به مناسبت سالگرد شهادت سردار رشید اسلام مجید بقایی؛

تلاش فرمانده انقلابی قرارگاه کربلا برای وحدت سپاه و ارتش

یکی از فعالیت‌های مهم شهید مجید بقایی تلاش در جهت هماهنگی بین سپاه و ارتش بود. با اینکه بنی‌صدر خائن در این مورد به انحای گوناگون کارشکنی می‌کرد، اما او در این ماموریت، به خوبی کار‌ها و وظایف محوله را پیگیری می‌کرد.
کد خبر: ۳۲۹۸۹۷
تاریخ انتشار: ۰۸ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۰:۵۷ - 28January 2019

 گروه حماسه و جهاد دفاع پرس: مجیدبقایی در بهمن ماه سال 1337 شمسی در خانواده‌ای معتقد و مذهبی در شهر بهبهان چشم به جهان گشود. فعالیت مذهبی و دینی خود را از تکبیر گفتن در مسجد محل آغاز کرد و تا آخر عمر از مسیر اسلام و آموزه‌های دینی خارج نشد. هوش سرشار و استعداد بالای وی باعث شد تا تحصیلات کلاس پنجم و ششم (نظام قدیم) را در عرض یک سال در یکی از مدارس زادگاهش بگذارند و سپس رشته ریاضی را برای ادامه تحصیل در دبیرستان انتخاب کند.

گروه گرایی برای انسان تعصب و عجز فکری به وجود می‌آورد

پس از سپری کردن تحصیلات دبیرستان و گذراندن کنکور، در رشته مهندسی شیمی دانشگاه اهواز پذیرفته شد، اما این رشته نظرش را جلب نکرد و گفت: من باید کاری را به عهده بگیرم که واقعاً بتوانم خدمت به این مردم مستضعف بکنم. به همین دلیل سال آخر دبیرستان را مجددا طی کرد و دیپلم رشته طبیعی را اخذ نمود و این بار پس از شرکت در کنکور، در رشته فیزیوتراپی دانشگاه اهواز قبول شد. علاوه بر درس، مجید را می‌توان یکی از فعالترین دانش‌آموزان دبیرستان در زمینه‌های مختلف ورزشی، سیاسی، دینی و اجتماعی دانست.

آغاز فعالیت‌های سیاسی

در سال 1354، فعالیت‌های او در دانشگاه شکل گرفت و تماس هایش تشکیلاتی شد. وی برای مبارزه با رژیم شاه نقش تعیین کننده‌ای را در رهبری مبارزات دانشجویی دانشگاه اهواز و غیر دانشگاهیان به عهده گرفت. در سال‌های 55 و 56 که مبارزات ملت مسلمان به اوج خود نزدیک می‌شد او از عناصر هدایت کننده تظاهرات علیه رژیم بود.

در همین هنگام با برادران گروه منصورون ارتباط بیشتری برقرار کرد. فعالیت‌های این گروه در بهبهان آگاهی دادن به مردم، متشکل کردن برادران حزب الله، انجام عملیات نظامی علیه عمال رژیم شاه بود. در بدو تشکیل این گروه وارد شاخه نظامی شد و رهبری برخی عملیات مسلحانه را در آن زمان به عهده گرفت.

او حتی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برای جلوگیری از اقدامات احتمالی چماق به دستان شاه، تیم‌های گشتی را برای حفظ و امنیت شهر و نوامیس مردم سازماندهی کرد و با همکاری برادران دیگر طرح تشکیل تعاونی‌های امام را برای تامین مایحتاج مردم ارائه داد.

شهید بقایی نسبت به اصالت حرکت‌های انقلابی تعصب داشت و در جریان انقلاب، در همه صحنه‌ها فعالانه شرکت می‌کرد و با هوشیاری خاصی ترفند‌های دشمنان اسلام به ویژه منافقین را شناسایی و در جهت خنثی نمودن آن‌ها اقدام می‌ کرد.

نقش تاثیرگذار شهید بقایی پس از انقلاب

مجید جوان پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دادگاه انقلاب اهواز مشغول به کار شد. وی در خنثی کردن و سرکوبی توطئه آمریکایی خلق عرب (که در خوزستان راه‌انداخته بودند) نقش چشمگیری داشت، با همت و فداکاری‌های او، ضربات شدید و مهلکی به این گروه دست‌نشانده وارد شد.
کار نظامی او پس از انقلاب هم ادامه داشت. فعالیتش را در این زمینه با حضور در کمیته و شهربانی آغاز کرد و اقدامات همه جانبه‌ای را در جهت به دام انداختن سرسپردگان رژیم پهلوی که در آن زمان متواری بودند، انجام داد.

در کنار این فعالیت‌ها او معتقد بود که جامعه بعد از پیروزی انقلاب احتیاج به کار‌های فرهنگی دارد. به همین خاطر به تشکیل کانون نشر فرهنگ اسلامی در بهبهان پرداخت، که فعالیت‌های این کانون در زمینه‌های فرهنگی – تبلیغی شهر بسیار موثر بود.

هنرمندی به نام مجید بقایی

شهید بقایی به علت تبحر و ذوقی که به کار‌های تبلیغاتی داشت در زمینه تهیه پوستر، نوار سخنرانی، فیلم، ویدیو، طراحی، نقاشی و خطاطی وارد عمل شد و نمایشگاهی از جنایات رژیم شاه و اسناد ساواک در شهر بهبهان را به نمایش گذاشت. او خود طراح و خطاط زبردستی بود و با خط زیبایش، احادیث اهل بیت عصمت و طهارت (ع) را می‌نوشت و بر در و دیوار شهر نصب می‌کرد.

با گذشت مدتی از پیروزی انقلاب اسلامی به دانشگاه رفت و هنگامی که بنا به فرمان حضرت امام (ره) در خرداد سال 1358 جهاد سازندگی تشکیل شد به عضویت جهاد بهبهان درآمد و مدتی در آنجا مشغول فعالیت بود. وی تا اوایل جنگ تحمیلی تقریباً با همه ارگان‌های انقلابی در ارتباط بود و با حضور فعالانه خود و ارائه راه حل‌های ابتکاری باعث حفظ روح امید، تحرک و نشاط در همگان می‌شد.

پیشنهاد محسن رضایی و عضویت در سپاه

پیش از آغاز جنگ تحمیلی به توصیه سردار محسن رضایی (فرمانده وقت کل سپاه) به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و در واحد روابط عمومی (تبلیغات – انتشارات) سپاه امیدیه مشغول بکار شد. با تشکیل دفتر هماهنگی و تحقیق و بازرسی در سپاه خوزستان و انتخاب شهید دقایقی به عنوان مسوول این دفتر، وی جهت همکاری با ایشان به اهواز منتقل شد.

گروه گرایی برای انسان تعصب و عجز فکری به وجود می‌آورد

حضور در جبهه‌های دفاع مقدس

ماه‌های اول جنگ بود که ایشان از طرف فرماندهی کل سپاه به عنوان نماینده سپاه در اتاق جنگ که در آن زمان جلساتش در لشکر 92 زرهی اهواز تشکیل می‌شد معرفی شد. یکی از فعالیت‌های مهم او تلاش در جهت هماهنگی بین سپاه و ارتش بود. با اینکه بنی‌صدر خائن در این مورد به انحای گوناگون کارشکنی می‌کرد، اما او در این ماموریت، به خوبی کار‌ها و وظایف محوله را پیگیری می‌کرد.

اواخر آبان ماه سال 1359 به ایشان ماموریت داده شد برای جلوگیری از هجوم دشمن که قصد تسخیر جاده شوش را داشت و در آن موقع در 3 کیلومتری آن مستقر شده بود، به شهرستان شوش برود. ابتدا در کنار برادر مرتضی صفار، سپاه آنجا را سازماندهی کرد و مدتی بعد مسوولیت سپاه شوش به عهده ایشان گذاشته شد. در این مسوولیت ایشان علاوه بر طراحی عملیات و نبرد‌های موفق علیه دشمن که در قالب گروه‌های رزمی کوچک به اجرا در می‌آمد، به برادر دقایقی نیز در تشکیل آموزشگاه فرماندهی دسته، گروهان و گردان کمک می‌کرد.

نقش رزمنده تکاور در جنگ

بتدریج که سیاست جنگی نیرو‌های خودی از حالت تدافعی به تهاجمی تغییر یافت، به همین نسبت نیز نقش ایشان در صحنه‌های نبرد جدی‌تر از هر زمان شد و در مقاطعی از جمله عملیات طریق القدس (فتح بستان) وی مانند یک رزمنده تکاور وارد عمل گردید.

از آن پس به دلیل روح بلند و اشتیاق فراوانش برای درگیر شدن مستقیم با دشمن و لیاقت و شایستگی‌هایی که در زمان فرماندهی سپاه شوش از خود نشان داده بود، از طرف فرماندهی کل سپاه به عنوان فرمانده قرارگاه لشکر فجر برگزیده شد.

شهید بقایی در عملیات فتح المبین به عنوان فرمانده قرارگاه فجر در طرح‌ریزی و هدایت یگان‌های عمل کننده جهت آزادسازی ارتفاعات ابوصلبی خات (سایت رادار) نقش بسیار موثر و مهمی داشت. در واقع آزادسازی این محور حساس و با اهمیت با همکاری و هماهنگی و هدایت مناسب این شهید بزرگوار و شهید حسن باقری در فرماندهی قرارگاه نصر محقق شد.

در شناسایی و طراحی عملیات بیت المقدس در کنار شهید حسن باقری همچون دیگر نبرد‌ها نقش بسزایی داشت. در این عملیات او با برنامه‌ریزی دقیق و هماهنگ، توانست نیرو‌های تحت امر خود را با همیاری برادران جان برکف هوانیروز از شمال فکه به جنوب انتقال داده و به علت شایستگی بالایی که از خود در سمت فرماندهی لشکر نشان داد، قرارگاه تحت فرماندهی ایشان (فجر) در کنار قرارگاه‌های نصر و فتح، مسوولیت شکستن حصر دفاعی خرمشهر را به عهده گرفت و با عنایت الهی هر سه قرارگاه با نبرد دلاورانه تاریخی و با هماهنگی کامل، خونین شهر را به دامان میهن اسلامی بازگرداند.
ایشان پس از عملیات رمضان به سمت معاونت شهید باقری در فرماندهی قرارگاه کربلا منصوب شد. بعد از عملیات محرم بود که شهید بقایی پس از آنکه شهید باقری جانشین یگان نیروی زمینی سپاه گردید، مسوولیت قوای یکم کربلا را به عهده گرفت.

نحوه شهادت فرمانده جوان

قبل از عملیات والفجر مقدماتی قرار شد که عده‌ای از مسوولین و فرماندهان نظامی جنگ، دیداری با حضرت امام خمینی (ره) داشته باشند، اما شهید بقایی گفته بود که باید برای شناسایی این عملیات در منطقه بمانیم، به همین دلیل او به همراه عده‌ای دیگر از جمله شهید حسن باقری در منطقه عملیاتی ماندند و صبح روز بعد به اتفاق ایشان و چند تن از فرماندهان دیگر با دو دستگاه جیپ جهت شناسایی منطقه به طرف محل مورد نظر حرکت کردند.

شهید بقایی در طی مسیر مشغول تلاوت قرآن و حفظ سوره والفجر بود. او به کمک یکی از دوستانش این سوره شریفه را از حفظ می‌خواند. پس از رسیدن به مقصد، همگی از ماشین پیاده شده و به طرف سنگر دیده‌بانی حرکت نمودند. ایشان در بین راه به برادران همراه می‌گوید: آیا می‌شود انسان به این درجاتی که خداوند در قرآن فرموده است، برسد که:

«یا اَیتهاالنَّفس المُطمَئنَّه ارِجِعی الی ربِّکِ راضیَهً مرضیهً فَادخُلی فی عِبادی وَادخُلی جَنَّتی»

و آیا خدا توفیق این امر مهم را به انسان می‌دهد که به آن مرحله عالی نایل گردد؟

هنوز کلام مجید به انتها نرسیده بود که خمپاره دشمن به نزدیکی آنان اصابت کرد و او جواب سوال خود را با فوران خون مطهر و قطع پاهایش دریافت نمود و بدین سان عاشقانه و خالصانه به سوی پروردگار خویش پرواز کرد و به درجه قرب و رضوان الهی دست یافت.

ویژگی‌های بارز اخلاقی شهید بقایی

زندگی پرافتخار این شهید بزرگوار پیوسته قرین با عبادت و زهد و خداجویی بود، او از کودکی به مسائل مذهبی علاقمند بود و چند سال قبل از اینکه به سن تکلیف برسد، نماز می‌خواند و روزه می‌گرفت و احکام دینی را به خوبی عمل می‌کرد.

از کودکی با مسجد مانوس بود و به طور فعال در جلسات قرائت قرآن شرکت می‌کرد و توجه زیادی به دعا و زیارت ائمه اطهار (ع) داشت، آنقدر برای ذکر مصائب اهل بیت (ع) اهمیت قائل بود که می‌گفت: همین مراسم روضه‌خوانی ما را نگه داشته است.

برای اقامه نماز اهمیت فوق العاده‌ای قائل بود. همواره تلاش می‌کرد نماز به جماعت خوانده شود. در هنگام بجا آوردن فریضه نماز آنقدر خشوع داشت که وقتی برادران همرزمش که او را در آن حال می‌دیدند به حالش غبطه می‌خوردند.

شهید بقایی علاقه زیادی به حضرت امام خمینی (ره) و روحانیت داشت و فقط با حرکت‌هایی که در خط امام بود و با کلام روحانی معظم له مطابقت داشت، همراهی می‌کرد.

تبعیت از امام خمینی (ره)

شهید بقایی معتقد بود که گروه گرایی برای انسان تعصب و عجز فکری بوجود می‌آورد و می‌گفت: شما فقط ببینید حضرت امام خمینی (ره) چه می‌گوید، از آن تبعیت کنید.

در مبارزات سیاسی – مذهبی هرگز خودسرانه عمل نمی‌کرد و سعی بر این داشت که مبارزاتش در مسیر مکتب باشد، در واقع، انقلابی بودن مجید با مکتبی بودنش قرین بود؛ و سعی می‌کرد در زندگی، کار و مبارزه، با جواز شرعی عمل کند.

شهید بقایی علاقه عجیبی به نیرو‌های بسیج مردمی داشت و هرجا مشکلی پیش می‌آمد از آن‌ها دفاع می‌کرد. رفتار او با نیرو‌های بسیجی آمیخته با ملاطفت و مهربانی بسیار بود. با آن‌ها نشست و برخاست می‌کرد و با آن‌ها غذا می‌خورد. بار‌ها مشاهده می‌شد وقتی در مسیرش بسیجی‌ها را می‌دید، از ماشین پیاده شده و با آن‌ها مصافحه می‌کرد. او می‌گفت: یکی از رمز‌های موفقیت ما قدردانی از نیرو‌های مردمی است.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار