وصیت‌نامه شهید جعفر چنگیزی

شهید «جعفر چنگیزی» در وصیت‌نامه خود آورده است: «پدر و مادرم! من دوری شما را نمی‌توانم تحمل کنم؛ چه کنم که جنگ است و من به خواست و به علاقه خودم به این جنگ تحمیلی آمدم.»
کد خبر: ۲۹۷۹۸۹
تاریخ انتشار: ۱۳ تير ۱۳۹۷ - ۰۵:۰۰ - 04July 2018

به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «جعفر چنگیزی» در سال ۱۳۴۲ در جنوب غرب تهران چشم به جهان گشود. وی در تاریخ ۲۸ دی ۱۳۵۹ در جبهه‌های حق علیه باطل در آبادان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

متن وصیت‌نامه‌ای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه می‌خوانید:

«بسم الله الرحمن الرحیم

سلام:

پس از عرض سلام، سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که از درگاه خداوند متعال دوری اینجانب را تحمل بفرمائید.

مادر و پدر عزیزم و مادر بزرگم امیدوارم که مرا ببخشید که با آن حال از خانه خارج شدم و امیدوارم که مرا که در این راه خیر پیشقدم شده‌ام از راه دور دعا کنید.

شما خودتان می‌دانید که من دوری شما را نمی‌توانم تحمل کنم چه کنم که جنگ است و باید من به خواست و به علاقه خودم به این جنگ تحمیلی آمدم.

مادر و پدر و مادر بزرگ عزیزم وضع اینجا خوب است با برادران دیگر در هتل کاروانسرا هستیم و جای شما هم خالی است.‌

ای پدر و مادر عزیزم ما در هتل کار‌های پشت جبهه را انجام می‌دهیم و امیدوارم که شما نگران من نباشید، حال من و دیگران خوب است. از پدر عزیزم من معذرت می‌خواهم که بدون خداحافظی از خانه بیرون رفتم و از او خواهش می‌کنم که مرا ببخشد.

و‌ ای خواهر بزرگترم امیدوارم که تو هم درس‌هایت را بخوانی و با قبول شدنت مرا خوشحال کنی و امیدوارم که دَرست را بخوانی و همیشه در زندگی شاد و خوش باشی و تو‌ ای خواهر کوچکتر از بزرگترم امیدوارم که تو هم درست را بخوانی و مرا خوشحال کنی. فاطمه جان مواظب باش که از ماشین می‌خواهی رد بشوی با ماشین تصادف نکنی و امیدوارم مواظب خودت باشی.

مادر و پدر عزیزم و مادر بزرگم سلام مرا به عمه‌ها و عمو‌ها و پسرعمو‌ها و دوستان و آشنایان و همه کسانی که مرا سراغ می‌گیرند سلام مرا برسانید، من دیگر عرضی ندارم و فقط من می‌خواهم که برایم گوسفندی نذر نکنید، چون نمی‌خواهم به خرج بیافتید.

دوستتان دارم خداحافظ دوستدار شما جعفر

۱۳۵۹/۱۰/۳»

انتهای پیام/ 900

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار