سردار جزایری:
کودکان دبستانی هم میدانند که قدرت دفاعی لازم است/ برای دفع شر در هر نقطهای که تشخیص دهیم عمل میکنیم
معاون ستاد کل نیروهای مسلح با بیان اینکه اگر در بیرون مرزهای خودمان با دشمن نجنگیم مجبوریم در داخل مرزها مبارزه کنیم گفت: برای دفع شر در هر نقطهای که تشخیص دهیم عمل میکنیم.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، رهبر معظم انقلاب اسلامی روز چهارشنبه 10 مهر ماه 95 در جمع مسئولان و متخصصان وزارت دفاع برای چندمین بار افزایش توان «دفاعی و تهاجمی» را حق مسلم و قطعی کشور دانستند و با تأکید بر لزوم ادامه مسیر افزایش توان دفاعی گفتند: در دنیایی که قدرتهای «زورگو، سلطهگر و دارای کمترین جوهره اخلاق، وجدان و انسانیت» حاکم هستند، و از تجاوز به کشورها و کشتار انسانهای بیگناه هیچ ابایی ندارند، توسعه صنایع دفاعی و تهاجمی کاملاً طبیعی است، زیرا این قدرتها تا اقتدار کشور را احساس نکنند، امنیت تأمین نخواهد شد.
سردار سید مسعود جزایری معاون ستاد کل نیروهای مسلح به تبیین و تحلیل برخی اظهارنظرها مبنی بر توجه به علم و اقتصاد به جای هزینه در حوزه های نظامی؛ بی اعتمادی مطلق به قدرتهای سلطهگر و در رأس آنها امریکا به عنوان یکی از مولفه های قدرت در جمهوری اسلامی، تاکید مجدد رهبر معظم انقلاب بر افزایش توان تهاجمی در برابر تهدیدات دشمن و تجهیز نیروهای مسلح پرداخت .
در تاریخ معاصر ایران از دوره استعمار مدرن تا امروز پدیده نفوذ ایدئولوژیک هزینههای بسیاری را به ایران تحمیل کرده و آنچه امروزه در ادبیات سیاسی از آن به عنوان پروژه نفوذ یاد می شود سابقهای طولانی دارد؛ زمینههای بسترساز نفوذ پس از انقلاب در عالیترین سطوح مملکتی و احزاب و گروه های سیاسی را چه میدانید؟
کشورهای بزرگ و سلطه گر و قدرت هایی که در حال حاضر نظام جهانی را مدیریت میکنند از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل ماهیت جدیدی که جمهوری اسلامی در معادلات جهانی ایجاد کرده است با آن چالش جدی دارند. مجموعه رژیمهای سلطه کشورهایی هستند که تجربهای طولانی در امر استعمارگری و تحت انقیاد قرار دادن سایر کشورها و جوامع را دارند؛ به عنوان مثال تاریخ استعمارگری انگلیس به چند صد سال پیش برمیگردد و آمریکا نیز چند دهه بعد از پیدایش شکل جدید حکومتش بنای سلطه گری را بر سایر کشورها را گذاشته است.
صبر دشمنان ما به دلیل تجارب تاریخی بسیار است
با این تجربه طولانی سلطه گری، آنها از همان روزهای نخست انقلاب تلاش کردند با تاکتیک «نفوذ» بتوانند مدیریت کلان کشور را تحت تاثیر قرار دهند. طبیعی است برای اینکه مدیریت کلان یک کشور عوض شود و یا دچار تغییر شود باید زیرساختهای فکری مدیران آن حکومت تغییر پیدا کرده و دچار استحاله شوند.
استعمارگرانی که از ابتدا با پیروزی انقلاب اسلامی تمامی منافع خود را در خطر دیدند از همان روزهای نخست بهمن 57، پدیده نفوذ را به عنوان یک راهبرد بزرگ در دستور کار خود قرار دادند، با این ملاحظه که راهبردهای بزرگ باید با حوصله هر چه تمام تر اجرا شود و این صبر و حوصله در دشمنان ما به دلیل تجارب تاریخی وجود دارد.
البته دستور کار نفوذگران در هر مقطعی از مقاطع انقلاب متفاوت است، زمانی برای کارهای تروریستی و خرابکاری نفوذ میکنند و زمانی دیگر ممکن است برای تغییر زیرساختهای آموزشی، تربیتی و فرهنگی یک جامعه و یا تغییر دیدگاه مدیران و رهبران جمهوری اسلامی راهبرد «نفوذ» را در دستور کار خود قرار دهند.
این راهبرد دشمن بوده و هست و البته مراقبتهای بسیاری صورت گرفته و تلاش شده در برابر این حرکت دشمن سدهایی ساخته شود اما به هر حال دشمنان نیز از بعضی سدها و موانع عبور کردند و در برهههایی اشخاصی را تحت تاثیر قرار دادند.
هشدارهای متعدد مقام معظم رهبری گواه عمق نگرانی ایشان از این مساله و نزدیک بودن خطر است، ایشان در چند سال اخیر به کرٌات گفتهاند که برنامه نفوذ در کشور یک برنامهی جدّی استکبار است؛ مدیران در قبال دغدغهها و انذارهای رهبری چه برنامه ای دارند؟
تذکراتی که رهبری فرمودند باعث شد حساسیت مجموعه آحاد کشور به خصوص نخبگان و مسئولان و مدیران عالی به این مساله بیشتر جلب شود و اگر در این زمینه بتوانیم بصیرت افزایی مناسب را در عرصههای مختلف انجام دهیم خواهیم توانست جلوی نفوذ را بگیریم.
منظور من از عرصههای مختلف مورد نفوذ، بخشهای علمی، آموزشی، صنعتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی و دفاعی و هر عرصهای که شما فکرش را بکنید و در برگیری آن برای تمام سنین و افراد جامعه است، فرزندان ما باید یاد بگیرند امکان دارد تحت نفوذ دیگران قرار بگیرند؛ از دانشجویان، اساتید و کسانی که کتابهای درسی کودکان را تدوین میکنند تا عالیترین ردههای مدیران مورد طمع دشمنان هستند.
نفوذگران هیچ محدودیتی برای نفوذ در انقلاب اسلامی قائل نیستند و روشنگری عمومی و دست جمعی و مشارکت آحاد مردم در مقابله این پدیده میتواند بسیار راهگشا باشد.
شاید به صورت مصداقی بتوان گفت یکی از نمونههای بارز نفوذ فردی در جمهوری اسلامی جریان سید مهدی هاشمی است، انتشار فایل صوتی منتظری در خصوص اعدام منافقین در سال 67 و حاشیههای که ایجاد کرد نشان میدهد هر چند جلوی نفوذ جریانی تا حد زیادی پس از سال 60 گرفته شد اما نفوذ فکری همچنان برای جمهوری اسلامی حاشیه ساز است، شناسایی و دستگیری عناصر نفوذی در ردههای بالای نزدیک به دولتمردان گواه این ادعاست
نفوذ به دو شکل خود را نشان میدهد، نفوذ فردی و نفوذ فرایندها. هر دو در جای خود خطرناک است . نفوذ فرآیندی که میتواند استحاله فکری و سیاسی را تسهیل کند از نفوذ فردی هم خطرناک تر است؛ یعنی نفوذ تفکرات و اندیشهها. گرایشات ماده گرایانه و اومانیستی که تحت عناوینی مانند سبک زندگی غربی یا شرقی بروز و ظهور پیدا میکند از نتایج نفوذ فرآیندی است. ماندگاری نفوذ فرآیندی از نفوذ فردی بیشتر است البته نمیتوانیم خطر نفوذهای فردی را نادیده بگیریم یا توجه نداشته باشیم.
دستگاههای دولتی از مدل نیروهای مسلح استفاده کنند
همانگونه که فرمودید نباید خطر نفوذ فردی را نادیده گرفت، حوزه نیروهای مسلح چه برنامه ای برای جلوگیری از نفوذ فردی دارد و چه راهکاری برای سایر دستگاههای اجرایی پیشنهاد میکنید؟
اگر دقتهای لازم در همه دستگاهها در مورد گزینش نیرو، توجه به نیرو و تربیت نیرو برای درازمدت داشته باشیم مساله نفوذ فردی بسیار کاهش پیدا میکند، این توجه چون در نیروهای مسلح بالاست فاصله زیادی نسبت به سایر دستگاهها از حیث نفوذ داریم و خوشبختانه وضعیت ما قابل قبول است؛ این برای دستگاههای دیگر دور از دسترس نیست، یعنی همه دستگاهها اعم از خصوصی و دولتی میتوانند از مدل نیروهای مسلح استفاده و آن را پیاده سازی کنند.
از گذشته تا امروز به روند برجام خوشبین نبوده و نیستم
یکی از وعدههای دولتمردان پس از اجرای برجام مبحث بهبود وضعیت معیشتی مردم بود که همانطور که رهبر معظم انقلاب هم صریحا اشاره کردند تغییر محسوسی در زندگی مردم دیده نشد. حال بعد از 8 ماه از اجرایی شدن برجام و عمل کردن ایران به تعهدات خود، چه برآیند و نگاهی نسبت به برجام وجود دارد و شِمای کلی که بعد از این 8 ماه میتوان برای برجام ترسیم کرد چیست؟
شخصاً از گذشته تا امروز به روند برجام خوشبین نبوده و نیستم و باید فرصت سوزی در این زمینه را مهار را کرد؛ با این حال بهتر است که منتظر باشیم و ببینیم دستگاه ناظر که جزو دستگاههای عالی کشور است در مورد برجام چه نگاهی دارد و پس از آن مجموعه مدیریت کشور برنامه ریزی جدیدی را در دستور کار خود قرار دهد.
از یک زاویه دیگر هم میتوان به این مساله پرداخت و آن این است که کارشناسان به هیات ناظری که برای این کار مشخص شده کمک کنند تا تصمیمهای درستتر و واقع بینانهتر را اتخاذ کنند و شهامت لازم را هم برای اعلام تصمیمات مبتنی بر مصالح کشور داشته باشند؛ البته روند تصمیم گیری در این کمیته ویژه گویای همین مساله هست.
احساس نمیکنید کمی دیر میشود؟ از طرف مقابل و مشخصا کشور آمریکا در این 8 سال بدعهدیهای بسیاری دیده ایم و با این وجود همچنان مسئولان دیپلماسی کشور اعلام میکنند که این توافق بعد از 10 سال خاتمه پیدا میکند؛ این زمان برای بازگشت به گذشته زمانی طولانی نیست؟
نکتهای را اینجا عرض میکنم و آن اینکه یکی از ویژگیهای مثبت برجام این است که به قدری که زمان به برجام میگذرد آحاد مردم و به خصوص بخشی از مدیران؛ بسیار بیش از گذشته واقف شدند آمریکاییها واقعاً رژیمی سلطه گر و حکومتی نامطمئن هستند و باید نحوه برخورد با آمریکا کاملا حساب شده باشد.
برجام برای اثبات بدعهدی آمریکا برای برخی لازم بود
این از دستاوردهای خوب برجام برای درازمدت است و به نظر میآید برای ما لازم بود، در سالهای گذشته اتفاقاتی رخ داده و تغییر نگاههایی پیش آمده بود. بدعهدیهای آمریکا که از قبل برای عدهای کاملا روشن و مشخص بود به مرور برای آحاد جامعه و به خصوص نسل جوان آشکار میشود_ نسل جوانی که ممکن است برخی از آنها تحت تاثیر رسانههای بیگانه باشند_ این تجربه خوب را باید در کارنامه برجام قرار بدهیم البته این را هم مرهون تدابیر رهبری هستیم.
اینجا یک شبهه دیگر وجود دارد و آن نحوه برخورد طرفین مذاکره کننده است؛ لحن مسئولان آمریکایی در خصوص برجام گستاخانه و غیردیپلماتیک است، دائماً اعلام میکنند ما ایران را متوقف کردیم و اجازه هستهای شدن به این کشور ندادیم، از سوی دیگر مسئولان ما برجام را آفتاب تابان میخوانند و ادعا میکنند برجام برای ما همه چیز داشت
افراط و تفریط هر دو خطا بوده و هست، اگر برجام طبق دورنمای آن که ترسیم شده بود به درستی اجرا میشد میتوانست اثرات مثبتی هم در زندگی مردم داشته باشد ولی ذات حکومت آمریکا اینگونه نیست که خیرخواهی برای جمهوری اسلامی داشته باشد و جز شرارت نباید انتظاری از آمریکا داشته باشیم.
اگر برجام به درستی اجرا میشد میتوانست اثرات مثبتی در زندگی مردم داشته باشد
از سوی دیگر ما از گذشته تا امروز و آینده با یک دروغ بزرگ از سوی آمریکاییها مواجه هستیم و آن این است که میگویند ما ایران را از دسترسی به بمب اتم بازداشتهایم.
دهها و بلکه صدها بار به طور رسمی از سوی جمهوری اسلامی اعلام شد که ما اصولا با ساخت بمب اتم و داشتن بمب اتم مخالفیم. آمریکاییها دقیقاً جلوی چه چیزی را گرفتند؟ جلوی چیزی که وجود خارجی ندارد! آنها یاد گرفتهاند دروغ را به قدری تکرار کنند تا جا بیفتد.
مسئولان، نخبگان ، اندیشمندان و رسانههای ما باید تا جایی که میتوانند این دروغ را در افکار عمومی مردم جهان که عمدتاً تحت تاثیر رسانههای صهیونیستی هستند روشن کنند.
اگر توان تهاجمی نداشتیم آمریکا از اقدام نظامی لحظهای فروگذاری نمیکرد
اشکال دیگری که به موضعگیری مسئولان ما بازمیگردد این است که دائماً میگویند برجام سایه جنگ را از کشور دور کرد در حالیکه طبق فرموده مقام معظم رهبری اگر قدرت بازدارندگی نیروهای مسلح نبود آنها حتی یک روز برای حمله به ما تامل نمیکردند
واقعیت های صحنه بیانگر این است که قطعاً اگر ما توان نظامی و دفاعی کافی نداشتیم دشمنان و در راس آن آمریکا از اقدام نظامی و هرگونه تهاجمی که بتوانند تهران را تحت تاثیر جدی قرار دهند فروگذاری نمیکردند. اسناد گویای این مطلب است و نیازی به تحلیل نیست. اولا خود آمریکاییها بارها اعلام کردند که ما قصد اقدام نظامی علیه ایران را داریم و به تعبیری گاهی دستهای دشمن روی ماشه رفت و تنها یک چیز مانع شلیک شد و آن این بود که بعد از شلیک چه اتفاقی خواهد افتاد؟
دشمنان ما به شدت نسبت به اینکه بعد از شلیک چه اتفاقی میافتد در ابهام به سرمیبرند و دچار تردید هستند؛ البته امروز دیگر این ابهام و تردید را ندارند و به باور و اعتقادی از توانمندیهای جمهوری اسلامی دست یافتهاند که مطمئن هستند اگر اقدام نظامی بکنند پشیمان خواهند شد.
دشمن را از اقدام نظامی پشیمان میکنیم
درست است که همه اقدامات سیاسی، دیپلماسی، مراودات فرهنگی و اجتماعی میتواند در تحقق پدیدهها نقش داشته باشد ولی تاثیر اصلی که باید به آن توجه کنیم مربوط به توانی است که جوانهای رزمنده ما دارند.دشمن تجارب بسیاری از ایستادگی ملت ما در 8 سال دفاع مقدس کسب کرده و تجربه جنگ تحمیلی همواره برابر چشمانش است، در شرایطی که دستان ما نسبت به امروز فوق العاده خالی بود نحوه دفاع رزمندههای ایرانی را مشاهده کرده و تا حدودی نیز قدرت توان نظامی امروز ما را میداند. دشمن به این جمعبندی رسیده که اگر اقدام نظامی علیه ایران انجام دهد قطعاً پشیمان میشود و زیانهای زیادی خواهد دید.
برخی مسئولان دچار خطای محاسباتی شدهاند
برخی آقایان چند سال پیش نکتهای را در خصوص توان دفاعی کشور با این مضمون گفتند که « زیاد نمیتوانیم بر این توان دفاعی حساب باز کنیم چون ممکن است با یک موشک از بین برود»؛ در حال حاضر نیز شاهد برخی اظهارنظرهای سلسلهوار هستیم که با «شعار نمیتوان جلوی برخی قدرتهای جهانی ایستاد» یا اخیراً که موضوعی را مطرح کردند که باید مانند کشور ژاپن و آلمان سلاح را کنار گذاشت و به سمت تعامل و گفتوگو پیش رفت؛ این سلسله بهم پیوسته در نشان دادن ضعف ما در مقابله با غرب قرار است به کجا بینجامد و چه هدفی را دنبال میکند ؟
گاهی اوقات افراد دچار خطاهای محاسباتی میشوند که عامل این خطاهای محاسباتی مسائل مختلفی است که نمیخواهم به آنها ورود پیدا کنم ولی دچار خطای محاسباتی شدن چالش اساسی است که گاهی اوقات بخشی از مدیران یک جامعه ممکن است به آن مبتلا شوند و اتفاقا یکی از تاکتیکهای اساسی نفوذ خطای محاسباتی در مدیران یک کشور و به تبع آن در آحاد مختلف جامعه به خصوص قشر تحصیلکرده است
لزوم توان دفاعی برای هر کشوری از جمله جمهوری اسلامی از بدیهیات است. هیچ کشوری را در جهان بدون مجموعه ای از توانها از جمله توان نظامی نمیبینید، تمامی کشورها تلاش میکنند مجموعهای از پتانسیلها، سرمایهها، توان و قدرت را برای خود ایجاد کنند مانند قدرت اقتصادی، نظامی، فناوری، فرهنگی، امنیتی، نظامی و تسلیحاتی. مجموعه این توانمندیها باعث امتیاز دهی به کشورها میشود ضمن اینکه باید توجه کنیم در جهانی به سر میبریم که قدرتهای سلطهگر زیاده خواهی وجود دارند.
تمامی کشورها تلاش میکنند مجموعه قدرت های خود را از جمله نظامی و دفاعی در حد اعلا نگه دارند تا مورد تجاوز دیگران قرار نگیرند و اصولاً اگر در کشوری امنیت نباشد یا امنیت ضعیفی حاکم باشد دشمن می تواند به خاک آن سرزمین تجاوز کند یا مرزهای آن را ناامن و با بحران مواجه کند که در این صورت سایر عرصههای علمی، فناوری، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و دیپلماسی دچار تضعیف میشوند.
کشورهایی که نام بردید کشورهای شکست خورده در جنگ جهانی بودند که رژیمهای سلطه اجازه ندادند آنها توان نظامی داشته باشند تا آنها را تحت کنترل قرار دهند. این کنترل به نوعی تا امروز نیز ادامه دارد. هر چند همین کشورهای شکست خورده نیز امروز اینگونه نیست که قدرت نظامی نداشته باشند و از جمله کشورهایی هستند که بخش قابل توجهی از بودجه کشورشان صرف بخش دفاعی میشود و اطلاعاتی که ارائه شده به هیچ وجه صحیح نبود.
بنابراین هر کشوری از جمله جمهوری اسلامی ایران باید توان امنیتی و دفاعی خود را بالا ببرند و این مسالهای کاملاً عقلی و پذیرفته شده است، حال اگر کسی غیر از این مطلب را عنوان کند دچار خطای محاسباتی شده است.
کودکان دبستانی هم میدانند که قدرت دفاعی لازم است
تالی فاسد چنین اظهار نظرها و نسخه پیچیدنهایی آنهم از سیاست 70 سال پیش آلمان و ژاپن از سوی کسانی که زمانی مسئولان عالی این کشور بودند چیست؟
به نظر من واقعیتهای جهانی و جامعه گویاتر از این است که این گونه حرفها بتواند تاثیرات درازمدت داشته باشد، ممکن است برای مقطع خیلی کوتاهی تاثیر محدودی بگذارد ولی به خصوص با توجه به مراودات رو به افزایش جهانی و بالا رفتن سطح علم و مجموعه اطلاعات، امروز وضعیت به گونه ای است که کودکان دبستانی نیز درک میکنند که باید قدرت دفاعی داشته باشیم البته اکثریت قاطع مدیران ما این واقعیت را کاملا در ک میکنند و باور دارند و به اطلاعات روز دسترسی دارند.
مقام معظم رهبری تاکنون در حوزههای نظامی بحث توان دفاعی را مطرح میکردند ولی اخیراً ارتقاء توان تهاجمی را نیز عنوان کرده و بر آن تاکید کردند. با توجه به شرایط سیاسی و شرایط منطقه این دستور را چطور ارزیابی میکنید؟
به اعتقاد من سه نوع دفاع داریم. 1- دفاع منفعل، یعنی کشور توانی را برای خود ایجاد میکند که در برابر تهاجمات بتواند دفاع اولیه را از خود داشته باشد. نوع دوم دفاع مستحکم است یعنی کشوری زمینههای نظامی و دفاعی را به گونهای سازماندهی کند که دشمن نتواند نفوذ سرزمینی داشته باشد. مرتبه سوم، دفاع تهاجمی است، یعنی اگر به کشور حمله شد آن کشور نه تنها از یک دفاع مستحکم برخوردار است بلکه بلافاصله مقابله به مثل و اقدام پشیمان کننده میکنند.
چه بسا مراد مقام معظم رهبری پدیدهای این گونه است و خوشبختانه جمهوری اسلامی براساس همین تدابیر سالها است که این راهبرد را دارد و به این توانمندی رسیده است. گاهی به آن اطلاق قدرت بازدارندگی میکنند ولی گمان کنم دفاع تهاجمی عبارتی است که میتواند بار بیشتری داشته باشد، اگر به شما حمله و تهاجم شود صرفاً به دفاع اتکا نمیکنید. یعنی هم دفاع میکنید و هم برخورد. این جزو راهبردهای جمهوری اسلامی ایران است و فرماندهان ما هم در این زمینه دارای دستورالعملهای تعریف شدهای هستند.
جدا از اصول انقلاب اسلامی و لزوم دفاع از مظلوم در هر نقطه جهان، حضور مستشاری ایران در کشورهایی مانند عراق و سوریه چه سودی دارد؟
دشمنان جمهوری اسلامی با مدیریت آمریکا یک راهبرد نظامی در مورد ایران داشته و دارند و آن راهبرد محاصره است که ما وظیفه داریم این محاصره را در هر نقطه ای که در حال شکل گیری است از بین ببریم.
یکی از راههای نزدیک شدن آمریکاییها و دشمنان انقلاب به مرزهای جمهوری اسلامی حضور در کشورهای همسایه ایران است که هرچه بیشتر و سریعتر خود را به ما نزدیک کنند.
نیروهای مسلح به لحاظ نظامی وظیفه دارند این راهبرد و تاکتیکهای دشمن را دائماً رصد کرده و خنثی کنند، صرفنظر از آموزههای دینی و قانون اساسی که دفاع از مسلمانان و مستضعفان را یک وظیفه دینی و شرعی و انسانی دانسته است.
برای دفع شر در هر نقطهای که تشخیص دهیم عمل میکنیم
به اعتقاد من افکار عمومی با این مسئله اخت پیدا کرده که اگر در بیرون مرزهای خودمان با دشمن نجنگیم مجبوریم در داخل مرزها مبارزه کنیم؛ بنابراین برای دفع شر در هر نقطهای که تشخیص دهیم عمل میکنیم، ما نمیتوانیم صرفا منتظر دشمن باشیم و بعد با او برخورد کنیم. بالاخره در وسط راه باید جلوی دشمن را گرفت و این حرکت قاطعانه دنبال میشود و ادامه پیدا خواهد کرد.
شرایط کشور ترکیه را که یکی از حامیان گروهکهای تروریستی بود پس از کودتا چطور ارزیابی میکنید؟
امیدواریم ترکیه به خطاها و اشتباهاتی که در حمایت از تروریستها و داعش داشته پی برده باشد و آن را تکرار نیز نکند. در این صورت ایران و ترکیه میتوانند دوستان و همپیمانان خوبی در منطقه باشند و این سیاست جمهوری اسلامی ایران است که با کشوری مانند ترکیه مراودات دوستانه و برادرانه داشته باشد.
ما دو ملت بزرگ مسلمان هستیم که در کنار هم میتوانیم از منافع منطقه مراقبت کنیم. امیدواریم که حمایتهایی که توسط ترکیه از تروریستها و گروههای معارض صورت میگرفت قطع شود و ادامه همکاری با جمهوری اسلامی به وجه احسن انجام بگیرد.
به ایام انتخابات ریاست جمهوری 96 نزدیک میشویم و قطعاً شاهد حاشیهسازیهایی در مورد دخالت سپاه و بسیج در انتخابات هستیم. قبلاً هم این حاشیهسازیها مطرح شده بود. پاسخ حضرتعالی به این حاشیهسازیها چیست؟
در سالهای متعدد مشخصاً در زمان انتخابات و گاهی بعد از انتخابات اعلام کردم افراد، گروهها و جریاناتی که مدعی دخالت سپاه در انتخابات هستند؛ اسناد و مدارک خود را ارائه دهند. به صراحت عرض میکنم تا امروز حتی یک برگ سند ارائه نشده است.
اگر وظیفهای در امر برگزاری انتخابات به نیروهای مسلح واگذار شود، وظایف خود را عمل میکند. گاهی از بسیج و یا نیروی انتظامی درخواست میشود تا در امر برگزاری انتخابات همکاری کنند و این نیروها خارج از وظیفه محوله اقدامی انجام نمیدهند.
نیروهای مسلح برای دخالت در انتخابات ممنوعیت دارند
اصولا نیروهای مسلح برای دخالت در انتخابات ممنوعیت دارند و اگر کسی سند، مدرک یا شواهدی دال بر این مسئله دارد که نیروهای مسلح فرضاً به صورت سازمان یافته لَه یا علیه جریان و گروهی وارد عرصه شدند ارائه کند. متاسفانه گاهی حرفهایی زده میشود که پایه و اساس ندارد و انشاءالله در سالهای آتی شاهد چنین حاشیه سازیهایی نباشیم.
رسالت سپاه پاسداران بسی بزرگتر از آن است که درگیر گروهها و جریانهای سیاسی و انتخاباتی شود.البته حضور سپاه در عرصهها و صحنههای انقلاب حضوری هوشمندانه است و با چشمان باز از ارزشهای انقلاب مواظبت و حراست میکند و بدیهی است که اجازه دستاندازی نامحرم به اصول و ارزشهای انقلاب را نمیدهد.