«شهید شهبازی» به روایت سردار همدانی -1/

هیچ‌کس فکر نمی‌کرد «شهبازی» فرمانده جدید استان همدان باشد!

وقتی «محمود شهبازی» همراه «محمد بروجردی» به همدان آمد، هیچ‌کس فکر نمی‌کرد او فرمانده جدید استان همدان باشد، چرا که در بین اعضای شورای فرماندهی سپاه استان همدان آدم‌های استخوان‌دار و مطرحی بودند که می‌توانستند به این سمت منصوب شوند.
کد خبر: ۳۶۲۸۱۲
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۵ - 23September 2019

هیچ کس فکر نمی‌کرد فرمانده جدید استان همدان شهبازی باشدبه گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، شهید «محمود شهبازی دستجردی» در سال 1337 در اصفهان متولد شد. تحصیلاتش را در اصفهان به پایان رساند و در سال 1356 در رشته مهندسی صنایع در دانشگاه علم و صنعت پذیرفته شد.

شهبازی فعالیت‌های سیاسی خود را با مطالعه كتاب‌های «استاد مطهری» و «علامه طباطبایی» آغاز کرد و پای مجالس سخنرانی «آیت‌الله طاهری» شركت می‌نشست. وی عمده فعالیت‌های خود را در «مسجد شفیعی» انجام می‌داد. محمود که به‌خاطر فعالیت‌های مستمر سیاسی‌اش در اصفهان، شناخته می‌شد، در نخستین راهپیمایی اصفهان نقش فعالی داشت. با ورود امام خمینی (ره) به ایران، مسئولیت امنیت بهشت‌زهرا (س) را بر عهده گرفت و در اسفند همان سال، به عضویت «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» درآمد.

محمود شهبازی در روز 13 آبان 1358 به همراه شهید «محسن وزوایی» در تسخیر لانه جاسوسی شرکت کرد و در سال 1359، برای سازماندهی سپاه پاسداران شهر «همدان» به این شهر رفت و پس از چندی نیز به فرماندهی سپاه پاسداران همدان منصوب شد.

شهبازی در عملیات «بیت‌المقدس» و «فتح‌المبین» شرکت داشت و سرانجام در روز دوم خرداد 1361، در آستانه «فتح خرمشهر» در عملیات «بیت‌المقدس» در اثر اصابت تركش خمپاره، به شهادت رسید.

شهید «حسین همدانی» از جمله دوستان شهید شهبازی بود که مدتی طولانی همراه و همرزم وی بود. خواندن خاطرات سردار همدانی می‌تواند ابعاد شخصیتی شهید شهبازی را روشن کند و درک درستی از منش و اندیشه این شهید بزرگ‌وار را به مخاطب ارائه دهد.

در کتاب «مهتاب خین» که حاصل گفت‌وگوی «حسین بهزاد» با «سردار همدانی» است به طور مفصل به شخصیت شهید شهبازی پرداخته شده است. به مناسبت ایام دفاع مقدس بخش‌هایی از این کتاب که در ارتباط با شهید شهبازی است منتشر خواهد شد که قسمت اول آن را در ادامه می‌خوانید:

فرمانده جوان اصفهانی

«اواخر اسفند 1359 که از سپاه استان همدان پیغام رسید: همدانی، هر چه سریع‌تر به همدان بیا کار مهمی با شما داریم. حوالی عصر بود که به همدان برگشتم. نماز را به امامت حجت‌الاسلام جوادی اقامه کردیم. بعد شورای فرماندهی سپاه استان با شش عضو باقی‌مانده‌اش تشکیل جلسه داده و دوستان گفتند: قرار است همین امشب برادر بروجردی بیاید و رسماً فرمانده جدید سپاه استان را معرفی کند.

«محمد نوری» مسئول واحد اطلاعات سپاه، «سعید فرجیان زاده» مسئول واحد پرسنلی سپاه استان، «حاج نیکومنظر»، «اسماعیل فدایی» مسئول واحد روابط عمومی سپاه استان، «حاج محمد سماوات» مسئول واحد امور مالی و واحد تدارکات» و «حجت‌الاسلام محمد جوادی» مسئول دفتر نمایندگی حضرت امام در سپاه استان همدان بودند این شش نفر باقی‌مانده آن شورای فرماندهی ۹ نفره بودند که سه نفرشان طایفه نوروزی، قشمی و ترابی روز اول جنگ در پاسگاه تیله کوه توسط دشمن به اسارت گرفته شدند مسئولیت اداره فرماندهی واحد بسیج و این واحد نیروی انسانی را جانشین‌های این سه نفر به عهده داشتند.

بحث اول اعضای شورا درباره رسمیت بخشیدن به عضویت پاسداران ذخیره سپاه همدان بود. تا قبل از تشکیل آن جلسه در سپاه همدان دو رده نیرو داشتیم، رده اول، نیروهای کادر رسمی بودند. شرایط عضویت آنها خیلی سفت و سخت بود. اینان حتماً بایستی سابقی مبارزه قبل از انقلاب در کارنامه‌شان داشته و در محافل معتبر انقلابی - مذهبی استان از تشخص وجاهت بالایی برخوردار می‌بودند. رده دوم نیروهای ما بچه‌های مذهبی فعال طرفدار انقلاب بودند که عموما از سال 1357 وارد گود مبارزه شدند.

از لحاظ دانش سیاسی و معلومات مذهبی آدم‌های پخته‌ای نبودند ولی شور مذهبی، ایمان به اسلام و خط حضرت امام (ره) در آنها موج می‌زد. به تعبیری می‌توان گفت این‌ها درواقع بسیجی‌های ما بودند که به فعال شدن جوهره مکتبی و مبارزاتی آنها امید زیادی بسته بودیم. در بحث جذب نیرو در قیاس با پاسداران رسمی نسبت به این بچه‌ها سخت‌گیری کمتری به عمل می‌آمد. در آن جلسه اول بر سر ارتقاء سطح این نیروها به‌تفصیل بحث شد و نسبت به اعطای عضویت رسمی به شماری از آن‌ها توافق کلی به عمل آمد.

حدود یک ساعت بعد از نماز مغرب و عشا بود که شهید بروجردی و فرمانده جدید سپاه استان، از کرمانشاه به همدان رسیدند و آمدند به سپاه استان. حین استقبال و دیده‌بوسی با آقای بروجردی دیدیم که در معیت ایشان یک پاسدار جوان آمده، چهره‌ای نورانی ابروها و چشم‌هایی سیاه و محجوب و محاسن آراسته و بلندی داشت. خیلی کم‌حرف بود و لهجه اصفهانی داشت ابتدا به ساکن فکر کردیم از همکاران آقای بروجردی و یا دوستان ایشان است حتی به مخیله احدی از حاضران در جلسه هم خطور نمی‌کرد که همین جوان محجوب ناشناس قرار است تا دقایقی دیگر به‌عنوان فرمانده سپاه استان معرفی بشود.

چراکه در بین اعضای شورای فرماندهی سپاه استان همدان آدم‌های جا افتاده و شناخته‌شده‌ای داشتیم از قبیل آقایان حجت‌الاسلام جوادی، نیکومنظر، سماوات و دیگران توقع داشتیم یک چنین اشخاص استخوان‌دار و مطرحی را به فرماندهی سپاه استان منصوب کنند؛ اما آن شب دیدیم آقای بروجردی می‌خواهد یک فرد ناشناس را که در قیاس با دوستان عضو شورای فرماندهی سپاه استان جوان نو خواسته‌ای به نظر می‌رسید به‌عنوان سپاه معرفی کند طبیعی بود که این امر برای اذهان حضار جلسه قدری ثقیل بود.

آقای بروجردی برای ما از این جوان ناشناخته یک معارفه دقیقی به عمل آورد. ایشان گفت؛ برادرمان محمود شهبازی دستجردی از مبارزین مذهبی فعال جنبش دانشجوئی در قبل از انقلاب بوده، ضمن اینکه ایشان شاگرد شاخص کلاس‌های معارف اسلامی استاد علی‌اکبر پرورش هستند. این برادر عزیز ما دانشجوی رشته مهندسی صنایع در دانشگاه علم و صنعت تهران است. روز دوازدهم بهمن 1357 در کمیته مردمی استقبال از رهبر انقلاب آقای شهبازی مسئولیت برنامه‌ریزی تامین امنیت حضرت امام، در بهشت‌زهرا (ره) را بر عهده داشت. ضمن آنکه از عناصر برجسته دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در جریان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا هم بوده.

بعد آقای بروجردی گفت در این رابطه نکته‌ای را خدمت شما عزیزان می‌کنند که تقاضا دارم عجالتاً آن را جای دیگری عنوان نکنید. مطلبی که می‌گویم صرفاً با هدف آشنایی بهتر شما با این برادر عزیز است. بعد از شکست تهاجم نظامی عناصر نیروی دلتای ارتش آمریکا در صحرای طبس وقتی که قرار شد جاسوسان آمریکایی را در سطح استان‌های کشور تقسیم و نگهداری کنند.

برادرمان شهبازی تعدادی از این جاسوس‌ها را آورد و آن‌ها را در همین شهر همدان مخفی کرد. مسئولیت حفاظت از آنها را هم سپرده به یکی از بچه‌های سپاه همدان سوابق سپاهی‌گری و نظامی ایشان هم درخشان است. شهبازی، عضو دفتر هماهنگی ستاد مرکزی سپاه بوده و از شروع جنگ در جبهه سرپل، به همراه بچه‌های گردان 9 سپاه تهران متصدی شناسایی شبانه‌روزی خطوط و مواضع ارتش بعث شده است.

محمود شهبازی پیشتر هم به همدان رفت و آمد داشت منتها ما از این ماجرا اطلاعی نداشتیم. بعد از شروع جنگ به‌واسطه اینکه محمود شهبازی در معیت محسن وزوایی در محور چپ جبهه سرپل ذهاب و منطقه برآفتاب مشغول شناسایی بود ما اسم او را شنیده بودیم. ولی تا به آن شب با همدیگر ملاقات حضوری قبلی نداشتیم، چه این‌که دانستیم برادرمان وزوایی از بچه‌های دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بوده اما از ارتباط شهبازی با آن مجموعه اطلاعی نداشتیم.»

ادامه دارد ...

نظر شما
پربیننده ها