نقد کتاب؛

وقایع نگاری از خاطرات مرد کهنسال سیاست

با این‌که قرار بود «دیدار در پاریس» راجع به امام موسی صدر باشد، اما چیزی که حاصل شد کلاژی از خاطرات «حسن حبیبی» است که مخاطب را نسبت به موضوع دچار ابهام می‌کند.
کد خبر: ۱۰۰۰۱۱
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۶:۵۴ - 10September 2016

وقایع نگاری از خاطرات مرد کهنسال سیاست

به گزارش گروه فرهنگ وهنر دفاع پرس، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، در ادامه انتشار تاریخ شفاهی خود، «دیدار در پاریس» را که حاصل گفتوگو با «حسن حبیبی»، معاون اول رئیس جمهور در سه دولت چهارم، پنجم و ششم و «شفیقه رهیده» همسر حسن حبیبی را منتشر کرده است.

گفتوگو در ابهام

دیدار در پاریس به کوشش «پدرام الوندی» و بر اساس گفتوگوی «حورا صدر» مدیر و «طیبه ولیبغدادی» پژوهشگر موسسه امام موسی صدر و «حمید قزوینی» در سال 1390 یک سال قبل از فوت حسن حبیبی منتشر شد.

نویسنده برای رسیدن به ابهاماتی که در مصاحبه با حسن حبیبی وجود داشت با همسر وی شفیقه رهیده گفتوگویی انجام داده تا به اصطلاح آن ابهامات برداشته شود.

همچنین کتاب دو فصل دیگر با عنوان «حسب حال یک دانشجوی کهنسال» و «خورشید از غروب طلوع کرد» دارد که هر دو فصل ارتباطی با دو گفتوگوی قبل از آن ندارد.

«حسب حال یک دانشجوی کهنسال» خود نوشت حسن حبیبی است که در مراسم دریافت دکتری افتخاری در سال 1376 در دانشگاه تهران آن را خوانده است. این متن درواقع بیان دیدگاه و فعالیتهای علمی حسن حبیبی به قلم خودش است.

فصل پایانی کتاب «خورشید از غروب طلوع کرد» بازنشر مصاحبه روزنامه اطلاعات با حسن حبیبی درباره هجرت امام خمینی(ره) از عراق به پاریس و بازگشت ایشان به کشور است.

چنان که در مقدمه کتاب اشاره شده است حسن حبیبی در طول مصاحبه در مورد «امام موسی صدر»، «مصطفی چمران» و «علی شریعتی» صحبت کرده است. در پایان کتاب آنچه به دست میآید نه در مورد سه شخصیت مورد اشاره در بالا که درباره حسن حبیبی است. دیدار در پاریس جای آنکه تاریخ شفاهی باشد، وقایع نگاری پراکندهای از خاطرات حسن حبیبی از اتفاقات و آدمهای مختلف است.

آنچه در دیدار در پاریس مهم و قابل اشاره است، نداشتن هدف مشخصی از انتشار آن است. هر چند ناشر کتاب برای خود هدفی تعیین کرده، اما آنچه که از کتاب عاید مخاطب میشود چیزی نیست که ناشر قصد آن را داشته است. در طول مصاحبه با حسن حبیبی روندی سرراست و خطی نمیبینیم بخصوص اینکه مصاحبه شونده خود در پاسخ دادن دچار ابهام است.

سکوتها و نمیدانمهای حسن حبیبی در پاسخ به سوالات پژوهشگر، متن قابل استنادی به ما ارائه نمیدهد. نمیتوان به استناد یادی از چمران و شریعتی این کتاب را درباره آنها دانست. این کتاب حتی درباره امام موسی صدر هم نیست چرا که دید تازهای از امام موسی صدر به ما نمیدهد.

برای مخاطبی که از امام موسی صدر چیزی نمیداند خواندن این کتاب مفید به فایده نخواهد بود و برای کسی که اطلاعات قبلی راجع به این شخصیت انقلابی دارد نه تنها چیز تازه ارائه نمیدهد که او را بیشتر سردرگم میکند.

تنها حسن این کتاب شرح خاطرات حسن حبیبی در باره هجرت امام خمینی(ره) به پاریس و مراجعت به ایران است. جدای از اینکه این بازگویی خاطرات چقدر قابل استناد هست یا نه، ابهامی در آن دیده نمیشود. با این حال وجود این فصل تناسبی با عنوان کتاب ندارد.

البته این عدم تناسب و از هم گسیختگی در اجزاء دیگر هم دیده میشود. متن سخنرانی حسن حبیبی در هنگام دریافت دکترای افتخاری حتی کمترین ارتباط با فصل آغازین و پایانی کتاب ندارد. میتوان با تسامح چنین در نظر گرفت که فصل دوم کتاب، مصاحبه با شفیقه رهیده در مسیر و ادامه فصل اول است. اتفاقا این فصل فضای پاریس و ارتباط حسن حبیبی و فعالیتهای سیاسی او را مکشوف میکند؛ اما از امام موسی صدر مطلب دندان گیری نمیگوید.

باید این کتاب با نام دیگری مثلا یادنامه حسن حبیبی منتشر میشد. در آن صورت دست ناشر برای آوردن مطالب متنوع دیگری باز بود و امکان حضور مطالب دیگر با عناوین مختلف میتوانست به واسطه موضوع حسن حبیبی، یکی از مهمترین شخصیتهای سیاسی کشور، تصویری تازه از تاریخ انقلاب به مخاطب بدهد.

نکته دیگر اینکه اصرار بر انتشار چنین کتابی از سوی نویسنده وقتی مصاحبه دقیقی وجود ندارد روشن نیست. در وهله اول چنین به نظر میرسد که قرار است از زبان یک فعال سیاسی شخصیت رهبر شیعیان لبنان که شهروندی ایرانی است و البته قابل احترام، حرفهای تازهای بشنویم.

حسن حبیبی بنا به گفته دوستانش نه تن به مصاحبه میداد و نه خاطره مینوشت. با این توصیف چگونه میتوان انتظار داشت که او در حالت بیماری در حالی که جزئیات را به خاطر ندارد به سوالات جواب درستی بدهد. البته این طبیعی است که شخصیتی مثل حسن حبیبی که در پستهای مهم در کشور مثل وزارت دادگستری، شورای نگهبان و معاون اولی ریاست جمهوری را به عهده داشته باشد و در عین حال ترجمه و تالیف هم بکند و بتواند جزئیات را هم به خاطر داشته باشد.

البته نکتههایی مهم در هر دو مصاحبه کتاب وجود دارد که به تنهایی به کار نمیآید و باید در کنار نکتههای دیگری که در سایر کتابها و اسناد هست رمز گشایی شود.

پژوهشگران موسسه امام موسی صدر میبایست با استفاده از این پازلهایی که در مصاحبههای مختلف به دست میآید، امام موسی صدر را تعریف کنند. فراوانی انتشار کتاب درباره امام موسی صدر به تنهایی موجی ایجاد نخواهد کرد.

انتشار کتابهایی مثل دیدار در پاریس کاری از تفرعن است. چندان که اشاره شد این کتاب پیش از آنکه اثری درباره امام موسی صدر باشد درباره حسن حبیبی است. چرا که کتاب برای مخاطب حسن حبیبی را توضیح میدهد تا امام موسی صدر را.

یکی از محاسن کتاب همین است، اینکه در آن سالها بواسطه کمبود در تعدد رسانهها و ضعف اطلاع رسانی چیزی از مرد سیاست آن روزها نمیدانستیم. اینکه او چگونه تبدیل به مرد شماره یک نشریه گلآقا شد، برای ما جالب بود.

بخشی از اقبال مردم از این نشریه فکاهی از طبع طناز حسن حبیبی حکایت داشت. این کتاب فارغ از آن شوخیهای گلآقایی حسن حبیبی دیگری را معرفی میکند که جدیت و محافظهکاری از ویژگیهای اوست. این تناقض ناخواسته، کتاب را نجات داده است و میتوان انتظار داشت که اگر اقبالی از کتاب بشود از همین حیث خواهد بود.

با همه این تفاسیر هنوز تاریخ شفاهی در کشور ما رشتهای نوپا نیازمند حمایت است و در عرض این حمایتها نیازمند نقد و بررسی است. همه شخصیتهای موثر در تمامی حوزهها مثل فرهنگ، سیاست، انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، هنر و ... باید بدانند همکاری آنها با پژوهشگران تاریخ شفاهی اقدام فرهنگی قابل تقدیری است که ثمره آن در نسلهای بعد به بار خواهد نشست.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها