکا برای عدم حمایت از اسرائیل در حالی که سیاست اعلامی آمریکا عدم دخالت در منطقه بود چه شد؟ همه میدانیم که در راستای سیاست های آمریکا، هم اسرائیل شکل گرفت و هم در طی تمام این سالها به قیمت آوارگی ملت فلسطین، این رژیم مورد حمایت بوده است.

بد قولی این امپریالیست جهانخوار در برابر روسیه نیز چنین بود؛ فقط کافی است پیمان موشکهای ضد بالیستیکی که واشنگتن با مسکو امضاء کرده بود را مرور کنیم، آن زمان است که به عمق بیثباتی این دولت در زمانهای مختلف پی خواهیم برد.

آلمانها نیز، وقتی در تنگنا قرار گرفته و مجبور به امضای پیمان "ورسای" شدند، حرف ها و قول و قرارهای واشنگتن هیچ اعتباری برای آنها ایجاد نکرد. تک تک قولهایی که وودرو ویلسون، رییس جمهور آمریکا در ازای پایان دادن به جنگ اول جهانی به آلمان داد، نقض شد. طوری که بخش وسیعی از خاک آلمان از دست رفت و پرداخت غرامت های سنگین فلج کننده بر این کشور به گونه ای طمع ورزانه تحمیل شد.

در رابطه با جنگ دوم جهانی نیز به همین ترتیب بود. اقدامات آمریکاییها و انگلیسیها مستقیما به جنگ دوم جهانی منجر شد، جنگی که در آن آلمان مقصرشناخته شد، علیرغم این حقیقت که این انگیس و فرانسه بودند که با اعلام جنگ علیه آلمان آتش جنگ را شعله ور ساختند.

این سابقههای شگرف که در طول تاریخ برای کشورهای دیگر رخ داده در تاریخ ایران و در حق مردم ایران نیز نمونههای فراوان دارد. از ورود مستشاران آمریکایی تا جاسوسی ها و خیانت های آنان که سابقه ای طولانی در کشورمان دارد. یک مورد از نمونه های خیانت امپریلیست بزرگ در حق ایران، ورود میلسپو که با هدف سیاستهای اقتصادی مصلحانه و نظارت بر امور مالی وارد ایران شد ولی در آخر امر ایران بیش از پیش به آمریکا مقروض شد. ماجرای ژنرال شوراتسکف در بحبوحه جنگ جهانی اول  درست در مقطعی که نیروی های چند پارچه و غیر منظم ایران، با دخالت های انگلستان و روسیه به خود مشغول شده بودند، آمریکایی ها نیز بیکار نبودند. آمریکاییها ژنرال هربرت نورمن شوارتسکف را در ظاهر برای بازسازی ژاندارمری به ایران فرستادند درحالی که به دنبال ایجاد نیروی نظامی وابسته به خود بودند و ژاندارمری را به وسیلهای برای سرکوب مخالفان حکومت تبدیل کردند.

اما نمونه آشکار و برجسته بد عهدی آمریکایی ها، بد عهدی و خیانت به مصدق است. نمونه ای که به شاخصی در رفتار آمریکا در کشور بدل می شود و از این تاریخ وجهه دمکراتیک آمریکا در ایران تعبیر می کند. خیانت به مردی که به شدت به آمریکایی ها اعتماد کرده بود. به قول و قرارهای ترومن، رئیس جمهور آمریکا دل بسته بود و آمریکا را میانجی منازعه ایران و انگلیس برای نفت ایران ساخته بود. اما مروری بر رفتار آمریکا در قبال ملی شدن صنعت نفت نشان میدهد اگر چه این کشور برخلاف تصور برخی از محققان، در ابتدای ملی شدن صنعت نفت، از ایران حمایت میکرد، اما این سیاست نه به دلیل حمایت از حقوق ایران، بلکه برای تحت فشار قرار دادن انگلیس برای به رسمیت شناختن منافع نفتی این کشور بود. بر این اساس، وقتی که آمریکا از تأمین منافع خود توسط انگلیس مطمئن شد، از حمایت مصدق دست برداشت و بسترهای کودتای 28 مرداد را فراهم کرد. لذا هنگامی آمریکا به رهبری ترومن به مصدق پشت کرد، اوضاع مصدق طوری به هم ریخت که با ویلچر به ایران بازگشت.

توطئه آمریکایی ها ادامه داشت تا اینکه آمریکا در مرداد 32 با دخالت در ایران زمینههای سقوط دولت مصدق را فراهم کرد تا نفت ملی شده را در اختیار خود بگیرد. براساس طرح آژاکس، آلن دالس و جان فاستر دالس با محوریت سیا اجرای کودتا در ایران را آغاز کردند. در همین رابطه آنان با عوامل دستنشانده خود در ایران از جمله برادران رشیدیان ارتباط برقرار کردند. با سقوط مصدق، سیاست ایران در راستای سیاست آمریکا قرار گرفت. بر همین اساس طبق قرارداد کنسرسیوم آمریکاییها بیشترین سهم از درآمد نفتی ایران را تصاحب کردند. تا به امروز بد عهدی رویه ثابت سیاست های آمریکا بوده است. امروزی که آمریکایی ها برای حق مسلم ملت ایران در استفاده از انرژی هسته ای خط و نشان کشیده اند.

در فتنه 88 نیز سفارت انگلستان در تهران به عنوان مرکز فرماندهی، هدایت و خط دهی اقدامهای مداخله گرانه دولت خود در پروژه کلید خورده توسط برخی از عوامل داخلی فتنه، همچون بی بی سی فارسی و سرویس امنیتی این کشور را بر عهده داشت. سفارت انگلیس تحت پوشش نیروهای محلی، افرادی را بین اغتشاشگران فرستاده ومطالب مورد نظر خود را به آنها و به جامعه القا میکرد .آنها با استفاده از بعضی اغتشاشگران اخباری را در این زمینه جمع آوری و برای شبکه های خبری خود ارسال می کردند. درپی بروز دخالتهای افراد سفارت انگلیس درهمان روزها 8 تن از کارمندان سفارتخانه دستگیر شدند تا نقش مبهم آنها در حوادث انتخابات آشکار شود.

واکنش مقامهای انگلیسی پس از دستگیری کارمندان سفارت انگلیس در تهران خود بیان کننده ترس آنها ازفاش شدن مسائل پشت پرده در خصوص دخالتهای مخربشان در قضایای پس از انتخابات ایران بود.

لذا رهبر معظم انقلاب با مروری بر گذشته تیره اقدامات مداخله گرایانه، بدعهدی و عدم اعتماد بر جهانخواران غربی و نیز بدبینی در آینده تصمیم بر آن گرفتند تا توافقاتی که گروه 5+1 با ایران به تصویب رساندند را مشروط کنند. در این صورت هیچ راهی برای بدعهدی وفرار به جلو برای کشورهای غربی نخواهد بود.

رهبر معظم انقلاب در نامه ای باید ها و نباید هایی را در جهت پیاده سازی برجام در کشورمان ابلاغ فرمودند:

ضرورت اخذ تضمین های قوی و کافی از طرف مقابل

 از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساسا با هدف لغو تحریم های ظالمانه اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرایی شدن آن در برجام به بعد از اقدام های ایران موکول گردیده، لازم است تضمین های قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف طرف های مقابل، تدارک شود که از جمله آن اعلام کتبی رئیس جمهور آمریکا و اتحادیه اروپا مبنی بر لغو تحریم هاست.

ضرورت اعلام کتبی اوباما و اتحادیه اروپا بر لغو تحریم ها

در اعلام اتحادیه اروپا و رئیس جمهور آمریکا باید تصریح شود که این تحریم ها به کلی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریم ها باقی خواهد ماند، به منزله نقض بر جام است.

وضع هر گونه تحریم به هر بهانهای ممنوع!

 در سراسر دوره 8 ساله وضع هر گونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانه های تکراری و خود ساخته تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند 3 مصوبه مجلس اقدام های لازم را انجام دهد و فعالیتهای برجام را متوقف کند.

نوسازی کارخانهای اراک و معامله اورانیوم با خارج مشروط به قرارداد قطع

اقدام در مورد نوسازی کارخانه اراک با حفظ هویت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن درباره طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد.

معامله اورانیوم غنی شده موجود در برابر کیک زرد با دولت خارجی در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد مطمئن در این باره همراه با تضمین کافی منعقد شده باشد. معامله و تبادل مزبور باید به تدریج و در دفعات متعدد باشد.

مطابق مصوبه مجلس، طرح و تمهیدات لازم برای توسعه میان مدت صنعت انرژی اتمی که شامل روش پیشرفت در مقاطع مختلف ار هم اکنون تا 15 سال و منتهی به 190 هزار سو است، تهیه و با دقت در شورای عالی امنیت ملی بررسی شود. این طرح باید هر گونه نگرانی ناشی از برخی مطالب در ضمائم برجام را برطرف کند.

 سازمان انرژی اتمی، تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف را در مقام اجرا به گونه ای ساماندهی کند که در پایان دوره 8 ساله هیچ کمبود فناوری برای ایجاد غنی سازی مورد قبول در برجام وجود نداشته باشد.

توجه شود که در موارد ابهام سند برجام، تفسیر طرف مقابل نیست و مرجع، متن مذاکرات است

وجود پیچیدگی ها و ابهام ها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلفات و فریبکاری در طرف مقابل به ویژه آمریکا، ایجاب می کند که در یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است، تشکیل شود. ترکیب و وظائف این هیئت باید در شورای عالی امنیت مل تعیین و تصویب شود.

ضعف های ساختاری برجام

چگونگی رفتار و گفتار دولت آمریکا در مسئله هسته ای و مذاکرات طولانی و ملال آور آن، نشان داد که این نیز یکی از حلقه های زنجیره دشمنی عناد آمیز آنان با جمهوری اسلامی است.

با شروط مدبرانهای که امام خامنه ای برای اجرای برجام در کشورمان تعیین کردند اینگونه برمیآید که  نمیتوان به کشورهای غربی به خصوص امریکاییها که به همپیمانان و دوستان خود نیز خیانت میکنند در مذاکرات هستهای اخیر اعتماد کرد و همانطور که تاریخ میگوید اعتماد به آمریکا، زمینهای را برای خیانت آنها به اعتمادکنندگان فراهم خواهد کرد.

فاطمه همتی آذر

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار