مراسمی که تبدیل به یک شب خاطره به یاد ماندنی شد

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دفاع مقدس در مراسم رونمایی از کتاب طلایهدار بیداری، شناختنامه تصویری آیتالله سید محمود طالقانی که بعد از ظهر سه شنبه درموزه شهدا برگزار شد خانواده، دوستان و جمعی از مسئولان بنیاد شهید و امور ایثارگران حضور داشتند.

در این مراسم مدیران و مسئولان بنیاد شهید، فرزند و دوستان آیتالله طالقانی به سخنرانی پرداختند اما به دلایلی مانند داشتن خاطرات مشترک از آیتالله طالقانی مراسم بسیار جذاب و پرنشاط گذشت و از حالت جدی و خشک مراسم معمولی خارج شده بود. به طوری که همه افراد حاضر در جلسه وقتی کسی به عنوان سخنران خاطرهای را بیان میکرد با او همراهی کرده و در رابطه با آن ماجرا خاطرات خود را نیز اضافه میکردند تا  این مراسم به یک شب خاطره به یادماندنی تبدیل شود.

حتی بسیاری از دوستان و مریدان آیتالله طالقانی به دلیل علاقهای که به این عالم بزرگوار داشتند از شهرهایی مانند اهواز و طالقان خود را به تهران رسانده بودند تا بتوانند در این مراسم که به نام این روحانی مبارز بود شرکت داشته کنند.

تهیه آثار مستند شهدا؛ رویکرد نشر شاهد

در ابتدای مراسم فقیه، مدیر کل انتشارات و اطلاعرسانی بنیاد شهید ضمن تشکر از سید مهدی طالقانی، محمدرضا کائینی، گردآورنده تصاویر آلبوم طلایهدار بیداری و علیرضا ذاکری، طراح و مدیر هنری این مجموعه تصویر گفت: رویکرد نشر شاهد این است که تهیه آثار مستند شهدا را در دستور کار خود قرار دهد. مجله شاهد یاران نیز با این رویکرد منتشر میشود.

وی در ادامه بیان داشت: در حوزه نشر الکتریکی هم آثار فراوانی عبارت از هزاران فریم و همچنین صوت منتشر شده است. کتاب وصایای کامل شهدا نیز در دست اقدام است. تاکنون نیز 5 اثر تصویری و آلبوم عکس منتشر کردهایم که عکسهای نواب صفوی، میرزا کوچک خان جنگلی، رویداد محور(خرمشهر)، آلبوم تصاویر عکاسان ایثارگر 4 مجموعه تصویر بوده که امروز نیز طلایه دار بیداری مجموعه آثار آیتالله طالقانی را رونمایی خواهیم کرد.

فقیه اضافه کرد: این کتاب دارای 500 فریم عکس از دوران کودکی، نوجوانی، جوانی و مبارزات آیتالله طالقانی است و سعی کردیم نفیس بودن آن رعایت شود.

مرحوم طالقانی ذره ای از هدفش عقب نشینی نکرد

در ادامه مراسم سید مهدی طالقانی، فرزند آیتالله طالقانی در رابطه با پدر بزرگوارش گفت: ایشان به دلیل ازخودگذشتگیاش بود که این چنین نیز شجاعت داشت. مرحوم طالقانی از همه چیز زندگیاش گذشته بود و خودش را برای مرگ آماده کرده بود.

وی افزود: ایشان حتی وقتی که در تبعید هم بود ذرهای از هدفش عقبنشینی نمیکرد به طوری که در بافت کرمان وقتی که به عنوان فردی تبعیدی رفت اولین کاری که کرد این بود که درب مسجدی را که مدتها بود بسته مانده بود باز کرد و جوانان را به مسجد دعوت کرد، حتی به یاد دارم که یک لیست بلندی از کتابها هم سفارش داد تا من از انتشاراتی که متعلق به ایشان، شهیدمطهری و دیگر دوستانشان بود تهیه کنم و برایشان بفرستم.

طالقانی در پایان در رابطه با ارتباط چند ساله خود با بنیاد شهید بیان داشت: من از زمانی که دکتر دهقان معاونت پژوهشی بنیاد شهید را بر عهده داشتند ارتباط نزدیک و خوبی با بنیاد شهید پیدا کردم و دوستان نیز لطف بی دریغی داشتند و ما هر چه میخواستیم انجام میدادند.

وی در پایان گفت: من از بنیاد شهید خواستم که آلبومی تصویری از پدر تهیه کنند و علاوه برآن نیز تلاش کنند تا سریالی در رابطه با پدر ساخته شود که متأسفانه به دلیل هزینه زیاد سریال فعلا این اتفاق نیفتاد اما با همکاری و لطف بنیاد شهید این آلبوم به پایان رسید.

هنوز نسل جوان چندان با گذشته و اتفاقاتی که پیرامون انقلاب افتاده است آشنایی ندارند

پس از صحبتهای مهدی طالقانی، انصاری قائم مقام بنیاد شهید درباره حادثه 17 شهریور گفت: نباید از یاد ببریم که این روز در حقیقت نقطه عطف حرکت پیروزمندانه انقلاب اسلامی بود به طوری که باعث شد تا حرکت انقلاب تندتر و سرعت آن بیشتر شود.

وی در رابطه با حوادث مربوط به انقلاب گفت: علی رغم تلاشهای زیادی که صورت گرفته هنوز نسل جوان چندان با گذشته و اتفاقاتی که پیرامون انقلاب افتاده است آشنایی ندارند و شاید یکی از دلایلش این است که هر چند اتفاقات کمی صورت نگرفته اما این تلاشها به شکل زنجیرهوار به هم متصل نشدهاند و از سوی نویسندگان و همه کسانی که باید این جریانات را به نسل جوان منتقل میکردهاند به این جریانها به صورت سیستمی نگاه نشده است.

انصاری در رابطه با آشناییاش با مرحوم طالقانی گفت: من روزی که آیتالله طالقانی از زندان آزاد شدند یعنی یکی از روزهای آبانماه 57 ایشان را دیدم، ایشان به همراه روحانی دیگری از زندان بیرون آمدند که من و چند نفر از دیگر دوستان به دیدن ایشان رفتیم.

وی گفت: مرحوم طالقانی همیشه در خدمت امام و رهبری و ولایت بودند به طوری که زمانی که یک شورای رهبری تشکیل میدهند و بعد میفهمند که امام(ره) نیز شورای رهبری تشکیل دادهاند گروه خود را منحل میکنند که این نشان دهنده تبعیت ایشان از امام(ره) است.

انصاری تصریح کرد: وقتی که منافقین میخواستند در مقابل امام(ره) امام دیگری بسازند و لذا تلاش داشتند تا از آیتالله طالقانی سوء استفاده کنند تا رهبری امام را تجزیه کنند آیتالله طالقانی اجازه نداد تا از وجهه ایشان در تضعیف انقلاب استفاده کنند و در نماز جمعه آن خطبه زیبا را خواند و امام را رهبر و محور انقلاب مطرح کرد.

وی اضافه کرد: مرحوم طالقانی مفسر قرآن و مبارز و برادر امام(ره) است. ما باید این چنین اسطورههایی را به نسل جوان معرفی کنیم در این راستا 106 شماره شاهدیاران منتشر شده است که از زبان آقای خامهیار راهاندازی شد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: ما اخیرا بهترین فیلم ایثار و خبرنگاران حوزه ایثار و شهادت را معرفی کردیم و در آینده نیز نمایشگاه کتاب ایثار و شهادت را برگزار خواهیم کرد.

شاه همیشه میگفت سید حسن مدرس، پدر پدر مرا و طالقانی پدر مرا در آورد!

در پایان نیز سید محمد صادق قاضی طباطبایی، یکی از دوستان نزدیک آیتالله طالقانی اظهار داشت: من در قم با امام(ره) رفت و آمد داشتم و زیاد به خانه ایشان میرفتم زمانی که خواستم برای کار و زندگی به تهران بیایم از ایشان خواستم تا کسی را در تهران معرفی کنند تا بتوانم در حضورش غنی شوم.

وی ادامه داد: امام(ره) آیتالله طالقانی را به من معرفی نمودند که واقعا نیز همان گونه بود که امام فرموده بودند. ایشان مجتهد مسلم بودند اما همیشه از عناوین دوری میجستند.

وی تأکید کرد: شاه همیشه میگفت سید حسن مدرس، پدر پدر مرا و طالقانی پدر مرا در آورد. آیتالله طالقانی با این که اگر در قم میماندند بی شک یکی از مراجع میشدند اما به دلیل دعوت جوانان به اسلام به تهران آمدند.

طباطبایی با ذکر خاطرهای از آیتالله طالقانی بیان داشت: ایشان درس تفسیر قرآن میگفتند آمدند و گقتند بالای منبر نروید و تفسیر بگویید، ایشان پایین منبر میایستادند و تفسیر میگفتند. دوباره آمدند و گفتند اصلا نایسیتد و سخن نگویید. بعد از آن در مسجد مینشست و تفسیر قرآن میگفت، آمدند و گفتند بگوییم ننشین و تفسیر نگو حتما میخوابید و تفسیر میگویید.

وی در پایان گفت: کمک کردن به زلزلهزدگان و کمک به مردم فلطسین از جمله کارهایی بود که ایشان انجام میدادند شاید الان به زبان کار آسانی باشد اما آن گونه این کارها از جمله کمک به مردم فلسطین اصلا کار سادهای نبود.