به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، بیش از ٣ دهه از دوران خدمت سرلشکر فیروزآبادی در نیروهای مسلح می گذرد و ٢٧ سالِ آن را به عنوان رئیس عالیترین ستاد هماهنگکننده نیروهای نظامی کشور گذرانده است.
«سردار سرلشکر بسیجی سیدحسن آقایی فیروزآبادی» اگرچه یک پزشک است، اما به واسطه اعتماد حضرت آیت الله خامنهای به عنوان فرمانده کل قوا، طولانیترین دوران خدمت در نیروهای مسلح را داشته است.
سیدحسن آقایی فیروزآبادی در سال 1330 در مشهد مقدس متولد شد؛ درحالیکه خانواده وی اهل یزد بودند. تحصیلات خود را تا مقطع دکتری در مشهد گذراند و در سال 1359 وقتی 29 سال داشت با معدل عالی، مدرک دکترایش را از دانشگاه علوم پزشکی مشهد دریافت کرد.
در سالهای پیش از انقلاب، به کلاسهای درس آیتالله خامنهای در 2 مسجد کرامت و امام حسن مجتبی(ع) میرفت و بعدها به علت حضور در مبارزات سیاسی ضد رژیم شاه در شهر مشهد دستگیر و به زندان افتاد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و صدور پیام حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر تأسیس جهادسازندگی، به آنجا رفت و از بنیانگذاران جهاد سازندگی در خراسان شد و در سال 1361 با حکم نخستوزیر وقت به عنوان عضو شورای مرکزی جهاد سازندگی کشور منصوب شد.
فیروزآبادی که سابقه ریاست بر جمعیت هلال احمر در دولت شهید رجایی را نیز در کارنامه خود داشت، از سال 64 به معاونت امور دفاعی نخستوزیری منصوب شد و در طول 8 سال دفاع مقدس نیز مسئولیتهایی نظیر جانشینی نخستوزیر در قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء(ص)، ستاد امداد و درمان جنگ کشور، امور پناهگاهها و دفاع غیرعامل، پدافند شیمیایی، میکروبی و هستهای، مهندسی صنعتی جنگ، کمیته ساخت موشک زمین به زمین و... را بر عهده گرفت.
او در جریان 50 ماموریت محوله، مجموعا 300 روز در جبهههای آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام، خوزستان و جزایر حضور مستقیم داشت و 80 ماه نیز مسئولیت پشتیبانی از جبههها را بر عهده گرفت.
سیدحسن فیروزآبادی در چهارم مهرماه 68 به فرمان حضرت آیت الله خامنهای به ریاست ستاد فرماندهی کل قوا منصوب شد؛ بدون آنکه درجه نظامی داشته باشد. حتی در سال 1369 نیز که فرماندهان سپاه برای اولین بار درجه گرفتند، اعطای درجه به رئیس ستاد فرماندهی کل قوا (که در سال 70 به ستاد کل نیروهای مسلح تغییر نام داد) 5 سال بعد صورت گرفت.
سرلشکر فیروزآبادی سرانجام در تاریخ هشتم تیرماه سال 95 با حکم رهبر معظم انقلاب جای خود را به سردار سرلشکر محمد باقری داد و اکنون به عنوان مشاور عالی نظامی فرمانده معظم کل قوا خدمت میکند.
وی در اولین گفتگوی مفصل رسانهای خود، با حضور در خبرگزاری فارس به سوالات خبرنگاران حوزه دفاعی پاسخ داد؛ پاسخهایی که برخی از آنها بسیار صریح بود و در گذشته شاید کمتر شاهد آن بودهایم.
موضوعات مرتبط با نیروهای مسلح، تفکیک وظایف ستاد کل و قرارگاه مرکزی خاتم، لزوم توجه به بنیه دفاعی و برخی موضوعات روز کشور و منطقه ازجمله محورهایی است که سرلشکر فیروزآبادی در این گفتوگوی 3 ساعته به تفصیل درباره آنها صحبت کرد.
*****
حضرتعالی طولانیترین دوران خدمت در نیروهای مسلح را در کارنامه خود دارید، در ابتدا پیرامون جابجاییتان از سمت ریاست ستاد کل نیروهای مسلح و دلایل این جابجایی بفرمایید؟
سرلشکر فیروزآبادی: در ابتدا قرار بود من برای چند سال در این سمت مشغول باشم اما بعد از 15 سال به خاطر بیماری قلبی و کلیوی به حضرت آقا عرض کردم، بدنم ضعیف است و 10 نفر را برای این مسئولیت به ایشان معرفی کردم اما حضرت آقا فرمودند شما هنوز جوانید و باید مقاومت کنید. 5 سال گذشت و نامهای تنظیم کردم و 10 نفر را با کارنامههایشان خدمت آقا معرفی کردم اما باز هم ایشان گفتند فعلا شما بمانید.
بار آخر نیز با توجه به اینکه در شرایط عادی مشکلی در اداره این ستاد نداشتیم اما بنده جانشین حضرت آقا در قرارگاه خاتم (ص) بودم، محاسبه کردم که اگر شرایط بحرانی پیش بیاید شاید توان حضور فعال در مناطق عملیاتی و اداره قرارگاههای فرعی در جبههها را نداشته باشم و لذا مجددا نامهای به حضرت آقا نوشتم و گروهی را به ایشان معرفی کردم و گفتم در صورت صلاحدید یکی از این گروهها را در فرماندهی ستاد کل قرار دهید که باز هم ایشان موافقت نکردند.
لذا یک تغییر ساختار موقت در ستاد کل دادم و معاونت ارکان را ایجاد کردم و سردار باقری مسئول این معاونت شد. سپس به حضرت آقا اعلام کردم که این معاونت، جانشین من و با اختیارات من، ستاد را اداره میکند و آقا این را پذیرفتند. به همین دلیل بنده 4 سال در کنار آقای باقری بودم و ایشان کارها را انجام میدادند و جلسات را برگزار میکردند تا اینکه حضرت آقا تصمیم گرفتند در تیر ماه این جابجایی صورت گیرد. این یک جابجایی صد در صد آرام بود و آب از آب تکان نخورد و حاصل یک کار مدبرانه، برنامهریزی شده، هوشمندانه و دینی بود.
حضرتعالی 27 سال ریاست کل نیروهای مسلح را داشتید، نقش این ستاد در هماهنگی میان نیروهای مسلح را چطور ارزیابی میکنید؟
سرلشکر فیروزآبادی: ستادکل نیروهای مسلح مثل یک سکه 2 رو است. یک روی سکه این است که فرماندهی کل قوا یکی از وظایف رهبری است و ایشان میخواهند بر نیروهای مسلح فرماندهی کنند، هر فرماندهی یک ستاد دارد و فرمانده کل قوا برای اینکه ارتش، سپاه، نیروی انتظامی و سایر نیروهای مسلحی را که در کشور وجود دارد فرماندهی کنند ستاد کل نیروهای مسلح را ایجاد کردند.
بنابراین یک چهره ستاد کل نیروهای مسلح این است که ستاد فرماندهی معظم کل قوا است، یعنی اینکه رهبری فرمانهایشان، تدابیرشان، سیاستهایشان را به این ستاد میفرستند و این ستاد متناسب با مأموریت ارتش، سپاه، نیروی انتظامی، وزارت دفاع یا سایر بخشهای مسلح، سیاستهای اجرایی را به آنها ابلاغ میکند.
وظیفه دیگر ستاد کل این است که ما چند نیروی مسلح از جمله ارتش، سپاه، نیروی انتظامی و وزارت دفاع و ... داریم. اینها باید باهم هماهنگ حرکت کنند. لذا ماهیت ستاد کل در بخش دفاع این است که نیروها را متحد، یکپارچه و با تهدیدات همسو کند و در برابر تهدیدات آنها را به مقابله وادارد.
* ستادکل تهدیدات را چه بهصورت بازدارندگی و چه تهاجمی دفع میکند یعنی ستاد کل 2 کار میکند، یکی اینکه امنیت را حفظ و دیگر اینکه تهدیدات را دفع میکند چه بهصورت بازدارندگی و چه بهصورت تهاجمی.
لذا اگر قرار است یکپارچه دفاع شود، نمیشود ارتش فرماندهی خودش را داشته باشد، سپاه فرماندهی خود و نیروی انتظامی و وزارت دفاع هم کار خود را انجام دهند.
ستاد کل باید اینها را دورهم جمع و باهم هماهنگ کند، یعنی تمام سلاحهایی که در ایران است و تمام یگانها باید با یک آهنگ به کار گرفته شوند، خب این کار را باید ستاد کل انجام دهد.
ماموریت ارتش دفاع از مرزها و سرزمین و هواست، وظیفه سپاه نیز دفاع از درون نظام و انقلاب است و نیروی انتظامی هم کارهای انتظامی در کشور و مرزها را انجام میدهد. اینها 3 مأموریت دارند ولی این 3 مأموریت برای کشور و فرمانده کل قوا یک مأموریت محسوب میشود و آن ایجاد امنیت برای کشور است.
* امنیت نباشد تمام اوضاع کشور به هم میریزد
وقتی امنیت برای کشور ایجاد شد، حوزههای علمیه، دانشگاهها، کارخانجات، تجارت خارجی و سیاست خارجی کارشان را خوب انجام میدهند اما اگر امنیت بر هم بخورد، تمام اوضاع کشور بهم میریزد.
فرمانده معظم کل قوا، با وجود ستاد کل، کار فرماندهیشان را با سهولت انجام میدهند یعنی فرمان ایشان با ابلاغ به رئیس ستاد کل در سطح کشور جاری و سیاستهایشان از طریق ستاد کل اعمال میشود.
*سیاستگذاری نیروهای مسلح بر عهده ستاد کل است
از سوی دیگر ستاد کل چون ستاد کل انقلاب اسلامی و اسلام ناب محمدی (ص) است، فرهنگ اسلام ناب را هم به طور دائم در سطح نیروهای مسلح گسترش میدهد، چون ما مدافع دین هستیم و ستاد کل باید نیروهای ما را دیندار و با اخلاق اسلامی تربیت کند و این ستاد، کتابها، جزوههای درسی، دانشکدهها و مراکز آموزشی نیروهای مسلح را با این مبانی ساماندهی و اداره میکند.
بنابراین شما میبینید که ستاد کل یک مدرسه عملیاتی در بخش دفاع و امنیت و در عین حال یک سیستم سیاستگذاری برای همه نیروهای مسلح است.
تاکنون کمتر در مورد قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) سخنی مطرح شده است، در خصوص وظایف و مسئولیتهای این قرارگاه بفرمایید و اینکه آیا این قرارگاه زیر نظر ستاد کل اداره میشود؟
سرلشکر فیروزآبادی: نکتهای که در خصوص قرارگاه خاتم باید عرض کنم این است که یک اشتباه باید اصلاح شود، تا زمانی که رئیس ستاد کل سرلشکر فیروزآبادی بود و مسئول قرارگاه حضرت خاتمالانبیاء (ص) هم من بودم، 2 امضا نمیکردم و همیشه یک امضا میکردم؛ یعنی به عنوان رئیس ستاد کل هم فرامین عملیاتی را از طریق قرارگاه خاتم ابلاغ میکردم.
البته قرارگاه خاتم جدا بود و ستاد کل هم جدا و قرارگاه خاتم در مشی خودش و ستاد کل هم در مشی خودش کار میکرد ولی من همه دستورات را با امضای رئیس ستاد کل ابلاغ میکردم، بخاطر اینکه یک مسیر برای اداره و عملیات نیروهای مسلح باشد.
* قرارگاه خاتم بخشی از ستاد کل نیست اما الان در دوره جدید رهبر معظم انقلاب تصمیم گرفتند که ریاست ستاد کل جدا و ریاست قرارگاه خاتمالانبیاء هم جدا باشد، یعنی شما نگویید قرارگاه خاتم بخشی از ستاد کل است، قرارگاه خاتم قرارگاهی در کنار ستاد کل است و یک رئیس ستاد کل و یک فرمانده قرارگاه خاتمالانبیاء(ص) داریم.
اداره و سیاستگذاری نیروهای مسلح با ستاد کل است و قرارگاه حضرت خاتم، قرارگاه عملیاتی نیروهای مسلح است که عملیاتهای نظامی، رزمایش و عملیاتهای جنگی توسط این قرارگاه فرماندهی میشود.
رئیس ستاد در سلسله مراتب فرماندهی نیست، رئیس ستاد، رئیس ستاد است و فرمانده خود حضرت آقا هستند. فرمانده میفرماید و رئیس ستاد، سیاستگذاری میکند، امور اجرایی را تنظیم میکند، نیروها را براساس فرمان هماهنگ، دستورات را ابلاغ و نیروهای مسلح را اداره میکند.
*فرماندهان نیروهای مسلح برای عملیات تحت امر قرارگاه خاتم(ص) هستند
اما در سلسله مراتب عملیاتی، فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) فرمانده است. فرماندهان نیروهای مسلح برای عملیات تحت امر قرارگاه خاتم هستند. البته فرمانده این قرارگاه نیز خود حضرت آقا هستند، منتهی قرارگاهی که امور فرماندهی حضرت آقا را دنبال میکند و فرماندهان نیروهای مسلح در رزمایش و عملیاتهای جنگی باید از آن تبعیت کنند قرارگاه خاتم(ص) است.
ستادی که برای نیروهای مسلح سیاستگذاری و امور آموزشی، تجهیز و آمادگیشان را دنبال میکند ستاد کل است. ستاد کل نیروها را آماده میکند و قرارگاه خاتم آنها را به کار میگیرد بنابراین اگر جنگی صورت گیرد، ستاد کل در جنگ وارد نمیشود و قرارگاه خاتم جنگ را فرماندهی میکند.
* در زمان عملیات ستاد کل هم بخشی از قرارگاه خاتم الانبیا (ص) میشود
یعنی قرارگاه خاتم در زمان عملیات وارد عمل میشود و در آن زمان ستاد کل هم بخشی از قرارگاه خاتم میشود؟
سرلشکر فیروزآبادی: بله، این قرارگاه در زمان عملیات وارد میشود و ستاد کل باید با قرارگاه همکاری کند، قرارگاه اولویتها را تعیین و ستاد آن را اعلام میکند.
از سویی دیگر قرارگاه خاتم، اولویتهای آموزشی را مشخص میکند و به ستاد کل میگوید و ستاد کل براساس این اولویتها نیروها را آموزش، تجهیز میکند، رزمایش برگزار و نیروها را آماده میکند و بعد قرارگاه این نیروها را برای عملیات ترکیب میکند.
ما حتی اگر فقط یک سازمان نظامی هم داشتیم باز قرارگاه را لازم داشتیم بخاطر اینکه قرارگاه نیرو را به کار میگیرد اما در استراتژی ما این امر چهطور است؟ استراتژی ما اینگونه است که قرارگاه خاتم براساس تهدید، عملیات را طراحی میکند. مقیاس این تهدید چقدر است، جهتش کجاست و چه میزان باید برای برطرف کردن این تهدید سرمایهگذاری کنیم را قرارگاه تعیین و به هرکدام از سازمانها ابلاغ میکند که کدام یگانها چه تجهیزاتی را به کدام منطقه بیاورند و چه عملیاتی را سامان دهند.
* استراتژی ترکیب نیروها برای مقابله با تهدیدات توسط قرارگاه خاتم(ص)
قرارگاه، عملیات را فرماندهی میکند و هرجایی که لازم شد ترکیبی از ارتش، سپاه، نیروی هوایی، زمینی، دریایی، بسیج را به منطقه اعزام میکند و بنابراین قدرت دفاعی ما قدرتی ترکیبی و متحد در برابر هر نوع تهدیدی است.
اگر تهدید، کوچک باشد نیروهای ما به قدر نیاز از امکاناتشان توسط قرارگاه خاتم به آن منطقه اعزام میشوند و اگر تهدید بزرگ و فرامنطقهای باشد قرارگاه، ارتش، سپاه، نیروی انتظامی، بسیج، نیروی هوایی، دریایی، زمینی، نیروی قدس همه را با هم ترکیب و تبدیل به یک ارتش کوچک یا بزرگ برای مقابله با آن تهدید میکند.
مقام معظم رهبری اخیراً در سخنانشان علاوه بر افزایش توان دفاعی لزوم توجه به توان تهاجمی را به نیروهای مسلح متذکر شدند،با توجه به تهدیداتی که متوجه جمهوری اسلامی ایران چه در منطقه خاورمیانه و چه خارج از آن است، لزوم توجه به داشتن توان دفاعی و نظامی را چگونه ارزیابی میکنید؟ اساساً مطرح شدن بحث توان تهاجمی از سوی رهبری به چه معناست؟
سرلشکر فیروزآبادی: لزوم داشتن توان دفاعی مسئله روشنی است. همانقدر روشن است که هر فردی که از خانه بیرون میآید برای سلامتی و امنیت خود امکاناتی را فراهم میکند. دفاع یک مساله عقلانی و فطری است.
* دفاع یک مساله عقلانی و فطری است
من چون پزشک هستم این مثال را میزنم: هر موجود زندهای در عالم در بدنش چند سیستم دارد که یکی از مهمترین این سیستمها، سیستم دفاعی است. اگر سیستم دفاعی انسان را بررسی کنید میبینید که هنوز سیستم دفاعی هیچ کشوری در جهان به پای سیستم دفاعی بدن انسان نرسیده است.
در بقیه موجودات هم همین گونه است، اصلاً هیچ موجود زندهای بدون وسیله دفاعی وجود ندارد؛ چطور اجتماع موجودات زنده به دفاع نیاز ندارند؟ اگر یک فرد نیاز دارد اجتماع به طریق اولی نیاز دارد. هم آفرینش به ما میگوید دفاع امری واجب و جزء سیستمهای لازم هر مجموعهای است، هم فطرت و عقل و هم تجربه بشری میگوید.
در حال حاضر بدترین بیماریها، بیماریهایی هستند که امنیت بدن را از بین میبرند. تقریباً بدنامترین بیماری که در جهان وجود دارد بیماری ایدز است که همه جوامع بشری از آن میترسند و دنبال این هستند که به طریقی بتوانند واکسن و دارویی برای درمان آن پیدا کنند. بیماری ایدز از بین رفتن قدرت دفاعی بدن است. وقتی قدرت دفاعی بدن از بین میرود، بدترین بیماری ایجاد میشود برای یک کشور نیز همینطور است، اگر قدرت دفاعی نداشته باشد دچار بدترین گرفتاریها میشود.
*حتی اگر امنیت شما با ثبات بود باید قدرت دفاعی شما روز افزون باشد
تاریخ نشان میدهد هرگاه ملتی قدرت دفاعی قوی و امنیت داشتند پیروز شدند و هرگاه در قدرت دفاعی تضعیف شدند، شکست خوردند. ما یک سابقه تاریخی در خود ایران داریم و در همه مقاطع تاریخی میتوان آن را مشاهده کرد.
زمانی صفویان به دلیل دارا بودن قدرت دفاعی قوی در آذربایجان، تهدید عثمانی محسوب میشدند و در جنگ هم پیروز شدند و پایتخت را به قزوین و از قزوین به اصفهان آوردند، آنها ایران را قدرتمند و مرزهایش را مستحکم کردند، ایران آباد شد و هر کجا آبادی از 300 سال اخیر میبینید از آن زمان باقی مانده است.
اما همین که صفویان در اصفهان استقرار پیدا کردند؛ حرمسرا و بساط و ... به راه انداختند و گمان کردند دیگر مستحکم شدند و امنیت دارند و خاطر جمع شدند که قضیه شاه سلطان حسین پیش آمد. یکی از لشکرهای خود صفویان از افغانستان آمد و کل ایران را تسخیر کرد و بر پایتخت صفویان مسلط شد. یعنی حتی اگر مقتدر بودی و امنیت شما با ثبات بود باید قدرت دفاعی شما روز افزون باشد. لذا همیشه باید به فکر وضعیت قرمز بود و نمیتوان تنها به وضعیت دفاعی تکیه کرد.