شهید دانشجو «علی ضامنمقامی» در نامه خود خطاب به برادران انجمن اسلامی روستای جنتمکان آورده است: انجمن اسلامی را محکم نگه داشته و از ولایت فقیه به عنوان پشتوانه الهی استفاده و از رهبری امام به شدت طرفداری کنید.
دانشجوی شهید «علی ضامن مقامی» در دستنوشته خود آورده است: «شما عزیزان باید پاسدار راستین مکتب خون و شهادت و نیز اسلام عزیز باشید.»
دانشجوی شهید «مسعود ادهمی» در وصیتنامه خود آورده است: «به تمام برادران تذکر میدهم که از تفرقه دوری جوئید و دنبالهرو خط امام باشید و او را یاری نمائید که ما هرچه داریم از ایشان است. پیوسته در خط حزبالله و همگام با حزبالله بوده و حزب جمهوری اسلامی که نزدیکترین حزب به حزبالله است را فراموش نکنید.»
دانشجوی شهید «مسعود آخوندی» در وصیتنامه خود آورده است: «برادران سعی کنید خط امام و ولایت فقیه را بر جامعه حاکم کنید که این جز با خودسازی امکان ندارد و نیز امربه معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید.»
شهید «عبدالامیر شاکور» در وصیتنامه خود آورده است: «ای برادران و خواهران دینی من سعی کنید تا این امانت الهی (اسلام محمدی) را که اکنون در دست شماست خوب حفظ کنید و در نشر و گسترش آن تا سرحد جان کوشا باشید.»
روحانی شهید «ابراهیم فیاضی» در وصیتنامه خود آورده است: «بر ملت مسلمان ایران است که این لحظه حساس را به دقت بررسی کنند، از گذشتهها سرمشق بگیرند و نگذارند بار دیگر اجانب بر ما تحمیل شوند که الحمدلله این مرحله گذشته است. برای دفع توطئههای دشمنان اسلام، هیچ سلاحی بهتر از خون و هیچ شعاری کوبندهتر از لاالهالاالله نیست.»
شهید «جمال ظلانوار» در دستنوشته خود آورده است: «برادران عزیز و خواهران خوبم همه شماها را به خدا مىسپارم. از شما تنها خواهشى که دارم این است که هیچوقت امام را تنها نگذارید و در هر زمان و هر مکان هستید، امام را یارى کنید و دلم مىخواهد که راه ما را ادامه دهید.»
دانشجوی شهید «محبتعلی عودی» در وصیتنامه خود آورده است: «شما را توصیه به تقوای الهی میکنم که وصیت مقتدایم علی (ع) است و
اطاعت از ولایت فقیه که فلسفهی انقلاب اسلامی است و تحرک شیعه نیز از آن است.»
شهید «جمال ظل انوار» در وصیتنامه خود آورده است: «از شما امت مسلمان این تقاضا را دارم که کارى نکنید که قلب امام امت بدرد آید، بدانید که نه خدا راضى است و نه شهیدان از اینکار شماها مىگذرند.»
شهید «جعفر چنگیزی» در وصیتنامه خود آورده است: «پدر و مادرم! من دوری شما را نمیتوانم تحمل کنم؛ چه کنم که جنگ است و من به خواست و به علاقه خودم به این جنگ تحمیلی آمدم.»