همرزم سردار شهید "الله دادی" در گفت‌و‌گو با دفاع پرس مطرح کرد

ماجرای گذشت شهید الله دادی از نیروی نافرمان خود

همرزم و دوست سردار شهید "محمدعلی الله دادی" می‌گوید: سردار الله دادی پس از چند ثانیه سکوت، خیلی مهربانانه گفت: بخشیدم. و شهید پس از آن ماجرا هیچ کدورتی نسبت به او نداشت. اکنون من آدم به مردانگی او کمتر سراغ دارم.
کد خبر: ۳۹۱۸۷
تاریخ انتشار: ۰۲ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۲:۳۱ - 22January 2015

ماجرای گذشت شهید الله دادی از نیروی نافرمان خود

حجت الاسلام و المسلمین سیفی در گفتوگو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس در رابطه با نحوه آشنایی خود با سردار شهید "محمدعلی الله دادی" اظهار داشت: آن وقتی که ایشان فرمانده تیپ زرهی رمضان لشکر 27 محمدرسول الله(ص) بود، من مسئول نمایندگی ولی فقیه این تیپ بودم، یعنی طی سالهای 80 تا 86.

وی ادامه داد: شهید الله دادی در کار همواره به مسائل اساسی و ریشهای میپرداخت. او از نظر توان فکری و عملیاتی کم نظیر بود. در بحث تقوا و زهد نیز اینگونه بود. این شهید بزرگوار با وجود اینکه در سر و بدنش ترکشهایی از جنگ داشت، اما به دلیل عادت به ورزش، توان جسمی خیلی بالایی داشت. من به یاد دارم او بعد از اذان صبح به ورزش میپرداخت.

سیفی خاطرنشان کرد: کمتر کسی توانسته است قلهی دماوند را در کمتر از 4 ساعت فتح کند که عمدهی آن هم چوپانها بودهاند. حدود سال 81 من به همراه ایشان با هدف فتح قله رفتیم، سی متری قله من بریدم اما این بزرگوار توانست در 2 ساعت دماوند را فتح کند.

وی در ادامه با برشمردن برخی از ویژگیهای شخصیتی شهید الله دادی اظهار داشت: او ولایتمدار و همواره برای جانبازی در راه نظام و انقلاب آماده بود. شهید الله دادی همیشه به یاد شهدا و ادامه دهنده راه شهدا بود.

سیفی تاکید کرد: در این شش سالی که بنده افتخار داشتم در کنارش باشم، او مدام از خاطرات شهدا برای ما میگفت و به یاد آنها بود. من اکنون اگر اسم برخی از دوستان شهید و همرزم الله دادی بشنوم چند خاطره از آنها در ذهن دارم. در حالی که من، آن شهدا را ندیدهام.

وی با بیان اینکه شهید الله دادی در تب و تاب انتخابات و مباحث سیاسی همواره مدافع نظام و انقلاب بوده است، گفت: او حتی در این بحثها نیز از شهدا و همرزمان و همسنگریهایش یاد میکرد. الله دادی هیچ مقام و مسئولیتی به اندازه خدمت در سنگر نظام برایش ارزش نداشت. من آدمی با مردانگی شهید الله دادی کم دیدهام.

سیفی در ادامه به ذکر خاطرهای در رابطه با شهید الله دادی پرداخت و گفت: یکی از عزیزان مشکلی برایش پیش آمده بود و فرزند مریضی داشت. او از شهید الله دادی خواسته بود، مشکلش را حل کند. شهید نیز برای او منزلی مهیا کرد و محل خدمتش را تغییر داد و به یگان خودش منتقل کرد. پس از مدتی سردار الله دادی به او دستوری داد اما او در جمع از آن فرمان تمرد کرد.

وی افزود: از این جهت که او از فرمان مافوق نظامی خود تمرد کرده بود و اقتدار فرماندهی را زیر سوال برده برده، شهید به بازرسی دستور داد تا گزارشش نوشته و برای دادسرا ارسال شود. من در همان وقت، بازرس تیپ را دیدم که نگران است، پرسیدم چه شده است و او قضیه را برای من شرح داد و گفت نمیدانم چه کنم. گفتم برو به حاجی بگو، فلانی سلام رساند. گفت من نمیتوانم خودتان به ایشان بگویید.

سیفی ادامه داد: من خدمت این شهید رسیدم. گفتم سردار برای موضوع آقای فلانی آمدهام. گفت: شما پرونده را بخوانید و هر تصمیمی گرفتید من قبول دارم. گفتم: من یقین دارم که تصمیمتان درست بوده است. من از آن روزی که به سپاه آمدم، قسم خوردم که همواره وکیل زیردستان باشم و خواهش میکنم او را ببخشید.

وی خاطرنشان کرد: سردار الله دادی پس از چند ثانیه سکوت، خیلی مهربانانه گفت: بخشیدم. و شهید پس از آن ماجرا هیچ کدورتی نسبت به او نداشت. اکنون من آدم به مردانگی او کمتر سراغ دارم.

سیفی در پایان گفت: در سالهای اخیر با این شهید ارتباط تلفنی داشتم. یکی دو سال پیش که به تهران آمد، با هم دیداری داشتیم و به منزل بنده تشریف آوردند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار