بازخوانی وقایع دفاع مقدس؛
استراتژی حمله برقآسای دشمن شکست خورد/ وضعیت خرمشهر در آستانه انتظاری 19 ماهه
نیروهای متجاوز بعثی دریافته بودند که الحاق سه روزه استان خوزستان به خاک عراق محال و استراتژی حمله برقآسا شکست خورده است؛ بنا بر این، توان رزمی خود را در منطقه عمومی خرمشهر و آبادان افزایش دادند.
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد
دفاع پرس، در همان هفته نخست آغاز تجاوز ارتش بعثی-صهیونیستی صدام به ایران، به خاطر مقاومت شدید و همهجانبه نیروهای خودی و عدم محاسبه توان و غیرت نیروهای مردمی در برآوردهای اطلاعاتی ارتش بعثی عراق، صدام دریافت که خود را به مهلکه عظیمی افکنده است، که گریزگاهی از آن نیست؛ ولی جاهطلبی و جنایتپیشگی وی سبب شد تا با وقاحت تمام در هفته دوم تجاوز به ایران، آتشبسی یکطرفه و سه روزه را از روز یکشنبه سیزدهم مهرماه تا روز چهارشنبه شانزدهم مهرماه سال 1359 هجری شمسی (پنجم تا هشتم اکتبر سال 1980 میلادی) اعلام کند.
صدام طی نامهای به دبیرکل سازمان ملل متحد اعلام کرد که آتشبس مورد نظر عراق به شرطی محقق خواهد شد که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بهطور کلی دست از اقدامات آفندی، پدافندی و حتی اقدامات شناسایی به منظور کنترل وضعیت نیروهای عراقی در سراسر صحنه جنگ بردارند، در غیر اینصورت عراق با پیشرویهایی که تا کنون در عمق خاک ایران داشته است، خود را نسبت به شکستن آتشبس محق میداند.
جالب اینجاست که ارتش بعثی-صهیونیستی صدام به همان آتشبس سه روزه یکطرفه
اعلام شده از سوی رژیم بعثی عراق هم اعتنایی نکرد و در آن سه روز علاوه بر
آتشباری سنگین توپخانهای، بمبارانهای شدید هوایی، خمپارهاندازیهای
متعدد و حملات موشکی علیه شهرهای مختلف، به تهاجمهای زمینی خود در عمق خاک
ایران وسعت بخشید، که ازجمله این تهاجمهای زمینی شدید در منطقه عملیاتی
جنوب، جبهه جنوبی عموماً و محورهای خرمشهر-اهواز و خرمشهر-آبادان خصوصاً
بود.
نیروهای متجاوز بعثی دریافته بودند که الحاق سه روزه استان خوزستان به خاک عراق محال و استراتژی حمله برقآسا شکست خورده است؛ بنا بر این، توان رزمی خود را در منطقه عمومی خرمشهر و آبادان افزایش دادند و سعی کردند با تمرکز بیشتر قوا در این منطقه، حداقل با تصرف خرمشهر و آبادان خواستههای اولیه جاهطلبانه حاکم دیوانه و کاخنشین بغداد را محقق سازند.
در روز پنجشنبه 24 مهرماه سال 1359 هجری شمسی، دشمن توانست با استفاده از یگانهای زرهی و کماندویی خود محاصره خرمشهر را کامل کند. از آن پس رزمندگان به علت شهادت و فداکاریهای بسیار فرزندان عزیز ایران، این شهر مظلوم را «خونینشهر» نامیدند.
پس از محاصره کامل شهر، تمام امید رزمندگان ایرانی به حفظ فلکه فرمانداری و مسجد جامع، معطوف شد. در عرض 10 روز فلکه فرمانداری و قسمت شمالی پل خرمشهر که آن را به قسمت جنوبی شهر و نهایتاً آبادان متصل میساخت، چندبار دست به دست شد.
بالاخره پس از 34 روز مقاومت کمنظیر و شاید هم بیبدیل رزمندگان اسلام، در آخرین ساعات منتهی به غروب آفتاب روز شنبه سوم آبانماه سال 1359 هجری شمسی، فرماندهان ستاد بحران اروند –که مسئولیت اداره تمامی نیروهای خودی منطقه عمومی خرمشهر و آبادان را بر عهده داشت و محل استقرار آن در ماهشهر بود- به این نتیجه رسیدند که با توجه به تحلیل رفتن قوای خودی بر اثر آتش شدید و مانورهای سریع تهاجمی دشمن، امکان حفظ بخشهای شمالی و غربی شهر وجود ندارد؛ بنا بر این، باید بخشی از نیروهای موجود را برای بازسازی و تجدید قوا به قسمت جنوبی خونینشهر (کوت شیخ) جهت پدافند از آن منطقه و بقیه را برای حفظ آبادان به آنجا منتقل کرد.
در آخرین ساعات روز شنبه سوم آبانماه سال 1359 هجری شمسی، ستاد بحران اروند دستور عقبنشینی همه نیروهای خودی مستقر در خرمشهر را صادر کرد.
رزمندگان اسلام با خشمی عمیق و چشمانی اشکبار در اوایل بامداد روز یکشنبه چهارم آبان ماه سال 1359 هجری شمسی پل خرمشهر را منفجر کردند، تا ضمن جلوگیری از دسترسی دشمن به پل، از عبور یگانهای عراقی و گسترش آنان به سمت آبادان جلوگیری کنند. عده زیادی از رزمندگان اسلام خود را به دل کارون سپردند و به کوت شیخ رفتند. عدهای همچون «رضا دشتی» یکی از فرماندهان اصلی گروههای مقاومت در خرمشهر در حین عقبنشینی در آخرین لحظات مقاومت به شهادت رسیدند؛ ولی عده معدودی نیز همچون «امیر رفیعی» تیربارچی سپاه خرمشهر نتوانستند غارت همه هستیشان را تاب آورند؛ آنان به منظور زدن ضربه به دشمن و ناامنسازی شهر برای متجاوزان بعثی، در خونینشهر ماندند و جاودانه شدند.
در آن روزگار، جوانمردان معتقد به اسلام و انقلاب اسلامی به مقابله با ارتش تا بن دندان مسلح رژیم بعثی-صهیونیستی صدام برخاستند و ضربات مهلکی را نیز بر پیکره متجاوزان بعثی فرود آوردند؛ ولی بالاخره در ساعت 16:30 دقیقه روز یکشنبه چهارم آبانماه سال 1359 هجری شمسی خونینشهر، لگدکوب چکمههای ارتش بعثی-صهیونیستی صدام شد و از آن روز تا ساعت 14 روز دوشنبه سوم خردادماه سال 1361 هجری شمسی و آزادسازی شهر از چنگال متجاوزان بعثی، این شهر خرم و زیبا هدف تخریب و غارت ایادی استکبار جهانی قرار گرفت.
از آن روز که خرمشهر به خونینشهر بدل شد و به تسخیر متجاوزان بعثی درآمد و عروس شهرهای جنوب به ویرانهای مبدل شد، تا آن روز که سلحشوران متحد اسلام با اقتدار وارد شهر شدند، متجاوزان را به خاک مذلت افکندند و بر خاک مسجد جامع سجده شکر به جای آوردند، تا اکنون که 36 سال از آن روزگار تلخ میگذرد و خرمشهر بار دیگر به دامان وطن بازگشته است، نظریات مختلفی در باب علتیابی آن واقعه سراسر حماسه و البته پر از مظلومیت، یافت میشود.
عدهای از صاحبنظران دلیل سقوط خرمشهر پس از مقاومت 34 روزه را خیانت ابوالحسن بنی صدر، اولین رئیس جمهوری اسلامی ایران که منصب فرماندهی کل قوا را نیز عهدهدار بود، میدانند و در این زمینه ارتش را نیز به دلیل تبعیت از فرامین فرمانده کل قوا و با اتهام نرساندن نیرو و مهمات کافی به خرمشهر، مقصر قلمداد میکنند؛ ولی عده دیگری از محققان و کارشناسان نظامی معتقدند ارتش جمهوری اسلامی ایران، مطابق وظیفه شرعی و ملی خویش و استانداردهای نظامی، موظف به تبعیت کامل از سلسله مراتب فرماندهی تا فرماندهی وقت کل قوا بوده است؛ ثانیاً نیرو و مهمات آنچنانی در میان نبوده است و یا اگر هم بوده به علت عدم آمادگی ارتش جمهوری اسلامی ایران امکان به کارگیری آنها در آن وضعیت آشفته وجود نداشته است؛ ثالثاً اگر بنا بود بسیاری از توان نظامی کشور در منطقه عمومی خرمشهر و آبادان متمرکز شود، به علت حضور گسترده و قوی دشمن در جبهه شمالی منطقه عملیاتی جنوب و قصد ارتش بعثی-صهیونیستی صدام برای تصرف اندیمشک و دزفول خطر تجزیه و الحاق جنوب استانهای ایلام، بخش شمالی استان خوزستان و استان لرستان قوت میگرفت؛ در نتیجه اکثر راههای دسترسی اصلی به مرکز کشور قطع میشد و در آن صورت باید در حوالی اراک، قم، اصفهان و خدای نخواسته در دروازههای تهران با دشمن روبهرو میشدیم.
صرف نظر از نقاط قوت و ضعف استدلالهای مطرح شده و اینکه کدامیک از این نظریات درست باشد، مقاومت 34 روزه رزمندگان اسلام در خرمشهر آن هم با دست خالی و اتکا به خدای متعال، نشانگر اوج حماسه و البته مظلومیت کسانی است که همواره در مقابل زیادهخواهیهای استکبار جهانی و ایادی آن ایستادهاند و همچنان شعار مقتدرانه حضرت ابا عبدالله بن حسین (ع) یعنی «هیهات من الذلة» را سر خواهند داد.