به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، حضور ۱۵سال اخیر امریکا در خاورمیانه یک پیامد خاموش دارد که کمتر بهآن توجه میشود. این پیامد حملاتی است که امریکا انجام میدهد اما بعد مجبور میشود تا به اشتباهی بودن آن اعتراف کند. نگاهی به کارنامه قطور حملات امریکایی نشان میدهد که تعداد این دست حملات یک رکورد دستنیافتنی شده و نیروهای نظامی آن در هر کشوری که مداخله کردهاند مرتکب این حملات شدهاند.
امریکا از ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱ به این سو یک پای ثابت ماجراجوییهای نظامی در خاورمیانه بوده چه در ابتدای کار و با حمله و اشغال افغانستان و چه دو سال بعد با تکرار این سناریو در عراق و حالا هم درسوریه. این یک دهه و نیم از ماجراجوییهای امریکا در منطقه به بهانه مبارزه با تروریسم بود اما بعد از گذشت این مدت طولانی تنها نتیجهای که به دست آمده ظهور گروههای مختلف تروریستی است که هر کدام با نام و عنوانی خاص از افغانستان تا شرق شمال آفریقا دست به کشتار و خونریزی میزنند. علاوه بر این، نظامیگری امریکا در منطقه پیامدهای دیگری مثل بیثباتی دولتها، بروز اختلافات فرقهای یا خسارتهای هنگفت مالی کشورها داشته است.
افغانستان
اولین و بارزترین نمونه از این حملات را میتوان در افغانستان سراغ گرفت که بهانه اصلی جنگافروزی امریکا همین کشور بود و با رهبری ائتلافی از ناتو آتش جنگ را درست ۱۵ سال قبل و از روز جمعه هفتم اکتبر ۲۰۰۱ شعلهور کرد. جنگندههای امریکایی حدود یک ماه اول این جنگ بود که به روستایی در نزدیکی قندهار حمله کردند و اتوبوس مسافربری حامل غیرنظامیان را هدف گرفتند.
در آن زمان هنوز طالبان با اسم امارت اسلامی افغانستان بر سر کار بود و وزارت اطلاعات این امارت بیانیهای را صادر کرد و در آن از کشته شدن ۱۲ نفر و زخمی شدن ۲۵ نفر گفت که برای فرار از بمبارانها در حال فرار بودند. یک ماه بعد هم این جنگندهها حملهای به یک کاروان متشکل از ۱۲ خودرو کرد که نمایندگانی از قبایل شرق افغانستان در آنها بودند و ۶۵ نفر از آنها کشته شدند.
جالب اینجاست که این افراد برای شرکت در مراسم ادای سوگند دولتی راهی کابل شده بودند که بعد از سقوط طالبان و با حمایت امریکا سر کار آمده بود. بدترین نوع این حملات را امریکا یک سال قبل و در شهر قندوز انجام داد که به یک بیمارستان مرتبط با سازمان پزشکان بدون مرز حمله کرد و دست کم ۳۰ نفر از پزشکان، پرسنل بیمارستان و بیماران آن را کشت و ۳۰ نفر دیگر را هم زخمی کرد.
آن حمله چنان فجیع بود که امریکا نتوانست با بهانه اشتباهی بودن رفع و رجوع کند و باراک اوباما، رئیسجمهور امریکا، در هفتم اکتبر ۲۰۱۵ و در اقدامی نادر مجبور به عذرخواهی شد، چراکه نیروهایش متهم به ارتکاب جنایت جنگی شده بودند. فهرست این دست حملات به اصطلاح اشتباهی امریکا در افغانستان آنقدر طولانی است که لازم به ذکر همه آنها نیست اما وقوع این حملات تا آنجا برای مردم افغانستان دردآور بود که حامد کرزای، رئیسجمهور سابق افغانستان، دیگر نمیتوانست نسبت به آن بیتفاوت باشد و صدایش را بلند کرد و گفت که در صورت ادامه این حملات ناتو مبدل به نیروی «اشغالگر» خواهد شد و «مردم افغانستان میدانند که چگونه با اشغالگران برخورد کنند.» کرزای هنوز هم این صدا را دارد و در آخرین صحبتهای خود گفته که اقدامات نیروهای خارجی مستقر در افغانستان امنیت آن را تضعیف میکند و از خطای کسانی گفت که از نیروهای خارجی میخواهند به بمباران افغانستان ادامه دهند.
عراق
حملات اشتباهی امریکا در عراق کم و کیفی شبیه افغانستان دارد با این تفاوت که سمت و سوی این حملات به نحوی بوده که همواره پرسشها و تردیدهای جدی به همراه داشته است. این موضوع به ویژه در یک سال و نیم اخیر اهمیت دارد که امریکا ائتلافی با شرکت چند کشور و با ادعای مبارزه با داعش تشکیل داد و رشته حملات هوایی را در طول این مدت در عراق انجام داده است.
مسئله اینجاست که اشتباهات ادعایی امریکا در این مدت تنها محدود به حملاتی نمیشده که هدف آن نیروهای ارتش عراق یا متحدان آن بودهاند بلکه موضوع اصلی مربوط میشود به کمکهایی که امریکا به داعش کرده و بعد هم ادعای اشتباهی بودن آنها را کرده است. این کمکها شامل اسلحه، دارو و تجهیزات پزشکی و حتی مواد غذایی است که حدود شش ماه قبل و توسط نیروهای تیپ علی اکبر (ع) وابسته به تولیت آستان عتبه حسینی کشف شد.
این نیروها با انجام یک عملیات نفوذی در ارتفاعات مکحول واقع در استان صلاحالدین و در ۲۴۰ کیلومتری شمال بغداد، پایتخت عراق، بستههای حاوی تسلیحات و مهمات امریکایی به همراه مواد غذایی کشف کردند که به وسیله چتر به روی زمین انداخته شده بودند. نکته مهم این است که آن بستهها در منطقهای کشف شدند که از مواضع نیروهای عراقی فاصله بسیاری دارد و تحت تصرف داعش است.
در واقع، امریکا این نحو حمایت از داعش را از ابتدای تشکیل ائتلاف به اصطلاح ضد داعش خود شروع کرد و موارد آنقدر بسیار بود که کمیته امنیت و دفاع پارلمان عراق تنها چند ماه بعد از شروع به کار این ائتلاف کمکهای تسلیحاتی هواپیماهای امریکایی به داعش را در استان صلاحالدین تأیید کرد و با توجه به موارد متعدد در دیگر استانها اعلام کرد که برخی از کشورها میخواهند عراق همچنان تحت اشغال تروریستهای داعش بماند.
حمله به اصطلاح اشتباه جنگندههای امریکایی به نیروهای حشدالشعبی در روز چهارشنبه پنجم اکتبر نشان داد که این کشور نه تنها به داعش کمک میکند بلکه با حمله به حشد الشعبی یا قصد اختلال در آزادسازی موصل را دارد یا دستکم میخواهد مانع این نیروی بزرگ مردمی برای آزاد کردن موصل از دست داعش شود.
سوریه
اگر حملات به اصطلاح اشتباه امریکاییها در عراق نسبت به افغانستان سمت و سوی مشخصتری دارد، این موضوع در مورد سوریه بسیار روشنتر و البته حادتر میشود. موضوع تنها محدود به حملاتی مثل حمله ماه مارس به معارضان تحت حمایت خود امریکا، حمله مشابه ماه مارس و حمله خونین ماه جولای به غیرنظامیان ساکن روستای توخار در استان حلب نمیشود و حتی حمایتهای به اصطلاح اشتباهی امریکا از داعش در جریان جنگ دو سال قبل کوبانی هم چندان در این موضوع مطرح نیست. مسئله اصلی در قصد و نیت مداخله نظامی امریکا در سوریه است که هر چند به اسم مبارزه با داعش بوده و به طور مستقیم نظام سوریه را در برنامه مستقیم خود برای این مداخله قرار نداده اما از ابتدای ورود هواپیماهای امریکایی به فضای سوریه معلوم بود که مسئله اصلی امریکا نظام سوریه به قصد براندازی آن است.
پدافند هوایی سوریه ماه مارس سال گذشته میلادی یک پهپاد امریکایی را در شمال لاذقیه و منطقهای ساقط کرد که داعش در آنجا حضور نداشت و پرواز این پهپاد در آن منطقه معلوم کرد که قصد امریکا از مبارزه با داعش در سوریه، بیشتر نظام سوریه است تا نابود کردن خود داعش. حمله هواپیماهای امریکایی به مواضع ارتش سوریه نزدیک به شهر دیرالزور در ۱۷ سپتامبر هم از همین زاویه قابل ارزیابی است چنان که حتی رسانههایی مثل کانترپانچ یا دبکا فایل، نزدیک به ارتش رژیم صهیونیستی هم ادعای امریکا مبنی بر اشتباهی بودن آن حمله را نپذیرفتند و عمد امریکاییها را در آن حمله تأیید کردند.
این حمله نشان داد که امریکا تنها در ظاهر و بازی دیپلماسی از راه حل صلحآمیز جنگ سوریه میگوید و هنوز هم امید به گروههای مسلح داخل سوریه دارد حتی اگر این گروهها مثل جبهه فتح الشام از سوی خود این کشور به عنوان گروههای تروریستی شناخته شده باشند. در واقع، حمله دیرالزور خط و جهت حملات اشتباهی امریکا را از ابتدای هجوم به افغانستان در ۱۵ سال قبل تا کنون نشان داد به این معنا که امریکا این حملات را به منظور ادامه تنش و جنگ در این کشورها انجام میدهد تا از راه اسلحه به اهداف خود برسد؛ حرفی که از سوی کرزای و سیاستمداران عراقی و سوری گفته میشود، چراکه آنها این موضوع را از نزدیک و با تمام وجوه آن تجربه میکنند.
منبع: روزنامه جوان