خاطرات خاکیان افلاکی(7)

گرد و غبار نجاتمان داد

فرمانده گردان با تیپ تماس گرفت و موقعیت گردان را اعلام کرد و از تیپ پیام دادند که شما در محاصره کامل دشمن هستید و هر چه سریعتر عقب‌نشینی کنید.
کد خبر: ۲۴۴۳۳۴
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۶ - 20June 2017

گرد و غباری که کمک غیبی شدبه گزارش دفاع پرس از خراسان شمالی، «محمود علیزاده» از رزمندگان دوران دفاع مقدس خراسان شمالی است که مدت 28 ماه در جبهه‌های حق علیه باطل به دفاع از وطن پرداخته است در بخشی از خاطرات خود که در کتاب «خاکیان افلاکی به روایت نسل سومی‌ها» به رشته تحریر درآمده است می‌گوید: شب عملیات مرحله مقدماتی والفجر شروع شد و گردان ما نیز طبق نقشه حرکت کرد و تا نزدیکی صبح راه رفتیم ولی از نیروهای دشمن خبری نبود و با جاهایی را که برای ما تشریح کرده بودند برخورد نکردیم.

همچنان جلو می‌رفتیم و هوا داشت کم‌کم روشن می‌شد. فرمانده گردان با تیپ تماس گرفت و موقعیت گردان را اعلام کرد و از تیپ پیام دادند که شما در محاصره کامل دشمن هستید و هر چه سریعتر عقب‌نشینی کنید و ما نیز طبق دستور عقب‌نشینی نمودیم.

هوا روشن شده بود و ما از کنار نیروی دشمن رد شدیم. باد شدید شروع به وزیدن کرد. گرد و غبار همه جا را فرا گرفت و دشمن متوجه ما نشد و ما بدون هیچ تلفاتی از محاصره در آمدیم و مشغول ساختن سنگر شدیم.

زمانی دشمن متوجه ما شد که ما در سنگرها پناه گرفته بودیم. آن باد و گرد و غبار گویا از طرف خداوند کمک غیبی بود که در آن شب به کمک نیروهای اسلام آمد و باعث شد سالم از کنار دشمن گذشتیم و در مقابل آنها در داخل سنگرها قرار گرفتیم و توانستیم در یک عملیات موفق منطقه وسیعی از خاک کشور را از دشمن اشغالگر پس گرفتیم.

انتتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها