روایتی نو از ده سال پرونده هسته‌ای ایران/11

از توقف فعالیت‌های هسته‌ای نظامی تا نشست پاریس

حسن روحانی با وزرای خارجه سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان به توافقی مقدماتی دست یافت که در آن ایران اعلام کرد به طور داوطلبانه غنی سازی را تعلیق و پروتکل الحاقی را قبول می کند.
کد خبر: ۲۷۳۲۵
تاریخ انتشار: ۱۶ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۴ - 07September 2014

از توقف فعالیت‌های هسته‌ای نظامی تا نشست پاریس

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، گرت پورتر نویسنده، تحلیلگر و تاریخ دان آمریکایی است که پیش از این و در سالهای جنگ ویتنام از فعالان ضد جنگ و صاحب اثر در این حوزه است. تا کنون شش اثر از وی منتشر شده است که ازجمله آنها می توان به (آمریکا،ویتنام و توافقنامه پاریس) و (کامبوج،انقلاب و قحطی) اشاره کرد.وی در تازه ترین اثر خود به بررسی بحران ده ساله هستهای ایران و عوامل شکل گیری آن پرداخته است.کتاب روند برنامه هستهای ایران از زمان رژیم پهلوی را بررسی می کند و پس از ذکر مقدمه ی کوتاهی در این باره به بررسی تحولات برنامه هستهای ایران پس از انقلاب اسلامی می پردازد.وی در کتاب خود به مخالفتها و سنگ اندازی های کشورهای غربی از همان ابتدای انقلاب اسلامی  می پردازد وتاکید می کند که سنگ اندازی ها و کارشکنی های غرب بود که نهایتا به پیگیری سیاست خود کفایی هستهای توسط ایران انجامید. بخش یازدهم از ترجمهی این کتاب در ادامه می آید:


فعالیتهای نظامی هستهای چگونه متوقف شد؟
اوایل سال 2003 و در آستانه بازرسی های سنگین آژانس از پشت پرده و سیر برنامه هستهای ایران آیت الله خامنهای رهبر عالی ایران و جانشین آیت الله خمینی موضع خود علیه سلاح هستهایرا جزئی از اصول اسلامی قرار داد.مساله که تا پیش از آن اعلام نکرده بود.وی در سخنرانی ماه مارس خود در حرم امام رضا گفت:"ما به دنبال بمب اتم نیستیم،ما با سلاح های شیمیایی مخالف بودیم...این چیزها جزو اصول ما است." ممنوعیت سلاح های شیمیایی کاملا مبتنی بر فقه اسلامی اتخاذ شد و آیت الله خامنهای با ارتباط دادن بمب هستهای به آن تلویحا،منشا مخالفت ایران با سلاح هستهای را نیز اصول اسلامی اعلام کرد.آگوست 2003 آیت الله خامنهای در سخنانی که در حضور خاتمی و کابینه وی ایراد کرد اصول تشکیل دهنده مخالفت با سلاح هستهای و دیگر سلاح های کشتار جمعی را یکسان تلقی کرد:"ما بر پایه اصول خود با سلاح های کشتار جمعی مخالف هستیم، همان طور که در جنگ تحمیلی نیز استفاده از سلاح های شیمیایی و بیولوژیکی را ممنوع کردیم."آیت الله خامنهای برای اولین بار برای مخالفت با سلاح هستهای به فقه اسلامی استناد کرد.دلیل این امر را می توان تمایل وی برای تاکید به سیاست مخالفت با(سلاح)هستهای دانست که همواره در گذشته بر آن اهتمام میورزید.اما این فتوا دلایل مهم تری داشت که مربوط به سیاست داخلی می شد و آن هم، دلسرد کردن و خاتمه بخشیدن به تلاش حامیان داخلی تحقیق بر روی سلاح های هستهای بود.
برخی از این افراد تاکید می کردند که مقصود آنها تنها، رسیدن به  توانایی غنی سازی اورانیوم برای راکتورهای ایران است اما برخی دیگر عقیده داشتند ایران باید در مورد هر آنچه که برای بمب اتم نیاز است تحقیق انجام دهد.واضح است که استدلال دوم، استدلال مراکز تحقیقانی نظامی مخصوصا مراکز مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده است.سپاه پاسداران نقشی کلیدی در توسعه برنامه موشکی بالستیک ایران دارد.اوایل دهه 1990 برخی افراد و موسسات ایرانی بدون کسب موافقت از رهبر ایران و شورای عالی امنیت ملی(شورای هماهنگ کننده مسائل امنیت ملی) پروژه های تحقیقاتی پیرامون سلاح های هستهای به راه انداختند.با این حال حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و آیت الله خامنهای می دانستند که این برنامه در حال اجراست، فرانسیس نیکولاند سفیر وقت فرانسه می دانست که آنها از مقیاس و جزئیات تحقیقات مطلع نبوده اند.
اکتبر 2003 روحانی به عنوان اولین هماهنگ کننده سیاست هستهای ایران منصوب شد.او فورا به سمت صراحت بیان ایران در سیاست مخالفت با سلاح هستهای و تشدید کنترل بر نهادهای مشغول به تحقیقات در زمینه سلاح هستهای رفت.این کارها همهی آن چه بود که روحانی برای دفع بحران با اروپا و آمریکا بر سر برنامه هستهای ایران انجام داد.قدم ابتدایی، سیاست همکاری کامل با آژانس بود که در تاریخ 16 اکتبر 2003 پیرامون آن با آژانس مکاتبه شد.


حسن روحانی با وزرای خارجه سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان به توافقی مقدماتی دست یافت که در آن ایران اعلام کرد به طور داوطلبانه غنی سازی را تعلیق و پروتکل الحاقی را قبول می کند.پروتکل الحاقی توافق نامه ای است که به آژانس قدرت بیش تری برای بازرسی می دهد.یک روز پس این توافق آیت الله خامنهای در سخنانی گفت:"جمهوری اسلامی ایران بواسطهی اصول مذهبی و باورهای قانونی که دارد هیچ گاه دست به استفاده از سلاح های کستار جمعی نمی زند.برخلاف تبلیغات دشمنان ما، از اساس با ساخت هرگونه سلاح کشتار جمعی مخالف هستیم." سه روز بعد روحانی در جمع دانشجویان دانشگاه صنعتی شاهرود گفت که آیت الله خامنهایسلاح هستهای را از لحاظ دینی نامشروع می داند.


بخشنامهی روحانی به همهی بخش های نظامی و شهروندی برنامه هستهای
هدف از مانور پیرامون اولین فتوا علیه سلاح هستهاینه تاثیر گذاری بر دولت های خارجی بلکه اجرای تصمیمات کلیدی گرفته شده پیرامون برنامه هستهای بود.یکی از مقامات ارشد ایران به فرانسیس نیکولاند سفیر فرانسه گفته بود که روحانی طی بخشنامهای به همه بخشهای نظامی و شهروندی ایران، به آنها دستور داده است هرگونه جزئیات مربوط به فعالیتهای کنونی و سابق هستهای خود را گزارش دهند.به عقیده فرانسیس نکولاند این بخشنامه در واقع، دستور تعطیلی پروژههای بدون محوز بود.چند هفته بعد یکی از منابع مرتبط با روحانی به فرانسیس می گوید که تیم روحانی بر پژوهشگران فشار می آورد تا تحقیق های خود را ارائه دهند.متحدان روحانی دریافته بودند که سخنرانی 22 اکتبر آیت الله خامنهای و غیراسلامی خواندن سلاح هستهای با فشار روحانی بر پروژه های تحقیقاتی مرتبط با سلاح هستهای که چندین محقق آنها راه انداخته بودند مرتبط است.حسین شریعتمداری سردبیر روزنامه محافظه کار کیهان و مشاور آیت الله خامنهای در مصاحبهای به تنش میان تیم روحانی(که مورد حمایت آیت الله خامنهای بود)با محققانی اشاره می کند که به بخشنامهی روحانی پاسخ نداده و یا در مقابل آن مقاومت کرده بودند.شریعتمداری گفته بود که به برخی از پژوهشگران برچسب انجام "کار نامشروع" خورده بود و پروژه های آنها به دلیل ارتباط با سلاح هستهای پروژه های غیر اسلامی تعریف شده بود.آیت الله خامنهای این افراد را مجاب کرد"تا بپذیرند کار آنها از لحاظ اسلامی ممنوع شده است."
4
سال بعد یک مقام رسمی اطلاعاتی آمریکا گفته بود که حداقل یک مقام نظامی ایران و شاید افراد بیشتری،با ناراحتی، از بسته شدن برخی پروژه های ناشناخته مربوط به سلاح هستهای در سال 2003 خبر داده اند.بنابراین صدور این فتوا از سوی آیت الله خامنهای به دلیل تلاش برای پایان دادن به هرگونه توافق نامه و فعالیتی بود که جایگاه ایران در مخالفت با سلاح هستهای را تضعیف می کرد.5 نوامبر 2004 آیت الله خامنهای، این بار با هدفی متفاوت به تکرار فتوای خود پرداخت.او در خطبه های نمازجمعه گفت:"نه آقا ما به دنبال دست یابی به سلاح اتمی نیستیم.ساخت،داشتن و یا استفاده از آن، همگی باعث ایجاد مشکل می شود.من اعتقاد مذهبی خود  پیرامون سلاح اتمی را گفتم و این را همه می دانند."
فتوای آیت الله خامنهای در زمانی حساس بیان شد.درست وقتی که ایران با فرانسه، آلمان و بریتانیا در حال مذاکره برای توافق طولانی مدت در مساله هستهای و توسعه روابط بودند.همان روز فرستاده ایران، در حال برگزاری نشستی مذاکراتی با طرف های اروپایی بود.نشستی که 23 ساعت به طول انجامید.هنگامی که روحانی در ماه دسامبر مشغول مذاکره با طرف های اروپایی بود مسالهی کلیدی مورد بحث در رسیدن به توافق طولانی مدت، تعهدات ایران برای نرفتن به سمت بمب اتم بود.روحانی،سال 2012 در مصاحبه ای، پیرامون این نکته گفته بود:"من به آنها گفتم که باید پیرامون دو تضمین از طرف ما نکته هایی را دریابند.یکی از تضمین ها هم فتوای رهبری معظم بود."روحانی به آنها توضیح می دهد که "اهمیت فتوا برای ما بسیار بیش تر از انپیتی و یا هرقانون دیگری است." در طول سالهای متمادی رسانه های غربی و نیز منافع ضد ایرانی، باعث نادیده گرفتن فتوای آیت الله خامنهای شد.اما آوریل 2012 هیلاری کلینتون هنگامی که در کشور ترکیه سخن می گفت نشان داد که گزارش های نخست وزیر و وزیر خارجه این کشور پیرامون منع مذهبی سلاح هستهای در ایران را جدی گرفته است. او گفته بود:"ما البته از این فتوا استقبال می کنیم.من فکر می کنم که عملیاتی شدن این فتوا امر مهمی است."بلافاصله پس از این سخنان اسرائیلی ها و ستون نویس های دست راستی آمریکا (توجه به) فتوای آیت الله خامنهای علیه سلاح هستهای را به تمسخر گرفتند.بسیاری از رسانه های خبری آمریکا با فرض وجود این فتوا، کارآمدی آن را مورد سوال قرار دادند.


واکنشها به فتوای هستهای
نیویورک تایمز در مطلبی سخنان آیت الله خامنهای را متناقض دانست و نوشت که می توان آز آن برداشت های گوناگون و متفاوتی کرد.البته برای حرف خود شاهدی جز گزارش فریب کارانه موسسه علوم و امنیت بین المللی که در سال 1984 منتشر شده بود، نداشت.واشنگتن پست نیز برای رد این فتوا از همان اطلاعات ساختگی استفاده کرد.مارک شوستر در رادیوی عمومی ملی ضمن بیان این که نشانه ای از وجود نسخهی کتبی این فتوا وجود ندارد به مفهومی در شیعه اشاره کرد که طبق آن دروغ برای حفظ جان مسلمان و یا مصلحت حفظ منافع کشور مجاز است.اشارهی وی به مفهوم تقیه بود که طبق آن مسلمانان به طور عام و شیعیان به طور خاص، برای حفظ منافع کشورخود در برابر دشمنان دروغ می گویند.در حقیقت اقلیت شیعه با استفاده از مفهوم تقیه در جوامع سنی، خود را سنی جا می زدند تا جان و مال خود را حفظ کنند.این مساله مدتی طولانی به عنوان ابزاری تبلیغاتی اسرایل و حامیانش، برای دروغگو خواندن ایران مورد استفاده قرار گرفت.اما محققان اسلامی این سخنان را بی اعتبار کردند.علی انصاری تارخ دان ایرانی-انگلیسی ضمن زیر سوال بردن مفاد فتوا بیان کرد که آیت الله خامنهای راه و رسم صدور فتوا را در این مساله رعایت نکرده است و علی رغم گزارش رابرت کالیر مدعی شد که روحانیون قم حمایت لازم از این فتوا را به عمل نیاورده اند.انصاری هم چنین استدلال می کرد که این فتوا به راحتی قابل تغییر است و بنابراین نمی تواند نشانه ای قابل اتکا بر سیاست دائم ایران در این زمینه باشد.
با این حال ساسان عقلانی که موضوع تز دکترای خود را نقش علوم اسلامی در سیاست هستهای ایران قرار داده بود بیان کرد که تفاوتی نمی کند فتوا به چه صورتی صادر شده باشد."موضوعی که آیت الله خامنهای در برابر هزاران نفر بیان کرده است به اندازه کافی کارآمد است." او نوشته بود صدور فتوا از سوی ولی فقیه تضمین می کند که "دولت ایران ملزم به رعایت آن است و بر قوانین عادی ارجحیت دارد".موسویان نیز تاکید کرده بود فتوایی که توسط ولی فقیه صادر می شود با "حکم حکومتیای که توسط رهبر مذهبی-سیاسی کشور صادر می شود" هم ارز محسوب می شود.
این دو امر-فتوای خمینی در زمان جنگ مبنی بر ممنوعیت ساخت و یا استفاده از سلاح های شیمیایی و فتوای سال 2003 آیت الله خامنهای علیه ساخت، دست یابی و استفاده از سلاح اتمی-شواهدی روشن بودند که ثابت کردند فتوای منع مذهبی اسفاده از سلاح کشتار جمعی از سوی رهبر عالی ایران تنها یک ابزار تبلیغاتی نیست و نقشی مهم در مشخص کردن سیاست منع(استفاده از) سلاحهای شیمیایی و هستهای ایفا می کند.

نظر شما
پربیننده ها