پاسدار شهید «مرتضی عباسیمقانکی» در دستنوشته خود شرح حالی از کوبیدن مواضع دشمن و درگیری در شهر مندلی عراق را بیان میکند.
خواهر بسیجی شهید «سید مصطفی احمدزاده» در نامه خود آورده است: «ای برادرم، تصمیم دارم در رابطه با دانشگاه کربلا و داستانی که در رأس الشهدا برای برادرانمان اتفاق افتاده بزرگ بنویسم و به دیوار مدرسه بزنم به امید این که خواهران و برادرانی که این مطالب را میخوانند و یا میشنوند درسی بگیرند».
بسیجی شهید «سید مصطفی احمدزاده» در نامه خود شرح حالی از وضعیت خویش در سوریه را بیان میکند.
پاسدار شهید «محمدحسن ابراهیمیورکیانی» در نامه خود ابراز علاقه به خانواده خویش را بیان میکند.
پاسدار شهید «مرتضی عباسیمقانکی» در دستنوشته خود شرح حالی از وداع با همرزمانش قبل از اعزام به منطقه برای عملیات زین العابدین (ع) را بیان کرده است.
پاسدار شهید «مرتضی عباسیمقانکی» در دستنوشته خود شرح حالی از آموزش نظامی در پادگان الله اکبر واقع در اسلام آباد غرب قبل از عملیات زین العابدین (ع) را بیان کرده است.
بسیجی شهید «حمیدرضا محسنی» در وصیتنامه خود آورده است: «ای خواهر مسلمانم تو زینب زمان باش و در راه الله مبارزه کن. ای برادران عزیزم راه خدا بهترین و ارجمندترین راه هاست پوینده و کوشنده این راه باشید».
پاسدار شهید «محسن فرحزادی» در نامه خویش آورده است: «انشاءالله به یاری خداوند راه کربلا به دست رزمندگان و فرماندهی امام زمان (عج) باز گردد و بنده نیز جزو یاران آن امام بزرگوار باشم».
بسیجی شهید «امیر حاج امینی» در دستنوشته خود آورده است: «بیایید و به خاکش بیافتید و زار زار گریه کنید و امیدوار به بخشایش و کرمش باشید؛ و با او آشتی کنید، زیرا بیش از حد مهربان و بخشنده است فقط کافی است یکبار از ته دل صدایش کنید و دیگر مال خودتان نیستید».
بسیجی شهید «امیر حاج امینی» در دستنوشته خود آورده است: «دنیا برای ضعیف نفسان یک گرداب هلاکت است اگر لحظهای به خودمان واگذار شویم، وای بر ما که دیگر نابودیمان حتمی است».