جان فدا/ به‌مناسبت سالگرد عملیات کربلای ۵ منتشر شد؛

روایت حاج قاسم از سختی‌های مقاومت رزمندگان در روز سوم عملیات کربلای ۵

شهید سلیمانی با نقل خاطراتی به بیان بخشی از آتش سنگین دشمن و سختی‌های عملیات کربلای ۵ در روز سوم عملیات پرداخت.
کد خبر: ۵۶۶۳۰۴
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۱ - 09January 2023

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات کربلای ۵ روز ۱۹ دی ۱۳۶۵ با رمز مقدس «یا زهرا (س)» توسط چند قرارگاه از نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آغاز شد.

منطقه عملیاتی کربلای ۵ از شمال به کانال ماهی و شمال پنج ضلعی و پاسگاه بوبیان، از شرق به آبگرفتگی بوبیان و شلمچه، از جنوب به جزیره بوارین، فیاضی، ام‌الطویله و صالحیه و از غرب به پل تنومه و کانال زوجی ختم می‌شد.

نیرو‌ها از دو محور آبگرفتگی بوبیان و در نهایت غرب کانال پرورش ماهی و آبگرفتگی شلمچه (پنج ضلعی، پاسگاه شلمچه) و درنهایت جزیره بوارین و نهر جاسم وارد عمل شدند.

در مرحله اول و دوم عملیات، ایران پس از تصرف کامل پنج ضلعی، با عبور از کانال ماهی پاسگاه شلمچه و نخلستان‌های جزیره بوارین، وارد جزایر فیاضی و ام‌الطویله شدند.

پس از آزادسازی این جزیره، مرحله سوم عملیات در غرب نهر جاسم انجام شد که بعد از چند روز درگیری سخت، ایران اطراف نهر جاسم مستقر شد و به تثبیت مواضع خود در مناطق آزادشده پرداخت.

روایت حاج قاسم از سختی‌های مقاومت رزمندگان در روز سوم عملیات کربلای ۵

مرحله تکمیلی این عملیات (یک ماه پس از تثبیت مواضع) منجر به آزادسازی نهر جاسم تا غرب کانال پرورش ماهی شد.

دشمن در این عملیات، حدود ۱۴۰ تیپ وارد عمل کرد که مسئولیت آن را سپاه سوم عراق برعهده داشت.

باید توجه داشت که عملیات کربلای ۵ حدود ۲۰ روز بعد از عملیات کربلای ۴ آغاز شد که این امر یکی از عوامل غافلگیر کردن دشمن محسوب می‌شود؛ زیرا عراق به هیچ وجه تصور عملیاتی را پس از عملیات کربلای ۴ _آن هم به این زودی_ نمی‌کرد.

مناطقی که در این عملیات آزاد شدند:

۱. ۱۲ کیلومتر پیشروی به طرف بصره و آزاد کردن ۱۵۰ کیلومتر مربع

۲. آزاد سازی پاسگاه‌های بوبیان، شلمچه، کوت سواری و خین

۳. آزاد سازی ۱۴ کیلومتر از جاده آسفالته شلمچه – بصره

۴. آزاد سازی جزایر بوارین، فیاض و ام‌الطویله

۵. آزاد سازی ۱۱ قرارگاه تیپ ارتش عراق

۶. آزاد سازی روستا‌های خرنوبیه، سعیدیه، حنین، سلیمانیه، هسجان، جاسم

۷. عبور از کانال ماهی‌گیری، نهر دوعیجی و جاسم

۸. استقرار در ۱۰ کیلومتری بصره

۹. تصرف دریاچه بوبیان و بخشی از کانال ماهی

در این عملیات بیش از ۸۰ فروند هواپیما، ۷۰۰ دستگاه تانک و نفربر، ۲۵۰ قبضه توپ صحرایی و ضدهوایی، صد‌ها قبضه انواع ادوات نیمه‌سنگین، هزار و ۵۰۰ دستگاه خودرو، ۴۰۰ دستگاه انواع ادوات مهندسی و رزمی و مقدار زیادی سلاح سبک و مهمات از دشمن منهدم شد.

در این عملیات ۸۱ تیپ و گردان مستقل دشمن منهدم و ۲۴ تیپ و گردان مستقل نیز آسیب کلی دیدند و تعداد ۴۰ هزار نفر کشته یا زخمی و ۲۷۰ نفر اسیر شدند.

عبور از موانع نفوذناپذیر دشمن در شرق بصره و حضور در حومه این شهر به گونه‌ای اهمیت یافت که متعاقب این عملیات موقعیت سیاسی و نظامی عراق تضعیف شد و در نتیجه حملات گسترده این کشور به مراکز اقتصادی، صنعتی و مسکونی ایران بار دیگر آغاز شد.

اوضاع جبهه‌های نبرد به سود قوای نظامی ایران تثبیت شد و سپاه پاسداران یکی از ارزنده‌ترین تجارب نظامی‌خود را کسب کرد.
مهم‌ترین آثار و نتایج پیروزی جمهوری اسلامی در عملیات کربلای ۵، پیدایش این باور و اعتبار بود که ایران بر پایه این پیروزی و توانایی‌هایش قادر است حقوق حقه خود را از موضع برتر پیگیری و برای تأمین آن پافشاری کند. حتی برخی از کارشناسان مسائل ایران و جنگ نیز در ارزیابی موقعیت ایران به همین نتیجه رسیده بودند.

روایت حاج قاسم از سختی‌های مقاومت رزمندگان در روز سوم عملیات کربلای ۵

ایران برای بهره‌برداری از «موقعیت برتر» علاوه بر آمادگی برای عملیات نظامی، تلاش دیپلماتیک بر پایه پیروزی نظامی در عملیات کربلای ۵ را آغاز کرد.

روایت حاج قاسم از سختی‌های مقاومت رزمندگان در روز سوم عملیات کربلای ۵

در همین چارچوب، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، فرمانده عالی جنگ در مصاحبه با خبرنگاران خارجی در پاسخ به سؤال خبرنگار روزنامه آساهی ژاپن در باره عملیات کربلای ۵ و علت خاتمه آن می‌گوید: «نمی‌توان گفت که همه عملیات‌های ما ماهیت نظامی ندارند. برخی اهداف سیاسی دارند و این عملیات به اهدافش رسید.»

در کتاب «این مرد پایان ندارد» که زندگی جهادی سرباز اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی به قلم سید علی بنی‌لوحی است، در بخش «شلمچه، دروازه کربلا» به آتش سنگین دشمن در عملیات کربلای ۵ و کمک به نیرو‌های لشکر ۴۱ ثارالله به فرماندهی شهید سلیمانی در دو بخش پرداخته است.

بخش نخست، خاطره سردار جانباز «علی زاهدی» فرمانده لشکر قمر بنی‌هاشم (ع) در زمان عملیات کربلای ۵ است و دیگری خاطره خودِ حاج قاسم است که در آن به وصف لحظات عاشورایی روز سوم عملیات کربلای ۵ پرداخت.

از بس انفجار اتفاق می‌افتاد که همه جا پر از آتش و خون بود

سردار زاهدی نقل می‌کند: «عملیات کربلای ۵ در شلمچه به اوج خود رسیده بود. چون بصره در حال سقوط بود و گلوی صدام در دست یاران امام خمینی (ره) قرار داشت، با آخرین توان بمباران می‌کردند و با حدود هزار قبضه توپ هم منطقه محدود را می‌کوبیدند. یک وجب جای سالم نبود و لشکر‌های امام حسین (ع) و نجف اشرف به فرماندهی شهیدان «حسین خرازی» و «احمد کاظمی» تا نهر جاسم پیشروی کرده بودند.

در آن شرایط سخت، آقا محسن (رضایی) به ما ابلاغ کرد که نزد حاج قاسم برویم تا اگر امکان داشت، به او کمک کنیم. بچه‌های لشکر ثارالله پشت کانال ماهی را تصرف کرده بودند و اگر می‌خواستیم کاری بکنیم، باید چند کیلومتر پیشروی می‌کردیم تا به یک خط پدافندی مطمئن برسیم.

روایت حاج قاسم از سختی‌های مقاومت رزمندگان در روز سوم عملیات کربلای ۵

بعد از اینکه با قایق از آب‌گرفتگی رد شدیم، یک مسیر چهار کیلومتری بسیار وحشتناک را باید طی می‌کردیم. گردان‎ها به ستون می‌رفتند و یک ساعت بعد، همه شهید و مجروح برمی‌گشتند. در آن مسیر باریک که برای رفتن بود، از بس انفجار اتفاق می‌افتاد که همه جا پر از آتش و خون بود و چیز سالمی دیده نمی‌شد.

در آن شرایط من، حسین خرازی، احمد کاظمی و محسن زاهدی (که چند ساعت بعد شهید شد) خودمان را به حاج قاسم رساندیم. او در شرایط بسیار سخت، در حقیقت جایی رفته بود که در جنگ کلاسیک، فرمانده گروهان هم نمی‌رود. «مرتضی قربانی» فرمانده لشکر کربلا هم آنجا بود. اطراف ما انفجار بیداد می‌کرد.

کنار ما چند انفجار روی داد که سر و صورت همه ما پر از خاک و خون شد. حاج قاسم کمک می‌طلبید تا آنجا یک کار درست و حسابی انجام شود. حسین و احمد با اولین نگاه گفتند: «هیچ کاری نمی‌شود کرد. فایده‌ای ندارد. بچه‌ها را باید یک خیز به عقب بیاورید.»

مرتضی ما را قسم می‌داد به جان مادرمان و اصرار می‌کرد، اما احمد و حسین نظرشان این بود که فایده‌ای ندارد و نمی‌توان کاری کرد.

برای برگشتن راه افتادیم. عراقی‌ها در سه کیلومتر راه برگشت، از کنار، یک گردان تانک گذاشته بودند و مرتب می‌زدند؛ حتی برای نیروی پیاده. گلوله تانک می‌زدند. آنجا دروازه بهشت بود.

با هر جان کندنی بود، برگشتیم. حسین و احمد که سالم بودند، به سرعت و حالت دویدن عقب آمدند و من، چون پایم خراب بود و فقط می‌توانستم آهسته راه بروم. آرام زیر رگبار تیربار و دوشکای عراقی‌ها خود را به حسین و احمد که نگران نگاه می‌کردند، رساندم.»

روایت حاج قاسم از سختی‌های مقاومت رزمندگان در روز سوم عملیات کربلای ۵

قابل وصف نیست که حجم آتش دشمن چقدر بود

«حاج قاسم» در وصف لحظات عاشورایی روز سوم عملیات کربلای ۵ می‌گوید: «روز سوم عملیات کربلای ۵، خیلی روز سختی بود. عراقی‌ها یک فشار شدیدی گذاشتند. کاتیوشا و توپ و تانک و هر چیزی که داشتند، به کار گرفتند و یک پاتک سنگین و بسیار مداومی را از صبح زود تا تقریباً ساعت‌های دو- سه شروع کردند که دیگر داشتند خطوط ما را تصرف می‌کردند. بخشی از خط را گرفته بودند و به بخشی از خطوط چسبیده بودند. هلی‌کوپتر‌های عراقی می‌آمدند و از پشت به این کانال‌ها که بیسیم‌ها بودند می‌زدند تا آن را منهدم کنند.

یادم هست آن روز آقای مرتضی قربانی شروع به وصیتنامه نوشتن کرد. احساس می‌کردیم که کار دیگر تمام است. چون هرچه آمبولانس بود را زدند و نگذاشتند تخلیه مجروحان انجام بگیرد. لندکروز ما می‌خواست عبور کند، آن را زدند. نیرو‌های پیاده می‌خواستند عبور کنند، آنها را هم زدند. روی پل، غلغله‌ای از آتش بود. تمام پل غرق در آتش بود.

شاید بتوان گفت نزدیک به صد قبضه توپ عراق، روی همین یک تکه پل بسیج شده بود تا هیچ چیزی نتواند از آن عبور کند. این پل را قفل کرده بودند. واقعاً قابل گفتن نیست که حجم آتش چقدر بود. یادم هست شهید خرازی و آقای قربانی و یکی دو تا از فرمانده لشکر‌های دیگر پیش من آمدند. آن‌ها را آقا محسن (رضایی) فرستاده بود که به کمک بیایند.

آنقدر حجم آتش زیاد بود که برای پذیرش مسئولیت که لشکر دیگری بیاید تا به ما کمک کند، هیچ جایگاهی وجود نداشت. من و آقا مرتضی به آن‌ها التماس می‌کردیم. آقا مرتضی می‌گفت: تو را به سر شیر مادرتان به ما کمک کنید بتوانیم اینجا را تثبیت کنیم.

ما باور نداشتیم که هیچ کدام از این سه نفر بتوانند به عقب برگردند. احساس می‌کردیم که هر سه نفرشان شهید می‌شوند. دشمن تقریباً هفت روز شدیدترین پاتک‌ها را انجام داد. خودِ «عدنان خیرالله» که از افسران قابل ارتش عراق هم بود و به نظر ما، مقتدرترین فرمانده عراقی بود، در جبهه مقابل ما مسئولیت بازپس گیری دریاچه ماهی را داشت.

روایت حاج قاسم از سختی‌های مقاومت رزمندگان در روز سوم عملیات کربلای ۵

آن طرف حداقل ۵۰۰ دستگاه تانک و بیش از ۳۰۰- ۴۰۰ قبضه توپ و ۱۰‌ها قبضه کاتیوشا غیر از ادوات سبکی که در اختیارشان بود، اجرای آتش می‌کردند. هرچه زمین را نگاه می‌کردی، به جای اینکه نفر عراقی ببینیم، تانک می‌دیدیم. یک حجم وسیعی بود.

زمانی که دشمن شروع به آتش ریختن می‌کرد، با این گروه‌های موزیک که یک ریتم منظمی دارند، هیچ تفاوتی نداشت. با یک انضباط ویژه‌ای، یک حجم بالایی از آتش می‌ریخت.

من دقت کردم؛ در این زمین کربلای ۵ شاید هیچ متری از زمین وجود نداشت که یک گلوله‌ای در آنجا فرود نیامده باشد. تمام زمین از این حجم گلوله‌های سنگین توپ و خمپاره‌ای که بر زمین فرود آمده بودند، آماج و سوراخ‌سوراخ شده بود و بعضاً گلوله بر جای گلوله فرود می‌آمد. عجیب بود؛ حجم امکاناتی که دشمن در اختیار خودش داشت.

روایت حاج قاسم از سختی‌های مقاومت رزمندگان در روز سوم عملیات کربلای ۵

الگوپذیری مردم از مقاومت رزمندگان در کانال ماهی گیری

در این سمت هم بسیجی‌ها بودند و خدای بسیجی‌ها و مقدار کمی مهمات آر. پی. جی در کنارشان. مجموع توپ‌های ما و آقا مرتضی قربانی به ۲۰ قبضه نمی‌رسید. ۲۰ قبضه بدون مهمات! آنجا ۵۰۰ تانک مقابل ما قرار داشت. ما دو تانک داشتیم.

در غرب کانال ماهی گیری، اگر روزی جنگ ما موشکافی شود، بخش عمده از چیزی که برای آینده جنگ ما و مردم ما الگوپذیر هست، این است که ما چطور با این حجم آتش‌ها مقاومت می‌کردیم!»

منابع

۱. مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، سیری در جنگ ایران و عراق- ۴ شلمچه تا حلبچه: ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی- اداره عملیات- مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، صص ۲۴، ۲۵ و ۲۶

۲. بنی‌لوحی، سید علی، این مرد پایان ندارد: اصفهان، راه بهشت، صص ۹۷- ۱۰۳

۳. محمودزاده، نصرت‌الله، شب‌های قدر کربلای پنج: تهران، مرکز فرهنگی نشر رجاء، صفحه ۱۶

۴. https://www.imna.ir/news/۵۴۷۳۶۱/%D۸%B۹%D۹%۸۵%D۹%۸۴%DB%۸C%D۸%A۷%D۸%AA-%DA%A۹%D۸%B۱%D۸%A۸%D۹%۸۴%D۸%A۷%DB%۸C-%DB%B۵-%D۹%۸۶%D۹%۸۵%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%B۴-%D۸%A۷%D۹%۸۲%D۸%AA%D۸%AF%D۸%A۷%D۸%B۱-%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%B۱%D۸%A۷%D۹%۸۶

انتهای پیام/ 118

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار