شهید «مظفرعلی ذوالقدر» در وصیتنامه خود آورده است: «اثاثیه که در زندان با خود دارم به برادرم غلامرضا ذوالقدر داده شود».
پاسدار شهید «حمیدرضا شالی» در وصیتنامه خود آورده است: «انقلاب دسترنج خون هزاران شهید گلگونکفن خود را براى حفظ و تداوم آن آماده سازید وظیفهاى بس سنگین بر دوش شماست که همانا نسل آینده انقلاب است در پرورش سربازان آینده اسلام از وجودتان مایه بگذارید».
شهید «سید مجتبی نواب صفوی» در وصیتنامه خود آورده است: «من از مال دنیا در زندان چیز قابلی ندارم بجز اشیا مختصری که موجود است و آنها را به خانواده و مادرم بدهید».
دو دختر دانشآموز در نامه خود به امام خمینی (ره) آوردهاند: «ما فقط دلمان میخواهد که با شما درد دل کنیم؛ چون دلهایمان لبریز از محبت شماست».
یک دختر هندی در نامه خود آورده است: «ملت شیعه امروز یتیم شد، به خاطر اینکه امام خمینی پدر روحانی ما بودند».
پاسدار شهید «عباس فخارنیا» در نامه خود آورده است: «اولین امضا پاسدار جهت عضویت در سپاه امضای شهادت طلبی اوست».
پاسدار شهید «حمیدرضا شالی» در وصیتنامه خود آورده است: «جلوى كوچكترين كجروىها محكم بايستيد و از خط امام ذرهاى فاصله نگيريد و با استقامت و صبر، سيلى محكمى بر گوش ضدانقلاب داخلى و خارجى وارد آوريد».
بسیجی شهید «امیرهوشنگ قیومی» در نامه خود به خانواده، از وضعیت خود در جبهه جنگ میگوید و توفیق برای خدمت بهتر و بیشتر به اسلام را برای خانواده طلب میکند.
پاسدار شهید «عبدالله ایجادی» در وصیتنامه خود آورده است: «زبان خود را مهار کنید تا از جامعه شما فتنهها کنار رود. اگر میخواهید زندگی سالمی داشته باشید، زبان خود را کنترل کنید.».
پاسدار شهید «عبدالله ایجادی» در وصیتنامه خود آورده است: «پدران و اجداد ما تا رسیده به ما، از روزی که چشم باز کردیم، جیرهخوار و نوکر اباعبدالله بودهایم و از اول زندگی، حرکت و شیوه حسین (ع) برای ما الگو بوده است».