انقلاب روشنفکری ـ 1/

روشنفکران غرب‌گرا نباید در مسائل اجرایی انقلاب اسلامی ورود کنند

حضرت امام خمینی (ره) معتقدند روشنفکران غرب‌گرا احاطه‌ای بر قرآن و سنت ندارند و به همین دلیل نه‌تنها در نظریه‌پردازی بلکه در مسائل اجرایی انقلاب اسلامی نیز نمی‌توانند ورود کنند. ایشان خطر روشنفکران غرب‌گرا را در این می‌دانند که آن‌ها فی‌نفسه از اسلام محمدی و به‌تبع آن از انقلاب اسلامی در هراسند.
کد خبر: ۴۷۴۲۳۲
تاریخ انتشار: ۰۸ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۹:۰۳ - 30August 2021

گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ روشنفکری یکی از مقولات مناقشه برانگیزی است که همواره جامعه فرهیختگان ایران را به چالش کشانده و علی‌الظاهر هنوز تعریف دقیقی از این واژه ارائه نشده است.

روشنفکری بعد از انقلاب اسلامی و تغییر در برخی مفاهیم نظیر فرهنگ، هنر، آزادی، اندیشه، دین و سیاست بیشتر در هاله ابهام قرار گرفته است. عده‌ای روشنفکری را بیگانه از دین و به‌تبع آن بیگانه از نظام اسلامی می‌دانند و سعی دارند از روشنفکری به‌عنوان سلاحی علیه انقلاب اسلامی استفاده کنند و در مقابل برخی از صاحبان اندیشه معتقدند نتیجه روشنفکری چیزی جز حصول انقلاب اسلامی و استقرار نظامی برآمده از آن ندارد.

بزرگانی چون شهید مطهری، شهید بهشتی و زنده‌یاد آیت‌الله طالقانی که از منظر امامین انقلاب اسلامی نمونه بارز روشنفکر دینی هستند معتقدند روشنفکری می‌تواند در خدمت دین و سیاست قرار بگیرد تا از این طریق مردم را به‌جایی که سزاوار آن هستند رهبری کند. حضرت امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی بر این باورند که اگر روشنفکری از آلایش غرب‌زدگی رها شود، ثمراتی خواهد داشت که حفظ و صدور انقلاب اسلامی از نتایج آن است.

روشنفکران غرب‌گرا نباید در مسائل اجرایی انقلاب اسلامی ورود کنند

بیشتر بخوانید:

مشروطه یک پدیده مدرن ایرانی است

امام راحل و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که حقیقتا آن‌‌ها را باید نمونه اعلای روشنفکر دینی دانست می‌توانند الگوی بی‌بدیل و همیشه پویای روشنفکری دینی باشند که نظرگاه مطمئنی در این حوزه دارند. در میان آرای مشتت، متناقض و سوءتفاهم برانگیز برخی از روشنفکران، دیدگاه امامین انقلاب اسلامی به‌مثابه عروه الوثقایی هستند می‌توانند که ما را از افتادن در دام ارتجاع و انحطاط مصون بدارند. مجموعه نوشتار انقلاب روشنفکری سیری در اندیشه امام خمینی (ع) و امام خامنه‌ای در حوزه روشنفکری است که قسمت اول آن‌را در ادامه می‌خوانید:

 روشنفکر غرب‌گرا آفت توسعه انقلاب اسلامی

حضرت امام خمینی (ره) خطاب به روشنفکران غرب‌زده و در نگاهی کلی‌تر از همه صاحبان اندیشه این سؤال را مطرح می‌کنند که آیا باید قانون اسلامی را از غرب بگیریم؟

ایشان در ادامه تاکید دارند که باید دید چه کسی و چه حقوقدانی صلاحیت دارد‌ که در قانون اساسی ما [نظام اسلامی] نظر بدهد. تحقق جمهوری اسلامی و تدوین قانون اساسی آن از منظر حضرت امام (ره) به اتکای نظرات روشنفکران غرب‌گرا میسر نخواهد شد. روشنفکران غربی به دلیل آنکه از ماهیت اسلام درکی ندارند و آن‌را برای امروز کارآمد نمی‌دانند و اصولاً دین را از جانب خدا نمی‌دانند صلاحیت اینکه در حکومت اسلامی دخالتی داشته باشند ندارند. این دسته از روشنفکران باور ندارند که اسلام و قرآن و آموزه‌های رسول‌الله (ص) در هر عصری قابلیت اجرایی دارد.

به همین دلیل حضرت امام خمینی (ره) معتقدند روشنفکران غرب‌گرا چون احاطه‌ای بر قرآن و سنت ندارند اجازه دخالت در معقولات را نیز نخواهند داشت. این دسته از صاحبان فکر نه‌تنها در نظریه‌پردازی بلکه در مسائل اجرایی انقلاب اسلامی نیز نمی‌توانند ورود کنند. امام راحل خطر روشنفکران غرب‌گرا را در این می‌دانند که آن‌ها فی‌نفسه از اسلام محمدی وحشت دارند و به‌تبع آن از حکومت اسلامی و قانون برآمده از آن در هراسند.

چنان‌که پیداست تغییر حکومت در ایران از نظام سلطه به‌نظام اسلامی فضای حضور و اعمال قدرت را از این قشر گرفت پس طبیعی است که از استقرار نظام مقدس اسلامی در ایران پهلوی وحشت‌زده باشند، وحشتی که همچنان گریبان‌گیر این قشر از متفکران است. حضرت امام خمینی خطاب به این دسته از روشنفکران می‌فرمایند: «ملت ایران، نمی‌تواند تابع هوای نفس شما باشد؛ نمی‌تواند قرآن را کنار بگذارد و قانون اساسی غربی را قبول کند؛ به شما اجازه نمی‌دهد که در امری که بی‌اطلاع هستید دخالت کنید.» (سخنرانی در جمع پرسنل نیروی هوایی ۲۵ خرداد ۱۳۵۸/ صحیفه امام ج ۸ ص ۱۶۹ ـ ۱۷۸)

همه داشته‌های روشنفکر غرب‌گرا در حدود مسائل غربی است که البته این دانسته‌ها در خود غرب نیز ضمانتی برای بقا و اجرایی شدن ندارند. طبیعی است که متفکر بیگانه از اندیشه‌های قرآنی نتواند حکومت اسلامی را درک کند و این سنخ از حکومت را مطرود و ناکارآمد بداند. حضرت امام خمینی (ره) معتقد هستند که روشنفکران غرب‌زده در جایگاه شهروندی ایرانی حق رای دارند اما در عین حال به آن‌ها اجازه دخالت در امور کلان کشور و هرگونه اظهار نظر در اداره امور کشور را نمی‌دهند.

ایشان گرفتاری‌ها و ابتلائات مردم ایران را ناشی از سیاست غربی کردن کشور می‌دانند که رژیم پهلوی به آن اهتمام داشت. نباید اجازه داد تا با ارتجاع و بی‌تفاوتی همان رویه از سر گرفته شود. امام راحل میزان را مردم می‌دانند نه یک قشر معلوم‌الحال روشنفکرمآب که آبشخور ریشه‌های اندیشه‌شان در غرب است. این عده قلیل مشروعیتی برای اعمال سلایق خود ندارند.

امام خمینی (ره) معتقد هستند حتی در صورت تشکیل مجلس و رای مردم به نمایندگان باز این مردم هستند که حرف نهایی را می‌زنند؛ نه نمایندگان و مسئولان. اما در همان حال نیز با قشر روشنفکر غرب‌زده نیز با مسالمت و نه مماشات رفتار خواهد شد هرچند که این مسالمت سبب نخواهد شد روشنفکر غرب‌زده مشی اصلاح خود را در پیش‌ بگیرد.

منازعه اندیشه‌ها در حکومت اسلامی وقتی شکل می‌گیرد که غرب‌زده و غرب‌گرا بخواهد خود را در مقابل اکثریت قرار دهد، در چنین شرایطی روشنفکر منفک از مردم اکثریت را متعصب، دگم و فاقد نگاه و اندیشه تصور می‌کند. این قشر مردم را فاقد شعور و بی‌اطلاع از جهان پیرامون خود قلمداد می‌کنند و خود را متوهمانه ناجی ملت می‌داند.

توصیه امام راحل به این قشر آن است که تعقل و تفکر کنند و برای دیگران نیز حقی قائل شوند. از طرفی توصیه ایشان به آحاد مردم در هر منصب و مقام حتی در جایگاه یک شهروند معمولی آن است که با همه مشکلاتی که در اداره کشور وجود دارد نباید هدف را گم کرد. وقتی همه مردم در یک مسیر حرکت می‌کنند بهتر آن است که از مسیر خارج نشویم و راهی را که از ابتدای شکل‌گیری انقلاب اسلامی در پیش گرفته‌ایم ادامه دهیم.

تشتت آرا از منظر امام راحل آسیب و آفتی برای طی طریق در مسیر انقلاب است، پرهیز از اختلاف سلیقه و دامن زدن به آن می‌تواند همه ما را با هر مسئولیت و جایگاه شهروندی منجر به مشکلاتی برای کشور شود. کشور غرب‌زده از کشور زلزله‌زده بدتر است. کشور ویران شده از زلزله را می‌توان از نو ساخت اما کشور غرب‌زده را به‌سختی می‌توان نجات داد. چراکه بنیان‌های فکری وقتی از هم بپاشد و مردم از اندیشیدن ناتوان باشند چگونه می‌توان انتظار تمدن و سازندگی داشت.

ادامه دارد...

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار