به گزارش خبرنگار ساجد، پاسدار شهید «حمیدرضا شالی» در هجدهم خرداد ۱۳۴۰ چشم به جهان گشود. وی حین عملیات والفجر۴ در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۶۲، در منطقه پنجوین به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای که از این شهید والامقام به یادگار مانده است را در ادامه میخوانید:
«بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ
أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ مَحْیا بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِهِ وَ أَشْهَدُ أَنْ علیاً، ولی اَللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنْ الْجَنَّةَ حَقٌّ، وَأَنَّ النَّارَ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لَّا رَیْبَ فِیهَا وَأَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَن فِی الْقُبُورِ.
االَّذِینَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ ۚ. وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ.
آنانکه ایمان آوردند و از وطن هجرت کردند و در راه خدا با مال و جانشان جهاد کردند آنها را نزد خدا مقام بلندى است و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند.
«وصیتنامه»
حضور خانواده عزیزم به حکم وظیفه شرعى
بار دیگر سعادتى نصیب گردید و فرصتى دوباره پیش آمد تا تکرارى روى دهد که شاید موجب پاکى گذشتهها و رفع گناهان گردد که در این بین امیدى نیست بجز رحمت او که فرا خوانده است ما را بسوىخود و قسم یاد کرده است که پاک کند گناهان رهروان راهش را و روندگان به استقبال میدانهاى امتحان را.
امیدوارم که در آن لحظه که مشغول خواندن این کلمات هستید با قامتى استوار و رویى گشاده و دلى بىغصه و اندوه چند کلامى از این لحظه من به یادگار بشنوید بدانید که بین این دو لحظه ثانیهاى بیش فاصله نیست در میدان مسابقه دنیا همه بىاراده به سوى تولدى مجدد به سرعت پیش میروند پس چه جاى اندوه که این تکامل از ماده به ماوراء در سرنوشت انسان است حال یا کمى زودتر و یا دیرتر.
با درود بر اولیاء و اوصیاء و پیامبران و با درود بىپایان به پیشگاه با سعادت مولا امام زمان (عج) و نایب برحقش امام روح الله خمینى و با درود بر ارواح طیبه شهیدان از صدر اسلام تا کنون و سلام بر سرور شهیدان کربلا حسین بن على (ع).
مادر مهربان امیدوارم که توانسته باشم حقى را که بر گردنم داشتى و زحماتى را که از کودکى برایم تحمل کرده بودى به این وسیله اگر خدا قبول کند ادا کرده باشم و توانسته باشم مایه سربلندیت را در روز رستاخیز فراهم آورم و تو نیز در زمره اطرافیان مادر سرور شهیدان فاطمه (س) درآیى.
مادر عزیزم مبادا از شهادت من دلگیر و ناراحت شوى اگر راحتى مرا میخواهى خندهاى بر لب بیاور و به یاد خدا باش و، چون کوه استوار.
برایم نماز بخوان تا شاید به رحمت ثواب نمازهایت خداوند از سرگناهانم بگذرد. من با تو مادر خوبم چه میتوانم بگویم که هرچه دارم از تو دارم و هرچه میدانم از تو فرا گرفتهام از انقلاب بگویم، از اسلام بگویم، از امام بگویم، از فلسفه شهادت بگویم، از عدم اندوه و ناراحتى بگویم که تمام اینها را از تو آموختهام پس چه بگویم جز اینکه با همان صلابت همیشگى و با همان ایمان محکم بر قضاى الهى صبر کنى و بر تمام جهان و نسل آینده درس استقامت و مبارزه و شهادت بیاموزى.
و، اما شما خواهران مهربانم بر من سیاه نپوشید از فراز بر مسائل بنگرید و وظیفه شرعى و اسلامى خویش را بدرستى درک کنید. از دنیا کناره نگیرید دنیا پوچ نیست دنیا صحنه امتحان است و میدان فعالیت و کوشش مبادا غفلت ورزید. گروهى از دنیا کناره میگیرند و به تمامى نعمتهایى که خداوند براى بهرهورى بندگان صالحش قرار داده بىاعتنا مىگردند که اینان هم در اشتباه هستند به تحصیلتان بیش از پیش اهمیت دهید همه کارهایتان را براى خدا انجام دهید تا تمامى فعالیتهایتان جهتدار باشد به سوى تکامل و به سوى الله.
همواره با بینش دقیقى انقلاب و اجتماع و حرکتهاى مختلف را تحلیل کنید و جلوى کوچکترین کج روىها محکم بایستید و از خط امام ذرهاى فاصله نگیرید و با استقامت و صبر، سیلى محکمى بر گوش ضدانقلاب داخلى و خارجى وارد آورید...»
ادامه دارد.....