شهید «محمدصادق خوشنوازی» رنج‌های زندگی را امتحان الهی می‌دانست

شهید محمدصادق خوشنوازی هرگز روی پدر را ندید و از کودکی برای امرار معاش خواهران و مادر معلول خود، کار کرد؛ ولی اجازه نمی‌داد کسی از مشکلاتش باخبر شود.
کد خبر: ۳۴۷۷۱۱
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۵۰ - 24May 2019

شهید محمدصادق خوشنوازی مشقت و رنج های زندگی را امتحان الهی می دانستبه گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس به نقل از فارس، امروز (جمعه سوم خرداد) سالروز تولد محمدصادق فرزند صادق خوشنوازی است که در سال 1345 زندگی سخت خود را آغاز کرد؛ چراکه هیچ‌گاه چشمانش به دیدن پدر روشن نشد و از بدو تولد از داشتن این تکیه‌گاه محکم و نعمت بزرگ محروم بود و از سوی دیگر مادر وی نیز از ناحیه پا فلج و در بستر بیماری بود.

رها کردن مدرسه برای خدمت به خانواده

سرنوشت این‌چنین برای محمدصادق و دو خواهر و یک برادرش رقم خورده بود که برادر بزرگ پس از فوت پدر در 9 سالگی به‌جای تحصیل در مدرسه و بازی در کوچه و خیابان با دوستان خود، همچون یک مرد برای امرار معاش خانواده و فرستادن بچه‌ها به مدرسه، به کار سخت و طاقت‌فرسای کوره‌پزی مشغول شود.

اما محمدصادق برادر خود را هرگز تنها نگذاشت و تحصیلات خود را تا مقطع راهنمایی ادامه داد و در کنار درس و مدرسه به برادر نیز کمک می‌کرد.

نماز اول وقت آن‌چنان برای شهید خوشنوازی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود که خود همیشه نماز‌ها را در اول وقت به‌جای می‌آورد و به خواهران و اطرافیان سفارش می‌کرد که نماز را سر وقت خوانده و حجاب خود را در هر زمان رعایت کنند. وی که به خاطر اخلاق و رفتار نیکو مورد احترام اطرافیان بود، در بسیج نیز فعالیت‌های بسیاری داشت.

آرزوی زیارت امام رضا (ع)

یکی از آرزو‌های این شهید بزرگوار رفتن به پابوس امام رضا (ع) در مشهد مقدس بود که متأسفانه در زندگی دنیایی به آن دست نیافت و هر چه‌کار می‌کرد، درآمدش را در راه سر و سامان بخشیدن به زندگی خانواده صرف می‌کرد.

در سال 64 محمدصادق برای رفتن به خدمت مقدس سربازی آماده شد و مدت دو سال را در پیرانشهر (منطقه حاج عمران) خدمت کرد. در پشت چهره خسته و دست‌های پینه‌بسته و زمخت سیمایی نورانی و مهربان داشت با چشمانش همه را جذب خود می‌کرد به‌طوری‌که دوستانش می‌گفتند او در خدمت سربازی مؤذن بوده و برای هم‌رزمانش یک الگوی کامل به شمار می‌رفته است.

هیچ‌کسی نمی‌دانست محمدصادق در زندگی چه رنج و مشقت‌هایی را تحمل کرده است؛ چراکه با حوادث به‌راحتی برخورد می‌کرد و هر پیشامدی را امتحان خداوند تلقی می‌کرد.

او که مالامال از عشق و ایمان به پروردگار و وطن بود در شانزدهمین روز از دی‌ماه سال 66 زمانی که بیش از 21 سال و هفت ماه و 13 روز بیشتر از عمرش نمی‌گذشت، در همان منطقه حاج عمران به ملکوت اعلی پیوست.

شهادت محمدصادق ضربه‌ای سخت بر پیکر خانواده وارد کرد به‌طوری‌که مادر و خواهرانش احساس می‌کردند نیمی از وجود خود را از دست داده‌اند.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها