وصیتنامه شهید «علی بیگی علم‌آبادی»؛

چه بهتر که رفتن انسان در راه خدا و با هدفی کامل باشد

در وصیتنامه شهید «علی بیگی علم‌آبادی» آمده است: شما ای پدر و مادر! اگر شهادت نصیبم شود در شهادتم هیچ‌گونه ناراحتی و اندوهی به خود راه ندهید؛ زیرا انسان روزی به دنیا می‌آید و روزی هم از دنیا می‌رود؛ پس چه بهتر که رفتنش در راه خدا و با هدفی کامل باشد.
کد خبر: ۴۰۶۸۶۹
تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۳۹۹ - ۱۴:۳۴ - 21July 2020

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از کرمان، «علی بیگی علم‌آبادی» فرزند اکبر در سال 1347 در روستای لاهیجان از توابع شهرستان رفسنجان به دنیا آمد و دوره راهنمایی را به پایان رساند. علی زمان جنگ حق علیه باطل عازم جبهه شد و در 21 بهمن 1364 در اروندرود به فیض شهادت رسید.

بخشی از وصیت نامه شهید

با سلام و درود فراوان به پیشگاه مقدّس حجه بن‌الحسن مهدی (عج) و با سلام به حضور امام امّت، این عصارۀ هستی و قلب تپندۀ مستضعفان و با سلام و درود به محضر شهیدانی که همچون شمع سوختند در قربانگاه عشق به ندای حق لبّیک گفته و با شهادت، سوی خداوند متعال پرواز نمودند و با سلام به خانوادۀ شهدا، اسرا، مفقودین، مجروحین و معلولین انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی.

واقعاً شهادت چه واژۀ شیرینی است که پیامبر در مورد آن می‌فرماید: «در مقابل هر نیکی، نیک دیگری وجود دارد؛ مگر آنکه انسان در راه خداوند کشته شود که بالاتر از آن، نیک دیگری ندارد.» و امّا پروردگار به محمد (ص) می‌گوید که پیروانش قیام به پاکردند، به علی (ع) بگو که شیعیانش حماسه آفریدند و به حسین بگو که خونش در رگ‌هاجوشد و یادش در خاطر ما زنده است و به شهیدان بگو که رزمندگان می‌روند تا قلّه‌های روشنایی و آزادی را در سراسر جهان فتح نمایند.

پدر و مادر عزیز و مهربانم! شما ای پدر و مادر! می‌دانم که فرزندی 17 سال بزرگ کرده‌اید و در این راه سختی‌ها و مشقت‌های زیادی به جان خریده‌اید؛ امّا اگر شهادت نصیبم شود، در شهادتم، هیچ‌گونه ناراحتی و اندوهی به خود راه ندهید؛ زیرا انسان روزی به دنیا می‌آید و روزی هم از دنیا می‌رود؛ پس چه بهتر که رفتنش در راه خدا و با هدفی کامل باشد و باز هم از شما امید عفو و بخشش دارم؛ چون که من شما را خیلی اذیت کردم.

پدر و مادر! امیدوار هستم که از من راضی باشید و من را عفو کنید و از شما می‌خواهم که جای اینکه مردم در شهادتم شما را دلداری دهند، شما مردم را دلداری دهید و بگویید که فرزندم بدون اینکه ما جلویش را بگیریم، عاشقانه به سوی جبهه‌ها رفت.

شما ای برادران عزیز! در شهادتم طوری خدمت کنید که نشانۀ مظلومیّت باشد و نامی از مرگ در آن نباشد و از شما می‌خواهم که اگر بدن کاملی از من باقی ماند، چشمانم را باز بگذارید تا منافقان و توطئه‌گران بدانند که کورکورانه در این راه نرفته‌ام و دست‌هایم را باز بگذارید تا افراد نادان و بی‌احساس بدانند که چیزی را با خود نبرده‌ام؛ بلکه با هدفی معیّن در مسیر الله به پیش رفته‌ام.

و امّا باز هم ای مادر عزیزم! زینب‌وار در صحنه حاضر شوید و صبر و شکیبایی پیشه کنید و در شهادتم خدای نکرده کاری نکنید که فاطمۀ زهرا (س) ناراحت شود؛ زیرا او فرزندان رشید و حماسه‌سازش را در راه اسلام داده و برماست که راه آنان را ادامه دهیم تا شاید از شفاعت آنان برخوردار شویم و از شما می‌خواهم که در شب‌های جمعه به گلزار شهدا بیایید و برای تمامی شهیدان و من، قرآن و فاتحه بخوانید تا شاید با خواندن قرآن، دل‌هایتان بیشتر به سوی خدا روشنایی پیدا کند و در پایان، سخنی با قوم خویشان و افرادی که وصیّت‌نامه‌ام را گوش می‌دهند؛ تقوا پیشه کنید و علیه نفس سرکش خود به جهاد برخیزید. پشتیبان امام و ولایت فقیه باشید و از ادامه‌دهندگان واقعی راه شهیدان باشید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها