روزی که ایران پیروز جنگ نفتکش‌ها شد

آمریکا در ۲۷ مهر سال 66 به بهانه ناامنی خلیج فارس از طرف ایران، سکوهای نفتی رشادت و رسالت واقع در ۱۱۵ کیلومتری جزیره لاوان را منهدم کرد. پس از انتشار خبر این تجاوز آشکار امریکا به تمامیت ارضی ایران، ارزش سهام بازار «وال استریت» با کاهش بی‌سابقه مواجه شد.
کد خبر: ۱۰۸۹۰۰
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۴ - 18October 2016
روزی که ایران پیروز جنگ نفتکش‌ها شدبه گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، ماه‌های سال ۶۶ در تاریخ دفاع مقدس را باید دوران رویارویی مستقیم ایران و امریکا نامید. عملیات بزرگ کربلای ۵ نشان داد با گذشت پنج سال از جنگ، نیروهای ایرانی دچار فرسایش نشده‌اند و رزمندگان همچون گذشته به دفاع از کشورشان می‌پردازند. بلکه برعکس، حامیان منطقه‌ای و بین‌‏المللی عراق به ویژه امریکا به این نتیجه دست یافتند که ارتش بعث برای تداوم جنگی فرسایشی در جهت محدود ساختن نهضت اسلامی ایران قابل اعتماد نیست و حتی توانایی حفظ دولت لائیک بعثی را هم در برابر تهاجم غیرمعمول «بسیجیان تکبیرگوی ایران» ندارد. ناتوانی عراق در نبرد زمینی و تلاش برای خنثی‌سازی برتری‌های رزمی ایران، محور اصلی اقدامات امریکا در خلیج فارس را تشکیل می‌داد.
 
همه علیه ایران
 
با مشخص شدن اراده ملت ایران در پافشاری روی خواسته‌های به حق خود در برابر دشمن بعثی، قدرت‌های بین‌المللی حامی خواستار پایان جنگ بودند. آن‌ها ادامه جنگ با روند فعلی را به سود رژیم حاکم عراق نمی‌دانستند. از همین رو جورج شولتز وزیر خارجه وقت امریکا، در اردیبهشت ماه ۱۳۶۶ به ایران هشدار داده بود که یا جنگ را پایان دهد یا با اقدامات شدید و مقتضی از سوی امریکا، رو‌به‌رو خواهد شد.
 
در این سو نیروی خستگی‌ناپذیر رزمندگان تمام معادلات غربی‌ها را به هم زده بود. لذا تلاش ابرقدرت‏های شرق و غرب در قالب «سازمان ملل متحد» و «شورای امنیت» برای پایان دادن به این جنگ با حداقل نتیجه مورد قبول ابرقدرت‏‌ها - یعنی جنگی بدون برنده - آغاز شد.
 
تحلیل‌های رهبران کشورهای غربی بر این پایه صورت می‌گرفت که تا ایران قادر به تولید و فروش نفت و سپس تهیه‌ سلاح باشد، به جنگ ادامه خواهد داد. بنابراین قطع صدور نفت ایران، هسته مرکزی تلاش‌های عراق را تشکیل می‌داد. گری‌سیک مشاور کار‌تر رئیس‌جمهور اسبق امریکا درباره این استراتژی می‌گوید: «عامل عمده ادامه‌ جنگ از جانب ایران صدور نفت توسط این کشور است و تا موقعی که نفت از ایران صادر می‌شود جنگ ادامه خواهد یافت، بنابراین باید جریان صدور نفت ایران را قطع کرد».
 
ویلیام فایر کار‌شناس اقتصادی سیا اذعان می‌کند: «هر چه پول در رگ‌های عراق تزریق شد نتیجه نداد. تنها یک روزنه امید هست، شاید با سقوط قیمت نفت، ایران ورشکست شود و ماشین جنگی‌اش از کار بیفتد.»
 
واین‌برگر وزیر دفاع امریکا نیز در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۶۶ طی گزارشی به کنگره امریکا، ضمن بیان ترتیبات امنیتی منطقه خلیج فارس، مأموریت‌های ناوگان امریکا در این منطقه را چنین تشریح نمود: «مهم‌ترین وظیفه این ناوگان، آن بوده که با دشمن تلقی کردن ایران، مانع غلبه یا برتری ایران شود و نگذارد که پیروزی‌های آن مایه ترس دولت‌های میانه‌رو عرب شود.»
 
 توطئه هماهنگ
 
در برابر اقدامات عراق برای شروع چندین باره جنگ و مورد حمله قرار دادن نفتکش‌ها و کشتی‌های تجاری ایران، رزمندگان نیز با او به مقابله می‌پردازند. اما چون با حضور سپاه پاسداران در خلیج فارس و تلاش‌های شبانه‌روزی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی، نفتکش‌ها و کشتی‌های بازرگانی به بنادر و ترمینال‌های ایران تردد می‌کردند، صدای امریکا در ۲۵ اردیبهشت ۶۶ به صراحت اذعان می‌دارد که گاسپار واین‌برگر وزیر دفاع امریکا گفته است شکست عراق به سود امریکا نیست. به این ترتیب واشنگتن برای اعاده حیثیت خویش و به ویژه ممانعت از پیروزی ایران بر عراق تحت عنوان حمایت از کشتیرانی آزاد و تأمین امنیت مسیرهای صدور نفت، ناوهای جنگی خویش را به آب‌های خلیج فارس وارد کرد. دولت‌های غربی با هدایت و رهبری امریکا تصمیم دارند هر چه زود‌تر سیاست‌های خصمانه‌شان علیه ایران را عملی کنند.
 
در روزی که سازمان ملل متحد قطعنامه ۵۹۸ را جهت حل منازعه ایران و عراق صادر کرد، دولت کویت که در طول جنگ با شیطنت‌هایش عراق را مورد حمایت قرار داده بود با بالا گرفتن تنش در خلیج‌فارس عنوان می‌کند که برای در امان ماندن نفتکش‌هایش از اصابت موشک‌های سرگردان و قایق‌های تندروی ایرانی، پرچم‌های امریکا را بر روی نفتکش‌های این کشور نصب می‌‌کند. امریکا طرح اسکورت کشتی‌های کویتی را آغاز می‌کند که با استقبال چند کشور حوزه خلیج فارس روبه‌رو می‌شود. در این میان برخی از نشریات کویتی این تصمیم را به منزله لطمه به استقلال کویت ذکر می‌کنند. ایران از همزمانی صدور قطعنامه با اسکورت کشتی‌های کویتی توسط امریکا با عنوان «یک توطئه هماهنگ» یاد می‌کند. فرماندهی وقت سپاه بعد‌ها شرح داد که سیاسیون و نظامیان، ماجرای اسکورت نفتکش‌ها را با امام در میان گذاشتند و از ایشان درباره عکس‌العمل ایران کسب نظر کردند. امام در پاسخ می‌فرماید که اگر من بودم ناو‌ها را می‌زدم.
 
تیر غیب
 
پس از اینکه مسئولان ایران با قاطعیت عنوان می‌کنند اگر ایران در زدن کشتی‌های کویتی تردید کند در هدف قرار دادن کشتی‌های امریکایی تردید نخواهد کرد. نفتکش کویتی «بریجیتون» که در محاصره چهار ناوشکن امریکایی در آب‌های خلیج‌فارس در حال حرکت بود با یک مین دریایی برخورد می‌کند و صدای انفجاری مهیب روی تلکس خبرگزاری‌ها در سراسر جهان می‌پیچد. امریکایی‌ها که قصد داشتند با عبور «بریجیتون» ابهت انقلاب اسلامی را بشکنند با پنهان شدن در پشت کشتی کویتی شرمساری بزرگی به وجود می‌آورند. مقامات پنتاگون بلافاصله برای توجیه این حادثه می‌گویند بیش از ۹ دیده‌بان مستقر در عرشه ناوگان امریکایی که نیم مایل جلو‌تر از «بریجیتون» حرکت می‌کرد، نتوانستند مین را تشخیص دهند. چون این نوع مین‌ها در عمق آب کار گذاشته می‌شوند.
 
بازتاب این حادثه بسیار گسترده بود. جمهوری اسلامی ایران با رد مسئولیت این اتفاق، از آن به عنوان «تیر غیب» یاد می‌کند و آن را «نه انفجار نفتکش کویتی بلکه انفجار حیثیت امریکا» معرفی می‌کند. علی‏رغم اینکه امریکا سعی کرد این حادثه را بی ‏اهمیت تلقی کند، اما چنین ضربه ‏ای برای حیثیت سیاسی و نظامی‏اش جبران‏ناپذیر بود و مهم‏‌تر از همه اینکه امکان داشت عملاً ابتکار عمل در خلیج فارس را به دست ایران بدهد.
 
دریادار محمدحسین ملک‌زادگان فرمانده نیروی دریایی ارتش در دوران دفاع مقدس درباره اتفاقات تابستان سال ۶۶ و رویارویی با امریکا می‌گوید: امریکا پول هنگفتی می‌گرفت و کشتی‌های کویتی را اسکورت می‌کرد. ناوشکن‌ها و هواپیماهای امریکایی کشتی‌های کویتی را در سواحل بین‌المللی اسکورت می‌کردند. در این مقطع بچه‌های سپاه با قایق‌های تندرو وارد شدند. بعد از این امریکایی‌ها چون می‌دیدند ناوشکن‌ها و کشتی‌هایشان وسط آب منفجر می‌شوند، در صدد تلافی برآمدند. اینجا دیگر با امریکا رو در رو شدیم. سایت نیروی دریایی امریکا درباره این عملیات که مانتیس نام گرفت، نوشته «بزرگ‌ترین جنگ دریایی بعد از جنگ جهانی دوم عملیات مانتیس بود.»
 
با این اتفاق امریکا بهانه لازم برای تقویت نیروهای نظامی‌اش در خلیج فارس را پیدا کرد. در ۳۰ شهریور هلی‌کوپترهای نظامی امریکایی، یک کشتی باری ایران را مورد هجوم قرار می‌دهند که پنج سرنشین از ۳۱ سرنشین کشتی به شهادت می‌رسند.
 
آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی‌اش در سازمان ملل اعلام می‌دارد که ایران پاسخ مناسبی به این تجاوزات امریکا خواهد داد. امریکا هم اعلام می‌کند جنگ خاتمه یافته است ولی این پایان ماجرا نیست. امریکا که در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب هیچ‌گاه چهره‌ای قابل اعتماد از خود نشان نداده بود این بار هم بر روی مواضعش نمی‌ماند.
 
حمله به سکوهای نفتی
 
امریکا در ۲۷ مهر به بهانه ناامنی خلیج فارس از طرف ایران، در اقدامی تلافی‌جویانه سکوهای نفتی رشادت و رسالت واقع در ۱۱۵ کیلومتری جزیره لاوان را منهدم می‌کند. در این روز چهار ناوشکن امریکایی «کید»، «هل»، «یانگ» و «لفت ویچ» در معیت ناوچه «ناچ» و رزم‌ناو «استندلی» به جزیره «رستم» که پایانه نفتی «رشادت» در آن قرار داشت حمله کردند و با توپ‏های سنگین طی ۸۵ دقیقه، ۱۰۰۰ گلوله به آن شلیک کردند و چون هنوز بخشی از تأسیسات نفتی پابرجا بود گروه ویژه تخریب «seal» را به جزیره اعزام داشتند و بقایای سکوی «رشادت» را با دینامیت منهدم کردند. در این حمله، تنها ۲۰ دقیقه مهلت داده شد که کارکنان آنجا را تخلیه کنند.
 
سپس یک گروه از کماندوهای امریکایی به میدان نفتی «رسالت» در شمال جزیره رستم که مدعی بودند در آن میدان نفتی، تأسیسات رادار و مخابرات وجود دارد حمله کرده، تأسیسات مستقر در جزیره را نابود کردند. این در حالی است که هیچ گونه تأسیسات نظامی و راداری روی سکوهای نفتی مذکور وجود نداشت. تحلیل‌گران و نظاره‌کنندگان روابط بین‌الملل اعتقاد داشتند امریکا به منظور اعاده‌ حیثیت از دست رفته در درگیری‌های گذشته، اقدام به انهدام این سکو کرد. ۹۰ دقیقه پس از انتشار خبر این تجاوز آشکار امریکا به تمامیت ارضی ایران و دخالت مستقیم و آشکار این کشور در جنگ علیه ایران، ارزش سهام شرکت‏‌ها در بازار «وال استریت» با کاهش بی‏سابقه ۲۰۰ واحدی مواجه شد. سایر بازارهای اصلی بورس در دیگر نقاط جهان به تبع این سقوط ارزش‏‌ها در «وال استریت» نیز دچار رکورد بی‏سابقه‏ای شدند.
 
این واقعه چنان ضربه بی ‏سابقه‌ای به اقتصاد امریکا و سایر دول غربی وارد ساخت که محافل امریکایی از آن به عنوان «بحران دوشنبه سیاه» نام بردند. به دنبال این حملات ایران خواستار انتقام‏گیری با یک «ضربه خردکننده» شد ‏و اعلام کرد که «پس از ضربه‌های تلافی‌جویانه‏، حساب‏‌ها تسویه خواهد شد».
 
اندکی قبل از حمله به سکوهای نفتی گروه برنامه‌ریزی امنیت ملی امریکا که گاسپار واین‌برگر وزیر دفاع و دریادار ویلیام کرو فرمانده ستاد مشترک از اعضایش بودند لیست کاملی از اقدامات نظامی ممکن علیه ایران را به رئیس‌جمهور امریکا تسلیم می‌کنند. گفته می‌شد که خواسته ریگان انجام عملیاتی مشابه عملیات علیه کشور لیبی در فروردین سال ۶۵ بود که در این میان گاسپار واین‌برگر تند‌ترین موضع را علیه ایران گرفت و خواهان خشکاندن ریشه ملت ایران می‌شود.
 
عقب‌نشینی‌های امریکا
 
مقامات امریکایی که سودای خشکاندن ریشه ایران را در سر می‌پروراندند با انفجار دفتر هواپیمایی پن‌امریکن در کویت در سوم آبان ماه مواضعشان به سرعت تغییر می‌کند. بلافاصله پس از این اتفاق وزارت خارجه امریکا اعلام می‌کند، به هیچ عنوان از کویت حمایت نخواهد کرد و موشک‌باران و انفجارات اخیر مشکل داخلی این کشور است.
 
امریکا پس از ناکامی در تلاش‌های سیاسی و نظامی با هدف به دست گرفتن ابتکار عمل، طرح تحریم خرید نفت ایران را صادر کرد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رئیس‌جمهور وقت ایران فرمودند: «در صورت توافق نسبت به اعمال تحریم اقتصادی، ایران تنگه هرمز را خواهد بست.» پیرو این موضع‌گیری صریح، اروپا و ژاپن اعلام کردند، تنها از فروش سلاح به ایران خودداری خواهند کرد.
 
چند روز پس از انصراف امریکایی‌ها از اسکورت کشتی‌های کویتی، ناوشکن عظیم «کار» به خیال اینکه هدفش یک قایق توپدار ایرانی است، قایق کوچک ماهی‏گیری جوان عربی را به گلوله می‌بندند. ایران بلافاصله پس از افشای این خطای فاحش ناو تمام الکترونیک امریکایی، طی عملی طعنه‏آمیز، پیشنهاد دفاع از کلیه کشتی‏های تجاری و نفتکش‏‌ها را صرف نظر از پرچم آن‌ها در صورت مورد هدف قرار گرفتن توسط نیروی دریایی امریکا و در صورت فرستادن «sos» ارائه داد. امریکا در ۱۳ آبان ۱۳۶۶ از این ماجرا اظهار تأسف کرد و به این ترتیب مرحله اول «جنگ نفتکش‏‌ها» با برتری ایران و عقب‌نشینی امریکایی‌ها خاتمه یافت.
 
منبع: روزنامه جوان
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار