روایتی از نحوه شهادت بی‌سیم‌چی واحد تخریب لشکر ۲۱ امام رضا (ع) در عملیات «والفجر ۸»

«جهانگیر فیض‌آبادی» در خاطرات خود آورده است: تیری به مچ دستم خورد که گلوی محمد زارع را هم سوراخ کرد. او دست‌هایش را به سمت آسمان باز کرد. معلوم بود صحنه‌هایی را می‌دید که لبخند را بر لبش نشاند.
کد خبر: ۶۰۹۴۹۵
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۶ - 13August 2023

روایتی از نحوه شهادت بی‌سیم‌چی واحد تخریب لشکر ۲۱ امام رضا (ع) در عملیات «والفجر ۸»گروه استان‌های دفاع‌پرس- «حمید جهانگیر فیض‌آبادی» پیشکسوت دفاع مقدس؛ بیست و یکم بهمن سال ۱۳۶۴، ساعت ۱۶ پاتک عراق از سمت نهر خین و شهرک ولیعصر (عج)، شروع شد. من به همراه «جعفر عطارباشی» و «محمد زارع ارنانی» برای انهدام پلی که بر روی نهر خین احداث شده بود اعزام شدیم. در این مأموریت عطارباشی تیر خورد و افتاد. یکی از نیروهای بعثی بلند شد و با سلاحی که در دست داشت بر روی ما رگبار گرفت.

تیری به مچ دستم خورد که گلوی محمد زارع را هم سوراخ کرد. او دست‌هایش را به سمت آسمان باز کرد. معلوم بود صحنه‌هایی را می‌دید که لبخند را بر لبش نشاند؛ در حال خنده یک مرتبه با سر به زمین آمد و در حال سجده به شهادت رسید.

بعد از سه، چهار ساعت که هوا تاریک شد، به سمت پاساژ آمدیم. آقای یوسفی تا من را دید، با اینکه بادگیر و لباس‌هایم پر از خون بود و دستم با چفیه بسته بود اما متوجه مجروحیتم نشد از من پرسید: می‌دانی عطارباشی کجا افتاده؟

در پاسخ گفتم: بله. برای انتقال پیکر مجروح عطارباشی، رضا توکلی و یکی دو نفر دیگر از نیروها را با من فرستاد. من هم دوباره با بچه‌ها، زیر آتش دشمن برگشتیم خط و پیکر مجروح عطارباشی را به عقب منتقل کردیم. من به همراه عطارباشی و هفت یا هشت مجروح دیگر با یک دستگاه آمبولانس به بیمارستان شهید بقایی اهواز انتقال داده شدیم. 

«محمد زارع ارنانی» در سال ۱۳۴۷ متولد شد و در ۲۱ بهمن ۱۳۶۴ در عملیات «والفجر هشت» به شهادت رسید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار