«محمد رضا عسگریان» در نامه خود به امام خمینی (ره) آورده است: «ای پدربزرگ [امام خمینی] الان که این نامه را مینویسم دلم گرفته، تو را به خدا دعا کن. به اهل خانواده بگو ما ناراحت نیستیم؛ چون جسم ما اسیر است، روح ما اسیر نیست.»
رزمنده بسیجی «کریم رحمانی» در نامه خود به امام خمینی (ره) آورده است: «ای امام، جواب نامهام را بده تا آن را به چشمانم بمالم و قلبم پرنور شود؛ حتی اگر یک خط بکشی. اماما، دعا کن شهید شوم و از خدا میخواهم که ظهور امام زمان (عج) را فراهم کند.»
یک پیرمرد از گچساران در نامه خود به امام خمینی (ره) آورده است: «علاقه و مهر و نور ایمان تو در دل تمامی ملت مستضعف جهان و بالاخص ملت ایران جا گرفته و تمامی ملت مستضعف چشم امیدشان به شما است.»
دانش آموز «رمضان تازیگه» در نامه خود به امام خمینی (ره) آورده است: «پدر بزرگوارم، من در مدرسه راهنمایی نمونه گرگان درس میخوانم و میکوشم تا ذرهای از کوششهای شما را در راه اصلاح جامعه با درس خواندن در روش مثبت جبران نمایم.»
دانش آموز دختر «ویدا محمدزاده» در نامه خود از طرف دانش آموزان مدرسه راهنمایی دخترانه پروین اعتصامی به امام خمینی (ره) آورده است: «امام عزیز، ما دانش آموزان راهنمایی دستهای کوچک و گناه ناکردهمان را به درگاه خدای یکتا توانا دراز کرده و از صمیم قلب دعا میکنیم که رهبر انقلابمان هرچه زودتر سلامتی خود را بدست آورد.»
بسیجی شهید «احمد مهرائی» در وصیتنامه خود آورده است: «هرگاه خواستید گریه کنید، برای تمامی شهیدان اسلام گریه کنید، در نمازهایتان امام را دعا کنید و مبادا که نام امام را فراموش کنید و تا جایی که برایتان امکان دارد، نمازهایتان را به جماعت بخوانید.»
جانباز «جواد مهماندار» در نامه خود به امام خمینی (ره) آورده است: «ای امام عزیز، قبل از مجروحیتم، بسیار مشتاق دیدار شما بودم، ولی موفق نشدم و بعد از مجروحیتم به هر طریقی متوسل شدم، موفق نشدم که برای لحظهای شما را از نزدیک زیارت کنم و هماکنون بنده و خانوادهام مشتاق دیدار شما هستیم.»
یکی از فرزندان انقلاب اسلامی ایران در نامه خود به امام خمینی (ره) آورده است: «ای امام، از شهادت نمیهراسیم؛ بلکه از عسل برایمان شیرینتر است، زیرا که رهبرمان این چنین است و ما آرزوی شهادت را از تو آموختهایم.»
«محمدرضا بیدگلی» یک پاسدار افتخاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نامه خود به امام خمینی (ره) آورده است: «بنده ۵ ماه در جبهه جنگ بودم به آرزوی شهادت و، چون که خونم پاک نبوده است، از این آرزو ناامید ماندهام، والان هم در سپاه پاسداران، افتخاری خدمت میکنم تا شاید به آرزوی خود برسم.»
«حسین جوادی» یک سرباز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نامه خود به امام خمینی (ره) آورده است: «ای امام عزیز، بنده برای خودم واجب میدانم تا به جبهه بیایم، برای خودسازی خودم این کار را لازم میدانم؛ اما نمیگذارند.»