نگاهی به سریال «آرام می‌گیریم» ساخته‌ روح الله سهرابی؛

درسی که «آرام می‌گيريم» به مديران داد

«آرام می‌گيريم» نشان داد، می‌شود متعالی‌ترين مسايل و ارزش‌های جامعه را که متأسفانه به دست فراموشی سپرده شده است، بدون آغشته کردن به رنگ شعار و تظاهر ارايه داد و بازخورد خوب از اقشار جامعه دريافت کرد.
کد خبر: ۲۲۹۹۵۷
تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۶ - 01March 2017
گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس - دکتر علیرضا رازقی استاد فلسفه هنر؛ استقبال کم سابقه از سريال تلويزيوني «آرام مي ‌گيريم» ساخته کارگردان جوان و توانمند اين روزهاي تلويزيون، روح‌الله سهرابي و به تهیه کنندگی فرهاد گلی براي بسياري از دست اندرکاران عرصه فرهنگ و هنر کمي دور از انتظار بود.

فارغ از کيفيت فوق العاده خوب و متفاوت اين سريال نکته اي مهم درخصوص اين مجموعه وجود دارد که در اين ايام شاهد پرداختن به آن در هيچ رسانه ‌اي نبوده ‌ام. نکته ‌اي که به نظرم بي ‌انصافي است اگر در اين هيجانات مثبت پيرامون پخش سريال از رسانه ملي پوشيده بماند.
 
«آرام مي گيريم» نشان داد، مي شود متعالي‌ ترين مسايل و ارزش هاي جامعه را که متأسفانه به دست فراموشي سپرده شده است، بدون آغشته کردن به رنگ شعار و تظاهر ارايه داد و بازخورد مناسب و خوبي از اقشار متفاوت جامعه دريافت کرد و اتفاقاً تاثيري عميق و فراگير گذاشت. خوانندگان اين نوشتار اگر مخاطب قسمت هاي چند شب اخير اين سريال بوده باشند به اين نکته اذعان خواهند داشت.
 
سکانس هايي که از ايثار يک شخصيت ارزشي در کسوت پاسداري پخش شد بي اغراق دل يک ملت را به درد آورد. دردي که لازم بود تا مانند تلنگري بر پيکره اين جامعه ی غافل شود.

داستان زندگي شخصيت مجتبي و همسرش ليلا، جز خطوطي از داستان بود که به مرور در ميان مخاطبين جا افتاد و به يکي از محبوبترين قصه‌ هاي «آرام مي ‌گيريم» تبديل شد. پرداخت آگاهانه و حساب شده شخصيت اين زن و شوهر، رنگ و لعاب فراموش شده‌ ي زندگي هاي اين طيف از افراد جامعه را به صفحه‌ ي تلويزيون برگرداند و مجتبي و ليلا را به يکي از دلچسبترين شخصيت هاي سريال هاي چند سال اخير تبديل کرد.
 
کارگردان اين سريال با نگاهي ويژه به اين خط داستاني و با اجراي باور‌پذير سکانس هاي مربوطه مسيري پر از شور، عشق و همدلي را به تصوير کشيد به شکلي که در انتها شهادت شخصيت مجتبي دل تمام مخاطبان اين سريال را عميقاً به درد آورد. طيف گسترده مخاطباني که تحت تأثير اين فضا قرار گرفتند بسيار جالب توجه است.
 
اين بار تنها کساني که دغدغه پاسداري از دين و امنيت ملي را به عهده دارند درگيران اصلي ماجراي شهادت مجتبي نبودند. بسياري با اين زوج همدردي کردند و اشکي که قريب به اتفاق مخاطبان براي مجتبي ريختند حاصل پرداخت و اجراي استادانه‌ ي اين خط قصه بود که نمونه اش را در آثار ديگر تلويزيون کمتر شاهد بوده ايم.

قطعاً پيش از اين به تحليل ساختاري و محتوايي سريال پرداخته شده است ليکن ذکر اين نکته که «آرام مي گيريم» مي‌تواند آغازگر يک مسير باشد، بسيار مهم است. راهي که مديران تصميم گيرنده رأس سازمان صدا و سيما را به لحاظ ميزان ارادت ايشان به فرهنگ شهيد و تقدير از مقام شامخ آن، خواه ناخواه با خود خواهد برد. حال اينکه آيا مديران مياني نيز فرصت پيش آمده را دريابند يا نه؟!! ماجراي ديگريست.

«آرام مي‌گيريم» درس هاي زيادي براي مديران دارد؛ اول آنکه مي شود ارزشمندترين موضوعات جامعه همچون موضوع شهادت، ايثار و از خودگذشتگي را بدون برچسب شعار زدگي و يا سفارش کاري، به نمايش گذاشت.
 
کار سختي که در اين سريال به طرز فوق العاده اي اتفاق افتاد. دوم آنکه با احترام به همه‌ ي پيش کسوتان عرصه ي هنر و بويژه سريال سازي، آنچه روح اله سهرابي در اين سريال براي مخاطب رو کرد بي اغراق جز شاخص ترين و دلچسب ترين کارهاي تلويزيون است که بدون هيچ ادعاي خاص و يا تبليغات طولاني آغاز شد و اکنون بسياري از مردم را درگير کرده است.
 
بنابراين فرصت عرض اندام براي جوانترها اگر چه داراي ريسک بالايي است وليکن بويژه در عرصه‌ي سينما و تلويزيون مي تواند منجر به نتايج دلخواه و گاه اعجاب‌ برانگيز و غافلگير کننده‌اي شود.
 
بي ترديد اراده مديران کارآزموده بر حمايت و استفاده از کارگردان هاي جوان و مستعد مي تواند زمينه را براي ورود اين رسانه به دوره شاخص توليدات تلويزيوني که مدت هاست دچار رکودي فرسايشي شده است، هموار سازد.
 
انتهای پیام/ 121
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار