در مراسم پاسداشت کارگردان فیلم‌های دفاع مقدس مطرح شد

ابراهیم حاتمی کیا بیش از هر چیز نیاز به انتخاب دارد

نویسنده و کارگردان «چ» گفت: حرفهای بسیار عمیقی را می‌شود از درون همین خانواده‌های انقلابی زد اما لایه‌های تکراری و دیکته شده جلوی زدن این حرف‌ها را می‌گیرد.
کد خبر: ۱۰۳۶۰
تاریخ انتشار: ۰۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۳ - 28January 2014

ابراهیم حاتمی کیا بیش از هر چیز نیاز به انتخاب دارد

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، مراسم تجلیل از ابراهیم حاتمیکیا کارگردان برجسته سینمای دفاع مقدس با نام «تجلیل از هنرمند روزهای آتش و خون و سردار بینشان» با حضور تعداد زیادی از خانوادههای شاهد و مسئولین فرهنگی در کافه نخلستان سازمان هنری و رسانهای اوج برگزار شد.

در ابتدای این مراسم تعدادی از فرزندان شاهد پشت تریبون قرار گرفتند و در مورد ابراهیم حاتیم کیابه عنوان تنها فیلمسازی که همچنان در مسیر شهداء گام برمی دارد صحبت کردند. پس از آن ابراهیم حاتمی کیا پشت تریبون قرار گرفت و با دشوار خواندن سخنرانی در این فضای حسی اظهار داشت: درعملیات بدر و در منطقه هویزه من بعنوان مسئول گروه فیلمبرداری حضور داشتم، اولین برخورد من در زخمیهایی بود که از عملیات بازگشته بودند و دومین برخورد من با یک هلیکوپتر عراقی بسیار غولپیکری بود که بالای سر ما ظاهر شد و خیلی راحت تیراندازی میکرد، شلیک راکت بزرگ توسط هلیکوپتر بین ما فاصله انداخت وهر کدام از ما را به طرفی پرتاب کرد و زمین را کاملاً شخم زد. بلند شدم و دیدم که راکت منفجر نشده است، من و دیگر همرزمانم با حیرت و تعجب به آن نگاه میکردیم، حجم سنگین آتش ما را به این نتیجه رساند که جلو رفتن فایدهای ندارد و باید عقب نشینی کنیم.

یک عقبنشینی آغاز شد به مقصدی که نمیدانستم باید کجا برویم، من بودم و پسرعمویم که عکاس جنگ است و دستیار فیلمبردار و هرکدام باید از مسیرهایی گذر میکردیم، گذشتن از این مسیر برای من جهانی دیگر بود، در عبور از این مسیرها من تشییع جنازه خود را دیدم، تنها بچهام را که آن زمان داشتم دیدم و حتی دیدم که زن عمویم یقه من را گرفته که چرا محمود را با خودت نیاوردی و انفجار خمپارهها در اطاف من هم هر لحظه قدرت بیشتری میگرفت، در حین عقبنشینی رزمندهای که تا کمر در آب بود ناگهان پای من را گرفت و از من درخواست کمک کرد که هنوز جای دست او را پای خودم احساس میکنم.

وی افزود: این ساختمان قبلا متعلق به سپاه تهران بود و من برای بسیاری از عملیاتها از همین ساختمان اعزام شدم، این ساختمان (محل سازمان هنری رسانهای اوج) برای من بسیار خاطرهانگیز است وبسیار خوشحالم که شما در صحبتهایتان حرمت نگه میدارید و با اشارههای غیر مستقیم از فیلمهایی که دوست ندارید صحبت میکنید.

کارگردان آژانس شیشهای تاکید کرد: ممکن است گزارش جشن بسازم و شما دوست نداشته باشید اما برایم مهم است که این گزارش در تاریخ کشور بماند و ماندگارشود، حرفهای بسیار عمیقی را میشود از درون همین خانوادههای انقلابی زد اما فکر میکنم لایههای تکراری و دیکته شده جلوی زدن این حرفها را میگیرد.

کارگردان فیلم از کرخه تا راین در ادامه بیان داشت: ما بازماندگان جنگ نیز همانند شما دغدغههایی داریم و مشغول دغدغههای خودمان میشویم و حواسمان به چیزهای دیگر پرت میشودکه شاید ربطی به جنگ نداشته باشد، ما میخواهیم انتخاب کنیم، اصلاً نسل ما نسل انتخابگر بود، دعا کنید عمر من وقف این انتخاب باشد.

حاتمیکیا در پایان گفت: بسیار دوست دارم از بچههای بیت المقدس صحبت کنم. بچههایی که با دست خالی جنگید و بدون اسلحه به میدان رفت و با عث به وجود آمدن عملیات غرور آفرین بیت المقدس شد، من باید از آنها حرف بزنم، خدا کند عمر من سر صحنهای تمام شود که در آن دنیا پیش شما و پدران شما شرمنده نباشم، امیدوارم نفسهای شما مسیری را که من در پیش دارم را مطهر کند.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار