نفس غواصان را بعثی‌ها گرفتند و نفس «اشنوگل» را جشنواره فجر!

دیدن «اشنوگل» یک روزنه امید، در سینمای دفاع مقدس است که داوران جشنواره فجر آن را ندیدند.
کد خبر: ۲۲۷۶۸۷
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۴:۱۰ - 18February 2017

گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس - رسول حسنی؛ فیلم سینمایی «اشنوگل» به کارگردانی «علی سلیمانی ‌سرندی» و «هادی حاجتمند» که در بخش چشم‌انداز سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر پذیرفته شده بود، در سینما فلسطین به نمایش درآمد.

چرا «اشنوگل» را دوست نداشتند؟

هادی حاجتمند یکی از دو کارگردان فیلم «اشنوگل» در یادداشتی که مجله فیلم منتشر شده بود، می‌نویسد:

«اشنوگل اسم لوله‌ای است که غواصان به کمک آن در آب تنفس می‌کنند، در خاک هم ... نفس کشیدن و زنده ماندن مهم‌ترین نیاز یک آدم است و خطر کردن با زندگی و نفس، بزرگ‌ترین داستان پرکشش یک آدم است. یک دسته یا یک گردان یا یک لشکر، هر چه که باشی باید نفس بکشی. جنگ در آب شاید سخت‌ترین قانون‌ها را می‌خواهد. در آب هم باید نفس بکشی و هم باید بجنگی‌. تازه می‌جنگی و پیروز می‌شوی و می‌خواهند جلوی نفست را در خاک بگیرند«.

نفس غواصان را بعثی‌ها گرفتند و نفس «اشنوگل» را داوران 

این یادداشت می‌تواند مرثیه‌ای برای فیلم «اشنوگل» هم باشد. سلیمانی و حاجتمند هر دو در اولین فیلم سینمایی خود سراغ شهدای غواص رفته‌اند، موضوعی که به سبب عمق فاجعه، هنوز داغ آن احساس می‌شود و فراموش نخواهد شد.

اما این مسئله باعث نشده تا «اشنوگل» به اثری فرمایشی و پر سوز و گداز تبدیل شود. صاحبان اثر نگاه خود به موضوع را روایت کرده‌اند، بدون آنکه به دام شعار بیفتند. اشنوگل» همان چیزی است که باید باشد و دقیقا همان چیزی را دارد که سینمای دفاع مقدس از نداشتن آن رنج می‌برد. این فیلم بیشتر از آنکه موفقیت خود را از کارگردانی و بازیگری و موارد دیگر داشته باشد، از داستان استخوان‌دار خود دارد.

یک داستان معمایی که به آرامی پیش می‌رود و به آرامی گره‌های آن باز می‌شود. بدون آنکه به شتاب و فریب مخاطب دست بزند. ما در این داستان قهرمان‌پروری معمول سینمای دفاع مقدس را نداریم، در نتیجه ضدقهرمان هم نداریم. شخصیت منفی فیلم مفهومی درون متنی دارد نه وجه عینی. همین امر ممکن بود به بزرگترین نقص فیلم تبدیل شود، اما تسلط زوج فیلمنامه نویس «مهدی محمدی» و «ابراهیم اصغری» بر ابزار نوشتن و زوج کارگردان بر اجرا، این نقص را به حسن بزرگ فیلم تبدیل کرده است.

یونس شخصیت اصلی فیلم در عین قهرمان بودن، ضدقهرمان داستان نیز هست. ما مثل پارسا هم‌رزم یونس، مطمئن هستیم که یونس بی‌گناه است، اما از طرفی وقتی مثل بازپرس معادلات را کنار هم می‌گذاریم به یونس مشکوک می‌شویم.

نفس غواصان را بعثی‌ها گرفتند و نفس «اشنوگل» را داوران 

برای همین است که به بازپرس حق می‌دهیم به همه چیز مشکوک باشد. او هم در حد خود قهرمان داستان است و می‌خواهد حقیقت را کشف کند. بازپرس هم شخصیتی دارد که ما نسبت به آن آشنایی زدایی می‌کنیم. او کلیشه رایج بازپرس عصبی و پر سوال و شکاک را ندارد‌. هر چند این شخصیت می‌توانست حضوری اکتیوتر داشته باشد، اما طراحی و اجرای این شخصیت تا اینجای کار گامی رو به جلو، محسوب می‌شود.

تلاش بازپرس برای کشف حقیقت نتیجه می‌دهد و مخاطب مثل پارسا از کشف آن نفس راحتی می‌کشد. این کشف حقیقت نه با دیالوگ که با اکت و کنش گشوده می‌شود. برای همین «اشنوگل» از دام کلیشه‌های رایج داستان ‌گویی رها می‌شود و به اثری مستقل از دیگر آثار سینمای دفاع مقدس تبدیل می‌شود. در این فیلم هیچ چیز جز داستان، مخاطب را درگیر نمی‌کند و این اتفاق کمی نیست که یک فیلم، تماشاگر را به ‌واسطه داستان کم حفره‌اش با خود همراه کند.

»اشنوگل» نه جلوه‌های ویژه و‌سیعی دارد نه صحنه‌های نفس‌گیر و نه بازیگران چهره‌ای؛ اما مخاطب را با خود تا آخر همراه می‌کند. این یعنی اینکه فیلم در آنچه می‌خواهد بگوید صادق است.

نفس غواصان را بعثی‌ها گرفتند و نفس «اشنوگل» را داوران 

سکانس پایان بندی فیلم حسن دیگری است که در کمتر فیلمی شاهد آن بودیم. با این همه فیلم در بخش سودای سیمرغ پذیرفته نشد، این بدان معنا است که جشنواره فجر نمی‌خواهد آثار این چنینی را ببیند. «ویلایی‌ها» فیلم دفاع مقدسی دیگر جشنواره که وارد مسابقه سینمای ایران شد، عملا دیده نشد. کاش می دانستیم دلیل بی‌مهری جشنواره فیلم فجر به سینمای ارزشی چیست‌؟؛ درحالی که آثار مبتذل جشنواره که از ابتذال و دوستی‌های خارج عرف و ولنگاری در ارتباطات سرشار بودند، دیده شدند و جایزه گرفتند.

«اشنوگل» اگر سزاوار دریافت جایزه نبود - که بود - ظرفیت آن را داشت که در بخش سودای سیمرغ حضور پیدا کند که به لطف هیات انتخاب حضور پیدا نکرد.

البته وقتی فیلم «امپراطوری شیطان» که در حوزه مقاومت ساخته شده کنار گذاشته می‌شود تا «حمیدرضا عارف» به واسطه آقازاده بودنش با فیلم بی‌مایه‌ ‌«فصل نرگس» در آخرین لحظات وارد جشنواره شود، چگونه باید انتظار می‌داشتیم تا «اشنوگل» دیده شود. اگر رژیم بعث غواصان را با دست بسته در خاک زنده به گور کردند، هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر نیز فیلم «اشنوگل» را زیر خاک مصلحت اندیشی و خوش آمد ‌«حمیدرضا عارف» دفن کردند.

همچنان که شهدای غواص آمدند و موجی به راه انداختند که هنوز آرام نشده است، اکران «اشنوگل» و «فصل نرگس» نیز نشان خواهد داد که مردم به کدام رغبت بیشتری خواهند داشت. البته اگر مافیای اکران و سیاست تا آقازاده چه بخواهد، بگذارد که «اشنوگل» روی پرده اکران نفس بکشد.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار