چهل‌سالگی سرو/ یاران خراسانی ۱۰

تدبیر شهید «میری» گره پشتیبانی را باز کرد

محمدرضا میری برادر شهید علی میری در خاطرات خود آورده است: یک شب، راننده‌های کامیون به خاطر ترسی که عراقی‌ها ایجاد کرده بودند، دست از کار کشیدن، علی با دیدن این صحنه سوار موتور ‌شد و با چراغ روشن حرکت کرد. راننده‌ها وقتی شجاعت علی را دیدند یکی پس از دیگری بلند شدند و لحظاتی بعد، ماشین‌ها با چراغ خاموش به حرکت درآمدند. در آن تاریکی شب تنها یک چراغ، راهنمای کامیون‌ها بود و آن، چراغ موتور علی بود.
کد خبر: ۴۳۱۰۷۶
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۹ - ۱۳:۰۹ - 12December 2020

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از مشهد، شهید «علی میری» معاون مخابرات تیپ ۲۱ امام رضا (ع) در سال ۱۳۴۲، در یکی از روستاهای «مازندران» متولد شد. بعد از فوت مادر به همراه خانواده به مشهد نقل مکان کرد. وی در دهم شهریور ۱۳۶۵ در عملیات «کربلای۲» در «حاج عمران» به شهادت رسید.

به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس به ۲ خاطره از این فرمانده خراسانی اشاره خواهیم داشت.

تدبیر علی

راوی: محمد اسلامی

در یکی از عملیات‌ها، دشمن از تمام قدرت برای ضربه زدن به تجهیزات ما استفاده می‌کرد. دکل مخابرات نیز توجه عراقی‌ها را جلب کرده بود. علی وضعیت منطقه را در ذهن خود مرور می‌کرد. ناگهان لبخندی زد و با چشمانش، دکل را زیر نظر گرفت و گفت: «احتمال دارد که عراقی‌ها مکان را شناسایی کرده باشند و فردا دکل را بزنند.» به دستور او از تاریکی شب استفاده و جای دکل را عوض کردیم.

فردا صبح هواپیمای دشمن با صدای خشن، آمدنش را اعلام کرد. چند دفعه بالای سر ما دور زد ولی از دکل، نشان نیافت. ناگهان انفجاری در آسمان، صدای هواپیما را خفه کرد و به تبع آن، فریادهای تکبیر فضا را پر کرد.

چراغ روشن

راوی: محمدرضا میری

با اینکه معاون مخابرات بود ولی فعالیتش در آنجا خلاصه نمی‌شد، هر جا مشکلی پیش می‌آمد، خود را می‌رساند.

یکی از همرزمانش برایم تعریف کرد: «یک شب راننده‌های کامیون به خاطر ترسی که عراقی‌ها ایجاد کرده بودند، دست از کار می‌کشند و حرکت نمی‌کنند. علی که متوجه ترس آنها می‌شود، سوار موتور ‌شده و با چراغ روشن حرکت می‌کند و سکوت و تاریکی شب را می‌شکند.

شجاعت علی ترس را از وجود آنها می‌برد و زمزمه‌هایی در میان راننده‌ها شروع می‌شود که: «اگر یک نیروی مخابرات می‌‌تواند با چراغ روشن حرکت کند، چرا ما نتوانیم با چراغ خاموش، کارمان را ادامه دهیم؟»

راننده‌ها یکی پس از دیگری بلند شدند و لحظاتی بعد، ماشین‌ها با چراغ خاموش به حرکت درآمدند. در آن تاریکی شب تنها یک چراغ، راهنمای کامیون‌ها بود و آن، چراغ موتور علی بود.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار