به گزارش دفاع پرس از مازندران، سردار شهید سید یونس فاطمی در سال 1336 در روستای منوچهرکلا از توابع شهرستان نوشهر استان مازندران دیده به جهان گشود. با آغاز جنگ تحمیلی، سید یونس راهی جبهه شد و تا انتهای جنگ حضوری فعال و تأثیرگذاری داشت. او از فرماندهان گردان امام حسن(ع) لشکر ویژه 25 کربلا بود و در بیشتر عملیاتها شرکت داشت و بارها از ناحیه سر، گردن و شکم مجروح شد که سرانجام در روز 9 خرداد سال 1367 با اصابت ترکش خمپاره در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید. وصیت نامه این شهید بزرگوار در ادامه می آید:
بسم الله الر حمن الر حيم
يا ايها الناس اتقوا ربكم و خشوا يوما لا يجری و الدعن ولده و لا مر لودّ هوجاز عن والده شيئا (لقمان آيه های 33 و 34)
اي مردم از خدا بترسيد و بينديشيد از آن روزی كه نه هيچ پدری را به جاي فرزند و نه هيچ فرزندی را به جاي پدر پاداش و كيفر مي دهند. البته وعده خدا حتمی و قطعی است.
پس وای بر شما كه زندگانی دنيا شما را فريب دهد و از كيفر خدا شيطان به عفو و كرم او را مغرور گرداند.
سپاس خدايی را كه بر بندگانش منت نهاد و آنان را به اسلام متنعم ساخت و سلام بر مبشر حريت و اسوه ی بشريت محمد مصطفي (ص) و اهل بيت طهارت با فضيلت او.
درود بر امام امت خميني بت شكن، رهبر و بنيانگذار جمهوري اسلامي.
درود بر رزمندگان سلحشوران و افتخار آفرينان جبهه های نور عليه ظلمت.
درود بی پايان بر شهيدان به خون غلطان از صدر اسلام تا انقلاب اسلامی و جنگ تحميلی. آنان كه به عهد خويش وفا كردند و تا آخرين لحظه استوار ماندند و سرخی خونشان گواه صدق و پيمانشان شد.
آنان كه دل خويش را به نور عشق زنده كردند و جان دادند و جاودانه شدند. آنان كه برای هميشه زنده اند و نزد خدای خويش روزی می خورند و آن پاكدلانی كه به جستجوی پروردگار خويش برخاستند و او را يافتند و وقتی يافتندش به به او محبت ورزيدند و چون لبريز از محبت او شدندعاشق او شدند و هنگامی كه عاشق شدند خدا هم عاشقشان شد و تنشان كه حجاب جان بود از ميان برداشت و خود خون بهای خون مقدسشان گشت.
درود بر پدرم كه برای بزرگ نمودنم زحمات و رنج و مشقات فراواني را متحمل گشت و به جز دردسر و ناراحتی هيچ برايش نبودم. ولی پدرم تو خود بهتر مي دانی كه تمام ائمه و پيامبران براي اسلام فدا شدند.
سرور شهيدان حسين ابن علي (ع) با 72 تن قيام كرد و سرانجام بدست كفار و منافقين به فيض عظيم شهادت نائل آمد و ما پيرو آن حسين هستيم و براي اقامه ی دين او قيام نموده ايم.
اصلا هدف از قيام حسين(ع) و مردم شريف ايران همين بوده است.
پدرم! من اگر به فيض شهادت نائل آمدم در سوگم غمگين و ناراحت نباش چرا كه ما بالاتر از ياران حسين ابن علي (ع) نيستيم. مگر ما بالاتر از حضرت عباس هستيم. مگر ما بالاتر از علي اكبر... حتي بالاتر از طفل شش ماهه علي اصغر هستيم كه به دست دژخيم زمان به شهادت می رسد.
خدا را شكر نماييد كه فرزندی داشتيد در راه اسلام به شهادت رسيد. ای كاش هزار جان داشتم و در راه اسلام فدا می نمودم. ماهايي كه هميشه در زبان ما بود اي كاش زمان حسين بوديم. الان زمان حسين زمان است و در مقابل يزيديان و تمامی كفر يد واحد شدند.
و حسين زمان ندای هل من ناصر سر داد و اگر ما لبيك بگوييم و كفر نعمت كنيم مانند بسياری از ياران بي وفای حسين (ع) به بلا گرفتار و دچار كفر و نفاق می شويم و آن وقت ديگر افسوس سودی ندارد. پدرم برای تربيت فرزندم كوشا و براي همسرم پدری مهربان باشيد.
برادرانم! سلاح افتاده شهدا و راه رزمندگان را ادامه دهيد و گوش به فرمان امام و روحانيت درخط امام باشيد كه اگر غير اين باشيد دل دشمنان اسلام و منافقين را شاد كرده ايد و الان تمامی ابر جنايتكاران يد واحد شدند تا اسلام را براي هميشه ضربه بزنند و اگر موفق شدند ضربه ی كوچكی به انقلاب اسلامي بزنند برای هميشه ديگر اسلام نمی تواند سر بلند كند و برای هميشه ی تاريخ پژمرده خواهد شد.
خواهرانم! حجاب اسلامي كه از سنت اسلام و رسول الله می باشد رعايت كنيد و سياهی چادر شما تيريست بر پيكر دشمنان اسلام و در سوگم نمی گويم گريه ننماييد ولي دل دشمنان اسلام را شاد ننماييد و مواظب حركات و كردار باشيد.
فرزندانم ائمه را اسوه ی خود قرار دهيد و از اجداد و طاهران سر مشق و عبرت بگيريد. حلم و بردباری را از جد بزرگوارمان رسول الله، شهامت و قناعت را از جد طاهرمان علي ابن ابی طالب و تسليم ناپذيري در برابر زور و ستم را از جد شهيدمان سيد الشهدا (ع) سر مشق قرار دهيد.
فرزندانم! زندگي چند روزه ي دنيا فقط براي پر كردن تنور شكم نيست كه اگر كسي فقط به فكر شكم باشد در برابر زور تسليم و در برابر زر و مال دنيا اسير وسوسه هاي شيطاني او را جلب خواهد نمود.
فرزندانم! احترام به بزرگترها مخصوصا مادرتان را فراموش نكنيد كه زحمات فراواني برايتان كشيد. در درس خواندن سستي به خود راه ندهيد كه خوشايند نيست.
دخترم! در حجاب اسلامي رعايت فراوان نما تا الگو باشي.
همسرم! من همسر خوبي برايت نبودم و هميشه در مشقت بودي. بنده از دست تو راضي هستم و چون هيچ بدي از تو نديدم.
همسرم! خوش به حالت كه همچون زنان صدر اسلام در مقابل مصائب صبور بودي و ماني كه به جبهه اعزام مي شدم همچون زنان صدر اسلام بودي . در شهادتم هم كما في السابق صبور باش.
حجاب را رعايت و فرزندانم را خوب تربيت نما كه اگر در تشتي طلا و در تشتي ديگر خاكستر باشد برايشان فرق نكند.به مدرسه بفرست تا براي اسلام مفيد واقع شوند.فرزندانم را صالح تحويل جامعه بده به پدرم و خاله ام احترام فراوان نما. وحدت را در هر شرايطي حفط نما . مبادا با حركات شما دشمنان شاد و دوستان مايوس شوند.
همسرم! از زندگاني دنيا با خبر هستی كه آن را به صورت ذخيره ندارم. قرض ها را از مبلغي كه در دفتر چه موجود است بدهيد و بقيه ی قرض ها و قسط ها را ماهانه بدهيد. دو سال روزه و دو سال نماز مضالم بدهيد. البته توسط آقای سيد علمدار هاشمي نوشته ای را تنظيم نموده ام تا در دفتر امام مال را پاك نمايم. پيگيری شود. البته قبلا اقدام نموده ام امام جمعه ی نور گفت چون قرض داری لازم نيست. ولي پيگيری و در دفتر امام مسئله را مشخص نماييد.نوشته فعلا آقاي هاشمي می باشد .همسرم وصی و پدرم وكيل می باشد البته در صورتي كه هسرم مايل باشد، مختار است.اگر مايل باشد پدرم آن زمان هم وصی و وكيل است در غير اين صورت همسرم وصی، پدرم وكيل می باشد.