خاطرات خاکیان افلاکی/4

خمپاره‌ای که خاطره‌ای شیرین شد

در عملیات والفجر یک همه رزمندگان در کانال به ردیف نشسته بودیم و منتظر شروع عملیات بودیم که در یک لحظه صدای سوت خمپاره به گوش رسید و بعد از چند لحظه خمپاره داخل کانال اصابت کرد.
کد خبر: ۲۴۳۶۱۱
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۳ - 15June 2017

خمپاره دشمنی که خاطره ای شیرین شدبه گزارش دفاع پرس از خراسان شمالی، «محمدعلی اکبرپور مقدم» از رزمندگان دوران دفاع مقدس خراسان شمالی است که مدت یک سال در جبهه‌های حق علیه باطل به دفاع از وطن پرداخته است.

وی در بخشی از خاطرات خود که در کتاب «خاکیان افلاکی به روایت نسل سومی‌ها» به رشته تحریر درآمده است می‌گوید: زمان جنگ از روز اعزام تا زمان برگشت همه‌اش خاطره به یاد ماندنی بود، ولی بعضی از صحنه‌ها خیلی هیجان‌انگیز و شگفت‌آور بود.

در عملیات والفجر یک همه رزمندگان در کانال به ردیف نشسته بودیم و منتظر شروع عملیات بودیم که در یک لحظه صدای سوت خمپاره به گوش رسید و بعد از چند لحظه خمپاره داخل کانال اصابت کرد. همه درازکش شدیم و منتظر بودیم که صدای انفجار به گوش برسد اما یک لحظه دیدم خمپاره به دو قدمی من اصابت نموده ولی منفجر نشده است. همه رزمنده‌ها با خوشحالی زدند زیر خنده.

از این نوع معجزه‌ها در زمان جنگ خیلی زیاد بود و اول هم گفتم سراسر جنگ تا زمان برگشت همه‌اش خاطره بود.

انتهای پیام/



نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار