یادداشت/ سحر ناطقیان

غوغا و همهمه غیبت امام عصر (عج) در رمان «حاء مشدّد»

چشم می‌دوزم به حکمت‌دانی یا به تعبیر رمان حاء مشدد «دانستن» در وجود مبارک حکیمه خاتون و حدیثه خاتون که ستون محکم ایمان و تدبیرند در غوغا و همهمه غیبت امام.
کد خبر: ۳۴۱۱۸۹
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردين ۱۳۹۸ - ۰۲:۲۲ - 11April 2019

گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ سحر ناطقيان؛ كارشناس زبان و ادبيات فارسى و كارشناس روانشناسی بالينى در یادداشتی بر کتاب «حاء مشدّد» نوشت:

«حاء مشدّد» به دستم رسید. پشت جلد را خواندم: «احساس می کنم بدنم یخ کرده است و دردها آرام آرام بیرون می‌ریزند. تشنگی به جانم چنگ می‌اندازد. نوک انگشتانم را که نگاه می‌کنم، خیس شده است. گویی پروانه‌ها مرا به سوی آسمان می‌برند.

می‌خواهم بروم و به پدر بگویم چه عاقبتی شیرین‌تر ازاین! این شیدایی در تار و پود من تنیده است. و مرا به حسین می‌رساند. بوی باران می‌آید. نجوای اذان در گوشم می‌پیچد...»

حاء را به شکل مشدد چندبار با خودم تکرار می‌کنم. التهاب، همهمه و غوغا از درونم می‌جوشد و در قلبم سرازیر می‌شود. کتاب را باز می‌کنم و... به همراه لیلی، روزها لنگ می‌زنم و راه می‌روم؛ می‌دوم و سرگردانم در فاصله نار کاخ و نور امام. می‌خواهم از تاریکی خانه و نفرت از نحریر فرسنگ‌ها فرسنگ دور شوم؛ بدوم و بدوم تا برسم به روشنای خانه امام و حضور امن خواتین حکیمه و حدیثه؛ آن‌جا که حاء مشدد آرام می‌گیرد و معنا می‌یابد.

می‌دوم. نفس نفس می‌زنم. راه می‌جویم. هر وقت رمق از پاهایم می‌رود و نفس‌هایم از فرط تردید و ترس بختکی سنگین می‌شود و سد راه سینه‌ام از امان یافتنم از امنیت خانه مهدی (عج‌)؛ در تاریکی قلبم، دست می‌جنبانم و گره دخیل محبت حسین علیه‌السلام را می‌جویم. نفسی تازه می‌کنم. چشم می‌دوزم به حکمت دانی یا به تعبیر رمان حاء مشدد «دانستن» در وجود مبارک حکیمه خاتون و حدیثه خاتون که ستون محکم ایمان و تدبیرند در غوغا و همهمه غیبت امام.

به خود نگاه می‌کنم. پرده‌های قلبم گاه می‌لرزد از فرط تردید و ترس و گاه می‌خندد از شدت هرم محبت حسین علیه‌‌السلام، چشمانم در سطر سطر کتاب به دنبال لیلی می‌دود‌. می‌خواهم ببینم عاقبت این پای لنگان ایمانم را به کجا می‌برم؟ به خانه مهدی (عج‌)؟ به تدبیر و حکمت حکیمه و حدیثه؟ به سرنوشت مبارک پدر لیلی؟ به کجا؟ «فَاَینَ تَذهَبوُن» را زمزمه می‌کنم. گویا جهانم به نظاره نشسته‌است تا ببیند این عطیه حیات را که نصیبم شده به کجا می‌رسانم؟

گاه دلم از خودسری جعفر درونم می‌لرزد و گاه بر دوستی بریهه می‌بالد و ایثار صقیل زنگار از دلم می‌زداید. پای لنگان ایمانم را به دنبال لیلی می‌کشانم. امید که روزی «پروانه‌ها مرا به وسعت آسمان ببرند».

انتشارات کتاب نیستان کتاب «حاء مشدد» اثر عترت اسماعیلی را در ۱۴۴ صفحه، یک هزار و ۲۰۰ نسخه و با قیمت ۲۲ هزار تومان منتشر کرده است.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار