جمعه آمد، سر قرار بیا
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از
مازندران، به مناسبت نیمه شعبان و سالروز ولادت دوازدهمین خورشید تابناک آسمان
امامت و ولایت حضرت مهدی(عج) سروده ای از «شعبان کرمدخت» شاعر پیشکسوت مازندران در
ادامه می‌آید:
منم و رنج انتظار بیا
جمعه آمد، سر قرار بیا
در شبی که به رنگ دلتنگی ست
صبح را بر دلم ببار بیا
نا امیدانه زیستم با خویش
ای تو امید بی شمار بیا
در خزانی به وسعت تاریخ
ریخت زیبایی بهار بیا
ای نگاه تو مثل گل سرسبز
لهجه ات مثل آبشار بیا
دل من مثل باغ بی برگی ست
ای پر از شور، برگ و بار بیا
هیچ چشمی به رهگذاری نیست
جاده خالی ست از سوار بیا
بر دل و جان عاشقان مانده ست
داغ آشوب روزگار بیا
روزگار بدی ست، آقا جان
نیست جانی امیدوار بیا
گویی از قبل بیشتر شده است
زخم هامان هزار بار بیا
هیچ امنیتی فراهم نیست
هیچ، در گوشه و کنار بیا
دین اسلام، دین زیبایی ست
دین زیبا شده ست تار بیا
اختلافات را ببین در شهر
ای تو در شرع نامدار بیا
داعش، النصره، طالبان، آقا!
ماند آیینه در غبار بیا
هر کسی از خودش پیمبر ساخت
هر کسی شد بزرگ کار، بیا
در کران های بیکران شده است
لشکر عشق تار و مار بیا
نیستی تو، به جان مشتاقان
همه داغ است یادگار بیا
جمکران دلم در آتش سوخت
آه از این شعله و شرار بیا
لعنت از چار گوشه می بارد
دست در دست ذوالفقار بیا
دل من گریه می کند، یعنی:
دیر شد، بر سر قرار بیا
زودتر، جان مادرت نرگس
دشت را کن شکوفه زار بیا
انتهای پیام/
