یادداشت/ رحیم محمدی

ضرورت اهتمام دستگاه‌های امنیتی در حفاظت از شخصیت‌های علمی کشور

در ماجرای ترور شهید فخری‌زاده مشاهده شد که در حفاظت از شخصیت‌های علمی کشور نقاط ضعفی وجود دارد که بایستی برطرف شود.
کد خبر: ۴۳۱۲۸۳
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۹ - ۰۱:۵۴ - 14December 2020

گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ «من اومدم از شخصیت نظام دفاع کنم. اومدم جونم رو پای اعتقادم بذارم. من بادیگارد نیستم؛ محافظم»؛ این بخشی از دیالوگی است که در فیلم سینمایی «بادیگارد» از زبان بازیگری که نقش محافظ یکی از شخصیت‌های برجسته کشور را ایفا می‌کند، مطرح می‌شود. محافظ در نظام مقدس اسلامی، معنایی فراتر از بادیگارد دارد؛ او کسی است که از روی اعتقاد و نه برای کسب درآمد، در چنین جایگاه خطیری قرار می‌گیرد و با خون خود، بر صحیفه اعتقاداتش امضا می‌زند؛ موضوعی که طی سالیان گذشته به دفعات رخ داده است.

در ماجرای ترور سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، خون محافظانِ سیدالشهدای مقاومت با خون آن سردار سرافراز در هم آمیخت. در واقعه ترور شهید دکتر محسن فخری‌زاده نیز این موضوع به گونه‌ای دیگر تکرار شد و سرتیم حفاظت شهید فخری‌زاده بدن خود را بین گلوله‌ها و بدن آن شهید حائل کرد تا شاید بتواند این سرمایه بزرگ و کم‌نظیر را همچنان برای کشور حفظ کند.

اما آنچه که در اینجا قصد داریم بر آن تأکید کنیم، تجهیزات حفاظتی و تهمیدات لازم برای حفاظت از مسئولان ارشد نظام و به‌ویژه شخصیت‌های برجسته علمی کشور است؛ تمهیداتی که اگر به درستی اتخاذ و اجرا شود، می‌تواند تا حدود زیادی امنیت شخصیت‌های مد نظر را تأمین و محافظان را در انجام وظایف‌شان کمک کند.

بر این اساس در ادامه، پاره‌ای از موارد را ذکر می‌کنیم.

گسترش استفاده از سلاح برای ترور افراد و شخصیت‌های مختلف در کشور‌های جهان باعث شده تا برای حفاظت از این افراد، تیم‌های حفاظتی مورد استفاده قرار گیرند، اما با این حال، ترور و کشتن افراد متوقف نشد؛ به همین دلیل صاحبان صنایع خودروسازی به فکر استفاده از خودرو‌های محافظت‌شده یا به اصطلاح ضدگلوله برای در امان ماندن سرنشینان خودرو افتادند؛ لذا در کنار استفاده از تیم حفاظتی، خودرو‌های محافظت‌شده نیز استفاده شد و این به تدریج به‌صورت فراگیر مورد استفاده شخصیت‌های مختلف قرار گرفت؛ با این تفاوت که افراد، متناسب با جایگاه و اهمیتی که داشتند، سطح حفاظتی خودروی آن‌ها نیز تغییر می‌کرد.

بدین ترتیب حداقل ضخامت شیشه‌های ضدگلوله ۲۰ میلی‌متر است که متناسب با قدرت گلوله سلاح‌های کمری (کُلت)، مقاومت دارد، اما با افزایش قدرت گلوله‌های اسلحه، ضخامت شیشه‌ها نیز افزایش می‌یابد؛ به‌عنوان مثال شیشه ضدگلوله مقاوم در برابر اسلحه کلاشنیکف باید حداقل ۳۵ میلی‌متر و برای شیشه ضد گلوله مقاوم در برابر اسلحه ژ-۳ حداقل باید شیشه ۷۸ میلی‌متر ضخامت داشته باشد؛ بنابراین استفاده از خودروهای حفاظت‌شده در کنار تیم حفاظتی کمک بسیاری به زنده ماندن سرنشینان این‌گونه خودرو‌ها در ترور‌هایی که علیه آن‌ها صورت می‌گرفت، داشت به عبارت دیگر استفاده از خودروی حفاظت‌شده در کنار تیم حفاظتی معنا پیدا می‌کند که چنانچه هرکدام از این دو در کنار هم قرار نگیرند، نقصی در حفاظت به وجود می‌آید.

ضعف حفاظت از شخصیت‌های علمی

موردی که اخیراً در ترور دانشمند هسته‌ای کشورمان یعنی «محسن فخری‌زاده» روی داد، مؤید موضوع یادشده است؛ زیرا شهید فخری‌زاده علی‌رغم داشتن تیم حفاظتی، خودرویی که از آن استفاده می‌کرد، فاقد حفاظت‌های اولیه بود که این خود جای بحث دارد.

تصاویری که از محل ترور شهادت دکتر فخری‌زاده منتشر شد، گویای همین موضوع است که خودروی وی هیچ نوع سطح حفاظتی نداشته است؛ به عبارت دیگر اگر به عکس‌هایی که از صحنه ترور وی منتشر شده است، نگاهی دوباره بیاندازیم، متوجه می‌شویم که نه شیشه خودرو و نه بدنه آن در برابر اصابت گلوله تقویت نشده بود؛ زیرا در عکس‌های منتشره می‌بینیم که شیشه‌های خودرو براثر اصابت گلوله و ترکش‌های ناشی از انفجار، خرد شده و گلوله هم از آن عبور کرده و حتی بدنه خودرو نیز سوراخ شده است.

در حالی که می‌بایست برای حفاظت از این‌گونه افراد خودرو‌هایی در اختیار آن‌ها قرار گیرد که توان مقاومت در برابر گلوله را داشته باشند؛ البته این رعایت نکردن، در ترور دانشمندان هسته‌ای که سال‌های گذشته صورت گرفت نیز قابل مشاهده است و در حالی که انتظار می‌رفت از گذشته درس عبرت گرفته باشیم، ولی در ترور شهید فخری‌زاده مشاهده شد که همچنان در حفاظت از شخصیت‌های علمی کشور نقاط ضعفی وجود دارد که بایستی برطرف شود.

انتهای پیام/ 231

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار