وصیت‌نامه شهید مدافع حرم «رسول خلیلی»؛

خوش ندارم این شادمانی را با لباس‌های سیاه و غمگین ببینم

«غم اگر هست برای بی بی جان حضرت زینب(س) باید باشد، اشک و آه و ناله اگر هست برای اربابمان اباعبدالله‌الحسین(ع) باید باشد، و هروقت دلتان گرفت روضه ایشان را بخوانید که منم دلم برای روضه ارباب و خانم جان تنگ است.»
کد خبر: ۱۰۸۷۱۱
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۰ - 17October 2016

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، روزهای پس از عاشورا همواره یادآور نقش بی‌همتای حضرت زینب(س) در طول تاریخ است، او که در تمام سالیان عمرش، نبوت همراه با رافت، امامت توام با عدالت، مظلومیت آمیخته با کرامت و در آخر شهادت همراه با عزت را به چشم دید تا از ورای کوه‌های درد، عزتمندانه و پیروز «ما رایت الا جمیلا» را در گوش تاریخ فریاد بزند.

بانویی که نگین سرخ دمشق است و برکت آن شهر و دیاری که امروز فتنه‌ها میانش برافروخته‌اند تا مردمانش، اسلامی را که یک‌هزار و 374 سال پیش خاندان نبوت مصیبت‌ها را برایش متحمل شدند، به صندوقچه خاک‌گرفته تاریخ بسپارند.

اما مثل همیشه کسانی هستند که در مسیر پیشوایشان اباعبدالله‌الحسین(ع) گام بردارند و از دین خدا دفاع کنند؛ مانند آن‌هایی که مدافعان حرم نام گرفته‌اند و ندای «هل من ناصر ینصرنی» را لبیک گفته‌اند.

خوش ندارم این شادمانی را با لباس‌های سیاه و غمگین ببینم 

«رسول خلیلی» یکی از همین انصار بود که به صورت داوطلبانه مدافع حرم بانوی دمشق شد و جنگید تا آنجا که در چهاردهم محرم سال 92 به دست تروریست‌های تکفیری در سوریه با ضرب گلوله به شهادت رسید.

اکنون 3 سال از شهادت «رسول خلیلی» این جوان 25 ساله گذشته و پدر و مادرش بنا به وصیت او لباس مشکی به تن نکرده‌اند و «الحمدالله» ورد زبانشان شده است. خوشا به سعادتشان که در ایام عزاداری اباعبدالله پسرشان شهیدِ دفاع از حرم عقیله بنی هاشم شد.

آنچه در ادامه می آید متن وصیت‌نامه شهید «رسول خلیلی» است که با هم می‌خوانیم:

بسم الله الرحمن الرحیم

سوره آل عمران آیه 195 

«فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ»

آنان که از وطن خود هجرت کردند و از دیار خود بیرون رانده شدند و در راه خدا رنج کشیدند جهاد کردند و کشته شدند، همانجا بدی‌های آنان را می‌پوشانیم و آنان را به بهشت‌هایی که زیر درختان آن نهرهای آب جاری و روان است، داخل می‌کنیم و این پاداشی است از جانب خدا.

با نام و یاد خداوند رحمان و رحیم و مهربان که در حق بنده حقیر از هیچ چیزی کم نگذاشته است و سلام و دورد به محضر صاحب العصر و الزمان(عج) و روح پاک امام راحل(ره) و رهبر عالم تشیع و اسلام قائدنا آیت الله سید علی خامنه‌ای(مدظله العالی) و روح پاک تمامی شهدای اسلام به خصوص سیدالشهداء ابا عبدالله‌الحسین(ع) که جان‌ها همه فدای آن بزرگوار.

به موجب آیه شریفه «کل نفس ذائقه الموت» تمامی موجودات از چشیدن شربت مرگ ناگزیر بوده و حیات ابدی منحصر به ذات اقدس باری تعالی می‌باشد.

این دنیا با تمامی زیبایی‌ها و انسان‌های خوب و نیکوی آن، محل گذر است نه وقوف و ماندن! و تمامی ما باید برویم و راه این است. دیر یا زود فرقی نمی‌کند؛ اما چه بهتر که زیبا برویم.

پدر و مادر عزیزم که سلام و درود خداوند بر شما باد.

از شما کمال قدردانی را دارم که مرا با محبت اهل بیت(ع) و راه ایشان و در کمال صبر و عاشقانه بزرگ کردید و همیشه کمک حال من بوده‌اید. از شما عذرخواهی می‌کنم و سرافکنده‌ام که فرزندی خوب برای شما نبودم و در حق شما آنچنان که باید خوبی نکرده‌ام. از شما می‌خواهم که مرا حلال کنید.

در حق این فرزند حقیرتان دعا کرده و از خداوند بخواهید که او را ببخشد و این قربانی را در راه خود بپذیرد. می‌دانم که شما ناراحت نیستید؛ زیرا هیچ راهی بهتر از این نیست و این را شما به من آموخته‌اید و این همیشه آرزوی دیرینه من بوده که خدا عاقبت مرا با شهادت در راهش ختم به خیر گرداند.

خوش ندارم که این شادمانی را با لباس‌های سیاه و غمگین ببینم، غم اگر هست برای بی بی جان حضرت زینب(س) باید باشد، اشک و آه و ناله اگر هست برای اربابمان اباعبدالله‌الحسین(ع) باید باشد و اگر دلتان گرفته روضه ایشان را بخوانید که منم دلم برای روضه ارباب و خانم جان تنگ است؛ اما چه خوشحالی بالاتر از اینکه فدایی راه این بزرگواران شویم. پس غمگین نباشد.

و من الله‌التوفیق

چهارم شهریور سال 1392

العبد الحقیر محمد حسن خلیلی (رسول)

انتهای پیام/ 151
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار