بیوتروریسم در ایران توهم نیست

اخباری که به عنوان سؤال چالشی از مسئولان مربوط پرسیده‌می‌شد. برخی آن را تأیید و برخی اعلام نظر خود را منوط به بررسی بیشتر موضوع کردند.
کد خبر: ۹۷۴۰۲
تاریخ انتشار: ۰۲ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۰:۰۳ - 23August 2016

بیوتروریسم در ایران توهم نیست

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس،  در این بین برخی رسانهها هم این موضوع را نوعی توهم، ایجاد شهرت برای اشخاص و جنجال خبری مطرح کردند. با این حال پروفسور علی کرمی نیز در مصاحبه با رسانههای مختلف بر احتمال وقوع ترور بیولوژیک صحه گذاشتند. همشهریپایداری جهت کنکاش بیشتر موضوع از نظر ایشان، گفتوگویی ویژه ترتیب داد تا زوایای پنهان این موضوع بیشتر از قبل، روشن شود.
 
با این سوال شروع کنیم که تفاوت ترور بیولوژیک و سلاحهای شیمیایی کجاست؟

-    به طور کلی به این موضوعات عوامل نامتعارف یا «سلاحهای کشتارجمعی» گفته میشود. سلاحهای کشتارجمعی به چهار گروه هستهای، رادیولوژیک، شیمیایی و بیولوژیک تقسیمبندی میشوند.

در تعریف فنی و تخصصی، تمام این مقولهها جداست. یعنی ترورهایی داریم که رادیولوژیک هستند. مانند ترور یاسر عرفات یا ترور خبرنگار روسی که با پلونیوم210 جان خود را از دست دادند. در نوع شیمیایی دو مقوله وجود دارد؛ یک نوع سموم شیمیایی هستند مانند آرسنیک، سیانور و... و نوع دیگر سلاحهای شیمیایی نامیده میشوند.

با اینحال برخی سموم موجود در ترورهای شیمیایی در بیولوژیک هم گنجانده میشوند. اما در رسانهها به هر تروری که با هرسلاحی بجز سلاح گرم صورت گرفته باشد، ترور بیولوژیک میگویند.

در خصوص یاسر عرفات، هوگو چاوز و شخصیتهای دیگر این مسئله وجود دارد. برخی بر هستهای بودن ترور آنها تاکید میکنند و برخی بر بیولوژیک بودن آن. یا مثلا برخی از اشخاصی که در ایران هستند، گفتهاند که ترور بیولوژیک شدهایم. درحالی که ممکن است بر اثر ترور هستهای یا شیمیایی این اتفاق افتاده باشد.

مقولهی ترورهای بیولوژیک از چه زمانی در ایران مطرح شد؟

-    ترورهای بیولوژیک در ایران، موضوع جدیدی نیست. ممکن است از 50 یا 100 سال پیش این ترورها صورت گرفته باشد. عوامل بیولوژیک هم موضوع جدیدی نیست. در طب قانون ابوعلیسینا، پیرامون ترورهای بیولوژیک صحبت شدهاست. پادشاهان هم از این روش استفاده میکردند تا رقیب را از پای دربیاورند. امامان ما هم بر اثر بیوتروریسم به شهادت رسیدند. برخی از آن سموم را میشناسیم.

برخی ممکن است شیمیایی باشند، برخی هم گیاهی اما ترور بیولوژیک در ایران بهتازگی شناسایی شدهاست. اولین جزوهی مربوط به سلاحهای کشتارجمعی به رژیم سابق بازمیگردد که در ارتش آموزش داده میشد و با عنوان کلی مقابله با تهدیدات «ش.م.ر» نامگذاری شد و بخش بیولوژیک آن فقط هشت صفحه بود.

سالهای متمادی حتی بعد از انقلاب، فقط همین جزوه بود که در اختیار مراکز نظامی قرار میگرفت. در واقع این موضوع در ایران بسیار گمنام و ناشناخته بود. به دلیل تخصص بنده در رشتهی میکروبشناسی، از همان سالهای ابتدایی انقلاب به ترجمه و جمعآوری منابع مختلف مربوط به بیولوژیک روی آوردم. در ایران هیچ منبع قابل اعتنایی وجود نداشت. گرچه وقتی در تاریخ دقت میکنیم، اغلب دانشمندان و متفکران ایرانی در این مقوله صحبت کردهاند.

یکی از شگفتانگیزترین تجربیات من کشف «ذخیرهی خوارزمشاهی» بود که مربوط به 800 سال پیش است که یک

فصل به طور اختصاصی به ترورهای بیولوژیک اختصاص داده بود.

در زمان جنگ ایران و رژیم بعث در جبهه حضور داشتم. گزارشهای متعدد و نگرانکنندهای دریافت کردیم حاکی از استفادهی رژیم بعث از سلاحهای بیولوژیک و این موضوع علاوه بر استفاده از سلاحهای شیمیایی صورت گرفت.

میدانستیم سلاح بیولوژیک اگر بیشتر از بمب اتم نباشد، کمتر از آن نیست. مصمم شدیم برنامههایمان را روی توانمندسازی نیروها در برابر جنگ بیولوژیک متمرکز کنیم. سلاحهای بیولوژیک دو نوع است؛ یک نوع آن باعث از کارافتادگی میشود و نوع دیگر از بین میبرد.

همین موضوع باعث شد که به فکر تحقیقات در مورد سلاحهای بیولوژیک بیفتیم. علاوه بر موضوع شیمیایی، ما در زمینهی سلاحهای بیولوژیک هم اقدامات پاکسازی و پیشگیری را صورت دادیم و حتی در مواردی به درمان عوارض ناشی از سلاحهای بیولوژیک دست پیدا کردیم که به هردلیل اسناد آن منتشر نشدهاند.

اما حقیقت این است که از همان سالهای جنگ، رژیم بعث از عوامل بیولوژیک استفاده کرد و ماهم تحقیقات را ادامه دادیم و به درمان رسیدیم.
بعد از جنگ، مقولهی ترور با سلاحهای گرم شدت گرفت اما بیم آن داشتم که آمریکا و رژیم صهیونیستی از عوامل بیولوژیک استفاده کنند چراکه شناسایی و تشخیص وقوع ترور بیولوژیک بسیار سخت است.

در جریان تحقیقاتی که انجام میدادم به نتایجی هم میرسیدم. در کلاسهای توجیهی بارها به محافظین شخصیتها تشریح کردم و آموزش دادم که این موضوع را ساده نگیرید اما متاسفانه تاکنون جدیتی در مسئلهی مقابله با وقوع ترور بیولوژیک مشاهده نمیکنم. بارها شخصیتهای نظام تا کیلومترها وارد مرزهای کشورهای دیگر میشوند و داخل اتاقهای دربسته حرف میزنند. تشخیص ترور بیولوژیک و اینکه در حال وقوع است یا خیر، محال است. با یک اسپری، لیوان آب آلوده، دستمال آلوده، صندلی، خودکار، کاغذ و هرچیزی که فکرش را بکنید، این ترور ممکن است. موضوع ترور فقط بمب و اسلحه و انفجار نیست.

به همین دلیل است که این ترور به عنوان «ترور خاموش»شناخته میشود؟

-    دقیقا درست است. عناوینی مانند «تهدید خاموش»، «تهدید خزنده» به همین دلیل انتخاب شدهاند. این مقوله در دنیا بهصورت جدی بررسی میشود. بعد از حادثهی 11 سپتامبر، پاکتهایی حاوی ویروس سیاهزخم به کاخ سفید ارسال شد که چند نفر را به کام مرگ فرستاد. این اتفاق برای آمریکا بسیار مهم بود. هماکنون تمام ملاحظات امنیتی و بهداشتی در نظر گرفته میشود اما در ایران متاسفانه جدی گرفته نمیشود. گاهی اوقات برخی پزشکان که تخصصی در حوزهی علم بیولوژیک ندارند، بهراحتی در این مقوله اظهار نظر میکنند درحالی که هیچ علمی در اینباره ندارند. بارها از آنها سؤال کردم که با چه آنالیزی وقوع ترور بیولوژیک را انکار میکنید؟ پاسخشان این است که براساس پروندهی پزشکی بیمار! همین؟! براساس پروندهی پزشکی؟ کجای بدن بیمار را آنالیز کردهاید؟ جالب اینجاست که هیچوقت خود بیمار را ندیدهاند و فقط دور یک میز جمع میشوند و اساس ترور بیولوژیک را انکار میکنند و این بزرگترین خطری است که ممکن است اتفاق بیفتد.

دشمن دقیقا همین را میخواهد که شما به همین سادگی از این موضوع بگذرید. در حالی که خود آمریکا پروندهی بزرگ و امنیتی برای پاکتهای آلوده به سیاهزخم باز کرد و این نشان میدهد که این موضوع چقدر دارای اهمیت است.

وقتی منافقین کشور را ترک کردند و شرایط ترورهای مسلحانه برای آنها سختتر شد، به دنبال روشی از ترور بودند که بدون هزینه باشد و البته تاثیرگذار. از اوایل دههی 70، بنده به سازمانهای مسئول اخطار دادم. وقتی از شدت ترورهای مسلحانه کم شود بیگمان دشمن بیکار نمینشیند. بنده براساس نگاه رهبر معظم انقلاب به چند اصل اشاره میکنم. دشمنی اینها از سال 57 تا به حال نه تنها کم نشده بلکه شدیدتر شده است. برنامهی آنها در نابودی ایران است.

مورد دیگر اینکه بیگمان برای براندازی جمهوری اسلامی برنامه دارند. پروژهی نفوذ را در حال اجرا دارند. آمریکا برای آلودهسازی مواد آرایشی، بهداشتی، غذا و... دیگر موارد برنامههای دقیق دارد. نوع ترور در این روزها تغییر پیدا کردهاست و اگر بیدار نباشیم و هر روز این موضوعات را انکار کنیم، ضرباتی خواهیم خورد که درواقع جبرانناپذیر است.

به همین دلیل است که ما نگرانی خود را اعلام کردهایم و تمام حرف ما این است اگر از دشمنی آمریکا و صهیونیسم خیالمان راحت شده، پس ترورهای بیولوژیک هم وجود ندارد و دقیقا برنامهی جانبی غرب در کنار ترورهای بیولوژیک، این است ما را به سمتی ببرند که این واقعیت مهم را انکار کنیم و در مورد آن دچار سادهاندیشی شویم.

به عنوان مثال مسئولی به خارج از کشور میرود یا در همین داخل کشور از لیوان آب آلوده استفاده میکند. آب مینوشد. جلساتش تمام میشود و به ایران برمیگردد و بعد از یکسال و اندی، سرفههای شدید و مشکلات گوارشی و تنفسی و... به سراغش میآید. همه هم اعلام میکنند که پیر شده یا دچار فلان بیماری شد و از دنیا رفت. هیچوقت هم نمیشود عامل آنرا بیابیم. به هیچ وجه چون غیرقابل ردیابی است. در واقع موضوع به همین سادگی اتفاق میافتد و در عین حال بسیار پیچیده است، اگر این موضوع را تا این اندازه سهل بگیریم.

راههای جلوگیری از ابتلا به عوامل بیولوژیک چیست؟

-    بهترین و مهمترین راه ایجاد آگاهی است. چرا آقای پوتین وقتی به ایران میآید تمام امکانات خود، حتی شخصیترین وسایل را همراه خود میآورد و در زمان بازگشت حتی سرویس بهداشتی خود را هم منتقل میکند؟ با آزمایش مدفوع، میتوان به تمام اشکالات سیستم امنیتی بدن شخص هدف پی برد و با ساخت ویروس متناسب، در سریعترین زمان ممکن او را به کام مرگ فرستاد به نحوی که هیچکس متوجه نشود آن آلودگی چطور وارد بدن شد و چطور اینقدر دقیق عمل کرد و به نتیجهی دلخواه منتهی شد. علم بیولوژیک بسیار حساس و مهم است. او حتی آب و غذای کشوری را که به آن مسافرت میکند، نمیخورد. این یعنی آگاهی. این یعنی اینکه، مقولهی

بیولوژیک و خطرات ناشی از ترورهای بیولوژیک برای عناصر حکومت دارای اهمیت است.

الان نمونهی عینی وجود دارد که بتوان آن را به عنوان اولین ترور بیولوژیکی در ایران مطرح کرد؟

-    تشخیص وقوع ترور بیولوژیک محال است اما این به معنای رد آن نیست. در برخی موارد شاید بتوان نوع میکروب را مشخص کرد اما باز هم نمیتوان گفت که ترور صورت گرفتهاست یا خیر. اما مصادیقی وجود دارد که من به شما عرض کردم. در دشمنی دشمنان، تغییری صورت نگرفتهاست. در هدف آنان که سرنگونی انقلاب اسلامی است، سرسوزنی تغییر ایجاد نشده و با گذشت زمان به دنبال روشهای نوین ترور بودهاند و هنوز هم هستند. اینها از دلایل اصلی احتمال وجود این نوع ترور است. اگر به دنبال نمونه هستید، میشود گفت بله. احتمالاتی وجود دارد که هرگز نتوانستیم آن احتمالات را رد کنیم. نحوهی ارتحال آقا مصطفی خمینی کاملا مشکوک بود. مرگ مشکوک قهرمان ورزشی زیباییاندام هم در دایرهی احتمال وقوع ترور بیولوژیک تعریف میشود. معاون وزیر بهداشت در دولت قبل هم اعلام کرد که برخی موادی که توسط ورزشکاران زیباییاندام استفاده میشود، آلوده به مواد بیولوژیکی است. اگر آن ورزشکار قهرمان دنیا شود، پرچم جمهوری اسلامی به اهتزار درخواهد آمد و این ضربهی کوچکی به غرب نیست. اینها احتمالات است. باید عرض کنم همانطور که تایید صددرصدی وقوع ترور بیولوژیک بسیار مشکل است، رد و انکار آن هم بسیار مشکل است. به این راحتی نیست که وقوع ترور بیولوژیک را با خواندن چهار برگ پروندهی پزشکی انکار کرد. ماجرا بسیار پیچیدهتر از این حرفهاست.

اگر ترور بیولوژیک از همان موقع مرسوم بود، چرا ترورهای دانشمندان هستهای بهصورت آشکار و مسلحانه صورت گرفت؟

-    در موضوع ترور دانشمندان هستهای موضوع متفاوت است. گاهی اهداف آنها در گرو ایجاد التهاب و جنجال خبری است. نیاز دارند که پیام واضحی به کشور هدف بفرستند. ترورهای هستهای بر این اساس صورت گرفت. پیرامون این موضوع، هشدارهای مختلفی دادم اما هیچ وقت مورد توجه قرار نگرفتهاست. مشکل من هم همینجاست. دشمن براساس زمان، مکان و نوع استراتژی، نوع ترور را انتخاب میکند.

مرز توهم و واقعیت در تحقق ترورهای بیولوژیک در کجاست؟

-    به لحاظ علمی و نظامی، تحقق ترور بیولوژیک امکانپذیر است. موضوع در اینجاست که واقع شدهاست یا نه. وقتی ما سلاحهای شیمیایی را دیدهایم، کشتارهای مختلف را دیدهایم، ترور بیولوژیک در کشورهای مختلف دیدهایم، چطور میتوانیم آنرا انکار کنیم؟ بروز گستردهی بیماری سرطان در بین مسئولان کشورهای آمریکای لاتین را باید انکار کنیم؟ آیا مرزهای ایران ویژگی خاصی دارد که اینقدر مطمئن این مقولهی بسیار مهم را نفی میکنیم؟ مشکلی که وجود دارد این است افرادی که ادعای ترور بیولوژیک را مطرح میکنند، یک یا دو و حتی چند سال بعد از وقوع احتمالی آلودگی بیولوژیکی متوجه میشوند و این موضوع فرآیند اثبات ترور بودن یا نبودن را بسیار مشکل میکند.

البته راهی هم وجود ندارد چون عوارض ترورهای بیولوژیک با گذشت زمان مانند یک بیماری بهوجود میآیند و مراحل تایید ترور را فوقالعاده مشکل میکنند. درخصوص مرحوم آقای دادمان، موضوعاتی وجود دارد که به آن اشاره میکنم. خانوادهی محترم ایشان با من تماس گرفتند و گفتند که مرحوم دادمان دچار ترور بیولوژیکی شدند. من گفتم نمیتوانم براساس سخن شما، نظر بدهم. پروندهی پزشکی ایشان را برای من فرستادند.

اما تشخیص وقوع ترور، بعد از سه سال در واقع نزدیک به محال است.
یکی از دلایلی که دشمن ترور بیولوژیک را انتخاب میکند، ایناست که تشخیص آن بسیار سخت است. اما خوشحالی آنها در زمانی است که مقولهی ترورهای بیولوژیک از سوی کارشناسان و رسانه های ما انکار شود.

اشخاصی هم که خودشان اعلام میکنند مورد ترور واقع شدهاند، محکوم به توهم میشوند. به آنها حمله میکنیم. به آنها اتهام میزنیم. اما موضوع اینجاست که باید بررسی کنیم. بررسی هم محدود به یک هفته یا دو هفته نیست. این موضوع نیاز به بررسیهای دقیق آزمایشگاهی با بهترین امکانات دارد نه اینکه با یک بیانیه و اطلاعیهی عجولانه آن را نفی کنیم. وقتی شائبهی مرگ بیولوژیک یاسر عرفات مطرح شد، جسد او حدود سه ماه مورد آزمایش قرار گرفت. چند تیم تحقیقاتی خبره، آزمایشگاههایی با امکانات کامل را در اختیار داشتند تا اینکه بعد از ماهها اعلام نظر کردند.

اگر مسئولان ما بپذیرند احتمال وقوع این ترور وجود دارد، باید مبادی ورود کالا کنترل شوند، شخصیتها کنترل شوند، تمام دریچههای مرتبط با آب و غذا کنترل شود و بسیاری از اقدامات تخصصی دیگر که در واقع کار بسیار مشکلی است. به طور طبیعی راحتترین کار، نفی کلی این مقوله است. البته دوستان و عزیزان ما در مسئولیتهای مختلف، زحمات متعددی متحمل میشوند و هیچ وقت قصد ندارم این تلاشها را نادیده بگیرم اما دانستن برخی موضوعات، نیاز است.

اشکالی ندارد که بگوییم که هیچ شخصی در کشور ما دچار ترور بیولوژیک نشده است و ازقضا این باعث خوشحالیاست اما این موضوع نباید باعث غفلت شود. باید باعث شود سیستمهای پیشگیری، تشخیص و حفاظت تقویت شود تا هیچ روزنهای برای نفوذ ترور بیولوژیک وجود نداشته باشد. احتمال وقوع ترور بیولوژیک همیشه وجود دارد و وجود خواهد داشت.

مسئولان، دانشمندان و مردم ما به خارج از کشور میروند. در معرض هرگونه تروربیولوژیکی قرار دارند. البته من هیچ وقت نگفتهام کسی ترور بیولوژیک شدهاست اما در عین حال هیچوقت نمیتوانم خود را از احتمال بروز این خطر بزرگ به غفلت بزنم.
 

آیا تحرکاتی از سوی دشمن مبنی بر تدارک انجام ترور بیولوژیک مشاهده کردهاید؟

-    بله. ما اسنادی محکم داریم که نشان میدهد داعش هم درصدد انجام ترورهای بیولوژیک است. دانشمندانی را استخدام کرده و رژیم صهیونیستی هم امکانات متعددی در اختیار او گذاشته است. وقتی شما دشمن و خصم و کینهی او را داری باید احتمال هر تحرکی از او را داشته باشی. اینها دیگر اقدام به بمبگذاری نمیکنند. مدتی قبل برای آگاهسازی کارکنان حرم قدس رضوی، سخنرانی خصوصی در جمع این عزیزان داشتم. دوربینهای فوقالعاده مجهز که ریزترین تحرکات را گزارش میدهد.

حرکت نقطه به نقطهی تکتک اشخاص را مورد بازبینی و تحلیل قرار میدهد که اجازهی بروز هیچ حرکت انتحاری یا انفجاری را نمیدهد اما وقتی پرسیدم که برای جلوگیری از وقوع حملات بیولوژیک، چه تدابیری اندیشیدهاید، هیچ پاسخی نداشتند. این مقوله بسیار حساس است. قطعا اسنادی وجود دارد که دشمن در حال برنامهریزی جهت انجام حملات بیولوژیکی است و تنها راه مقابله با آن ایجاد آگاهی و دانش و اختصاص امکانات ویژه در این زمینه است. البته ما بسیار مجهز شدهایم. اشخاص بسیاری در این زمینه در حال تحقیق و پژوهش هستند.

به نظر شما پروندهی اشخاصی که ادعا کردهاند مورد حملات بیولوژیکی قرار گرفتهاند، همچنان باید باز باشد؟
-    این پرونده امکان بستهشدن ندارد. تا زمانی که جمهوریاسلامی وجود دارد و تا زمانی که دشمن وجود دارد پرونده باید باز باشد. باید بگویم که به جای اظهارنظرهای عجولانه، این موضوع را علمی و با حوصله بررسی کنیم.

در سالهای قبل در مواجهه با اشخاصی که دچار حملات بیولوژیکی شدهاند، سؤالی از خودم پرسیدم این که: «آیا میتوانی وقوع حملهی بیولوژیکی را اثبات کنی؟» همین سؤال باعث شد تا ماهها پژوهش انجام دهم و به طرح حدود 30سؤال مختلف برسم. اخیرا شخصی با من تماس گرفت. اما تا چند سؤال اول بیشتر نتوانست پاسخ دهد و در مورد باقی سؤالات پاسخ روشنی نداشت. در اینصورت طبیعتا فرضیهی وقوع حملهی تروریستی رنگ میبازد. با برخی از آنها تا پاسخ به سؤال پانزدهم هم رسیدهام. سؤالات من با آقای طالبزاده تا سؤال 25 هم جلو رفتهام.

تا الان به این نتیجه رسیدهام که احتمال حملهی بیولوژیکی وجود دارد اما راهی برای اثبات آن پیدا نکردهام. سازمانهای امنیتی، نظامی، وزارت بهداشت، وزارت جهادکشاورزی، تمام سازمانهایی که به نوعی با مقولهی بیولوژیک سر و کار دارند باید به طور تمام وقت در حال آمادهباش قرار بگیرند. سوئیس کشوری است که از حدود 100 پیش تاکنون هیچ حادثهی تروریستی به خود ندیده اما جالب است که همیشه در حالت آمادهباش هستند و امیدوارم با همفکری و همگرایی مسئولان، صاحبنظران و اندیشمندان ابزارهای ایجاد امنیت هم بهروزرسانی شوند چرا که هر روز شاهد نوع جدیدی از بروز دشمنی در دشمنان هستیم.

باید در آخر یک موضوع و سؤال اساسی را مطرح کنم. در زمان وقوع حملات بیولوژیکی با چه شماره تلفن یا نهادی باید تماس گرفت؟ من خودم این تست را انجام دادم. ابتدا با 110 تماس گرفتم و موضوع را مطرح کردم شخصی هستم که مورد حملهی بیولوژیکی قرار گرفتهام. اما شخص اپراتور گفت به بخش امنیت مربوط میشود. شمارهی بخش امنیت را پیدا کردم و گفتند با شما تماس میگیریم. یک هفته گذشت اما خبری نشد. با آتشنشانی، اورژانس، وزارت اطلاعات و سازمانهای دیگر. اما هیچ کجا پاسخگو نبود. اما در آمریکا شمارهی مستقیم 911 و در اروپا 112 گزارشات اختصاصی از حادثههای بیوتروریستی را دریافت میکند. متولی گزارشات لحظهای از حوادث بیوتروریستی کشور کدام ارگان است؟ مردم چگونه این موضوع مهم را با متولیان درمیان بگذارند؟

پروفسور علی کرمی در سال 57 دیپلم خود را از دبیرستان فیضیه (آذر سابق) دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی را در مقطع کارشناسی در مجتمع علوم بیمارستانی و کارشناسی ارشد در رشتهی میکروبشناسی را در دانشکدهی بهداشت دانشگاه تهران طی کرد. وی بین سالهای 76 ـ 71 فوق تخصص مهندسی ژنتیک را از دانشگاه کپنهاگ دانمارک اخذ کرد و مدتی بعد از همین دانشگاه با مدرک PH.D فارغالتحصیل شد. همچنین فوق

تخصص زیست مولکولی و مهندسی ژنتیک از آمریکا را نیز در کارنامه خود دارد.

پروفسور کرمی هماکنون استاد دانشگاه، عضو هیئتمدیرهی انجمن پدافند غیرعامل کشور، عضو کمیتهی ملی کنوانسیون خلع سلاحهای بیولوژیک و رئیس پژوهشکدهی مجازی بیوتکنولوژی پزشکی است.

منبع:همشهری  پایداری

نظر شما
پربیننده ها