روايتی از سال‌های دفاع و حماسه 1/

آغازی بر یک دفاع «مقدس»/ اوضاع ایران در روزهای ابتدایی جنگ

طولانى‌ترين جنگ در قرن بيستم، ارمغانى شگرف و پربها به ايران اسلامى داد و آن ترويج فرهنگ ايثار و جهاد و شهادت در راه اسلام بين آحاد مختلف جامعه بود كه والاترين نوع آن در سال‌هاى دفاع مقدس بارها و بارها از سوى بسيجيان و سپاهیان جان بر كف و ارتشيان شجاع و دلير به نمايش گذاشته شد.
کد خبر: ۲۶۷۴۰۱
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۷ - 21November 2017
گروه حماسه و جهاد دفاع پرس- جواد شمس‌بجندی: ١٣ شهريور ماه سال 1359 روز ابهام و بهت‌زدگى براى بسيارى از ايرانيان و دولتمردان سرزمين انقلاب اسلامى بود. انتشار خبر حمله‌ى هوايى رژيم بعث عراق به برخى تأسيسات، نيروگاه‌ها و مراكز نظامى و حساس كشور، براى شهروندان تهرانى همزمان شد با شنيدن صداى انفجارهاى مهيب و مخوف كه با صداى ممتد آژيرهاى خطر پخش شده از راديو هم‌نوايى مى‌كرد.
 
تنها مدت زمان كوتاهى به طول انجاميد كه همگان منبع اين انفجارها را بيابند. عمليات هوايى رژيم بعث عراق در انفجار فرودگاه بين المللى مهرآباد تهران. حالا ديگر گمانه‌زنى‌ها در خصوص اقدام نظامى عراق عليه ايران و جمهورى نوپاى اسلامى آن تبديل به يقين شده است. با انتشار تصاوير مربوط به پاره‌كردن قرارداد 1975 الجزاير توافقنامه‌ى مرزى ايران و عراق به دستان صدام حسين، رييس‌جمهور مادام‌العمر عراق و اقدام نمادين وى در تيراندازى به سمت خرمشهر، ايران درگير جنگ هشت ساله‌اى شد كه در مقابل خود نه تنها يك ارتش متجاوز كه خيل عظيمى از مستكبران را به رهبرى كشورهاى ليبرال و استعمارگر غربى، كمونيست شرقى و مرتجع و واپس‌گراى عربى را مى‌ديد.
 
در حقيقت غرب و شرق دنيا كه ثبات نظام منافى ارزش‌هاى الهى و انسانى سرمايه‌دارى، ادامه‌ی ديكتاتورى خاندانى بر ملت‌هاى آزاده و همچنين امكان پراكندگى بيش از پيش ايدئولوژى كمونيستى را با پيروزى انقلاب اسلامى ايران كه بر پايه‌هاى آموزه‌هاى الهى و به رهبرى آن پير جماران بنا گذاشته شده بود را در خطر ديد، به تشويق و تجهيز ديكتاتور ديوانه و رؤياپرداز تاريخ پرداخت تا از انتشار پيام انقلاب اسلامى جلوگيرى كند. اما اين مستبدان هيچگاه درك نمى‌كردند كه انقلاب اسلامى ايران، نگاهبانى وراى نيروهاى زمينى دارد و از آزمون جهاد سربلند خواهد بود.
ديرزمانى از پايان جنگ تحميلى رژيم بعث عراق عليه ايران اسلامى نگذشته بود كه اردوگاه كمونيسم فرو ريخت و غرب و اعراب نيز به حقانيت ايران و نيز به تجاوز عراق به خاك جمهوري اسلامي ايران، شهادت دادند.
 
به هر روى طولانى‌ترين جنگ بين دو كشور در قرن بيستم، ارمغانى شگرف و پربها به ايران اسلامى داد و آن ترويج فرهنگ ايثار و جهاد و شهادت در راه اسلام بين آحاد مختلف جامعه بود كه والاترين نوع آن در سال‌هاى دفاع مقدس بارها و بارها از سوى بسيجيان و سپاهیان جان بر كف و ارتشيان شجاع و دلير به نمايش گذاشته شد. اين سلسله گزارش، نگاهى تاريخ‌انگارانه، واقعه‌گرايانه و رويدادمحور به اتفاقات جنگ دارد و به اتفاقات هر سال جنگ تحميلي عراق عليه ايران از سال 1359 تا 1367 و زمان پذيرش قطعنامه 598 شوراى امنيت سازمان ملل از سوى جمهورى اسلامى ايران دارد.
 
وقايع جنگ در سال 1359
 
تنش در مرزهاى غربى ايران از آغازين روزهاى سال 1359 در جمع معادلات سياسى و نظامى دوران بعد از انقلاب اسلامى قرار گرفت. وجود اختلافات مرزى كه پيش از آن در سال 1975 ميلادي يعنى 4 سال پيش از پيروزى انقلاب اسلامى با امضاى تفاهمنامه‌ی ميان ايران و عراق در الجزاير به آن پايان داده شده بود، بهانه‌اى براى صدام و رژيم بعث عراق بود تا با حمايت‌هاى استكبار جهانى و عرب مرتجع، نبردى را عليه ايران آغاز كند.
 
شليك خمپاره‌هاى توپخانه‌ى ارتش بعث عراق از فروردين 1359 به طور متناوب شهر مهران و حومه‌ی آن را ملتهب ساخت (1). گمانه‌زنى‌ها از اختلافات مرزى بين ٢ كشور حكايت از آن داشت كه به زودى و با مذاكرات و احياناً ميانجى‌گرى‌هاى دولت‌هاى منطقه به اتمام خواهد رسيد. تا اينكه صدام حسين در مصاحبه با خبرگزارى‌ها تنها يك روز پيش از قطع روابط ايران با آمريكا با اشاره به وجود اوضاع جنگى مرزهاى شرقى خود با ايران، اتمام اين شرايط را منوط به اجراى پيش‌شرط‌هايى از سوى جمهورى اسلامى ايران دانست:
 
1) خروج بدون قيد و شرط ايران از جزاير تنب بزرگ و كوچك و جزيره‌ی ابوموسى
٢) بازگرداندن دنباله‌ی شط‌العرب به شرايط پيش از قرارداد 1975 الجزاير
3) به رسميت شناختن عربى بودن عربستان كه منظور همان استان خوزستان در جنوب ايران است (2)
 
با ادامه‌ی آتش قرار گرفتن شهر مرزى مهران و تنها يك ماه پس از آن، اين شهر تخليه‌ى تدريجى شد. با استقرار نيروهاى ارتش تيپ اسلام‌آباد، امنيت و آرامش به شهر بازگشت و شهروندان باز هم در اين شهر ساكن شدند. با برقرارى آرامش نسبى، از سوى ارتش تيپ ٨4 خرم‌آباد، در مدت زمان كوتاهى جايگزين تيپ اسلام‌آباد شد. همزمان با اين تغييرات آتش دشمن دوباره گشوده و به آتش دوطرفه تبديل شد.
 
اين جسارت صدام حسين البته با حمايت دشمنان قسم‌خورده‌ى انقلاب اسلامى ايران اتفاق افتاد؛ چه اينكه برژينسكى، نظريه‌پرداز سياست خارجى آمريكا، پس از حمله‌ى فاجعه‌آور و خفت‌بار ارتش آمريكا در حمله‌ى نظامى به طبس، به طور رسمى اعلام كرده بود كه؛ «آمريكا قادر است تمام كوشش‌هاى لازم را به عمل آورد و تمام وسايل لازم را در اختيار دارد تا ايران را به قبول نظريات آمريكا وادار سازد.» (3)
 
اين سخن يك مقام رسمى آمريكا به خوبى نمايان مى‌سازد كه آغاز تحولات مرزى دوباره‌ى عراق عليه ايران، با حمايت دولت آمريكا صورت گرفته است. حمايتى كه به مدت كوتاهى گسترده‌تر شد و به دولت عراق اجازه داد كه با ترويج عقايد پان‌عربيسم، به اختلافات قوى در جنوب ايران بپردازد كه نتيجه‌ى حاصل از آن، بمب‌گذارى‌ها و خرابكارى‌ها در شهرهاى مرزى جنوب ايران به ويژه خرمشهر بود.
 
تحليل‌هاى رسانه‌هاى غربى، از آغاز جنگ عراق عليه ايران خبر مى‌داد كه البته بيشتر اين تحليل‌ها به صورت يك‌طرفه و يك‌سويه، پيروزى ارتش مجهز و تا بن دندان مسلح عراق را به ارتش از هم گسيخته و به هم ريخته‌ى ايران كه تنها چند ماه پس از پيروزى انقلاب اسلامى قرار داشت و ترميم آن به زودى امكان‌پذير نبود را پيش‌بينى مى‌كردند.
 
آغاز اقدامات نظامي رژيم بعث همزمان با آغاز كودتای نظامي نوژه و در ٢۲ منطقه‌ی مرزی تلاقي پيدا كرد. طبق اسناد به جا مانده از اعترافات عناصر كودتا، دولت آمريكا طراح اصلي كودتا و مشوق هميشگي صدام برای جنگ با جمهوری اسلامي بوده است.
 
«بحث بود كه بين جنگ و كودتا، ابتدا كدام يك شروع شود. در صورت شكست كودتا به جو حاكم بر ارتش و بي‌اعتمادی و غيره، زمينه‌ی خوبي جهت ايجاد جنگ فراهم مي‌كرد.» (4)
 
با هوشياری پاسداران انقلاب اسلامي و شكست عمليات [كودتای] نوژه، صدام حسين، رييس جمهور بعثي عراق اكنون برای بازپس‌گيری سه جزيره‌ی واقع در خليج [فارس] سخنراني ديگری را بر ضد ايران ايراد كرد: «اكنون برای بازپس‌گيری سه جزيره‌ی واقع در خليج [فارس] كه توسط شاه [محمدرضا پهلوی] اشغال شده است، توانايي لازم نظامي را داريم. هرگز از زمان اشغال اين سه جزيره، ساكت ننشسته‌ايم و پيوسته از نظر نظامي و اقتصادی برای بازپس‌گيری سه جزيره مذكور [تنب‌های كوچك و بزرگ و ابوموسي] آمادگي داشته‌ايم.» (5)
 
درهم پيچيدگي ظاهری دولت مركزی ايران به واسطه‌ی عمر بسيار كوتاه از انقلاب اسلامي و باقي ماندن برخي عناصر وفادار به رژيم شاهنشاهي و خيانت‌هايي كه به نظام اسلامي انجام مي‌دادند، از جمله طراحي و اقدام برای انجام كودتای نظامي نوژه، حزب بعث را به دريافت و قبول تحليل‌هايي واداشت كه در آن زمينه برای حمله به ايران مضمحل (انديشه‌ی خام غرب استكبار و عرب مرتجع) آماده است. طارق عزيز، از معاونان بلندپايه‌ی وقت صدام، چنين تحليل‌ها را از وضعيت داخلي ايران بيان مي‌كرد و اوضاع ايران را در سايه‌ی حاكمان فعلي آن اينچنين مي‌دانست:
 
1) تشتت نيروهای نظامي
2) وجود مراكز متعدد تصميم‌گيری و وجود اختلاف ميان رهبران سياسي و مذهبي كه يكديگر را در خصوص مواضع مختلف متهم مي‌كنند
3) هرج و مرج و ناامني داخلي
4) توقف توليد ملي، تنزل اقتصاد، رشد بيكاری و مشكلات تأمين غذا
5) آشفتگي در روابط بين‌المللي ايران با كشورهای منطقه و بين‌المللي (6)
 
همين تحليل‌ها و اعتماد به نفس كاذب و بسيار صدام حسين و رهبران حزب بعث و حمايت‌های بي‌دريغ استكبار جهاني و مرتجعين عرب سبب شد تا جنگ تحميلي عراق عليه ايران به صورت رسمي و در تاريخ 31 شهريور سال 1359 (7) از زمين، دريا و آسمان آغاز شود. (8)
 
ادامه دارد ...
 
منابع در دفتر خبرگزاری موجود است.
نظر شما
پربیننده ها