به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، سیزدهم آبان سالگرد سه رویداد مهم در تاریخ کشورمان است اما مهم‌ترین رویدادی که موجب شد این روز در ذهن ایرانیان همیشگی و جاودانه بشود، اقدام دانشجویان پیرو خط امام(ره) در برملا ساختن نقش خصمانه و جاسوسی آمریکا بر علیه ملت ایران در قالب سفارت امریکا بود. حسین شیخ‌الاسلام یکی از دانشجویان انقلابی بود که در روند تسخیر لانه جاسوسی و حوادث بعد از آن حضور داشتند. اکنون که به سی و هفتمین سالگرد این روز بزرگ نزدیک می‌شویم، با این دانشجوی دیروز گفتگویی ترتیب داده ایم که در ادامه می‌آید:
جناب آقای دکتر به عنوان اولین سؤال، بفرمایید نقش شما در این واقعه و اتفاقات بعد از آن چه بود؟من در آن موقع دانشجوی تحصیل کرده در خارج کشور بودم و به دلیل آشنایی‌ام با زبان انگلیسی و سابقه مبارزاتیم با رژیم شاه، بنا به نیاز و درخواست دوستان دانشجو، در همان روز اول تسخیر به کمکشان رفتم.
چه انگیزه‌ای باعث شد تا دانشجویان لانه جاسوسی را تسخیر کنند؟دلیل عمده‌ای که باعث شد دانشجویان دست به این حرکت بزنند ناراحتیشان از اقدام دولتمردان امریکایی در پذیرش شاه در این کشور و عدم تحویل وی به ایران بود. شاه دربه‌در بود و دنبال یک اتاق خالی می‌گشت، سوابق دخالت‌های امریکا در ایران،( از جمله نقش امریکا در کودتای ۲۸ مرداد و ...) و پذیرش شاه توسط آمریکایی‌ها به دانشجویان این حق را می‌داد که برای جلوگیری از دخالت‌های مجدد این کشور در امور ایران کاری انجام دهند و سفارت امریکا را تسخیر کنند.
حرف دانشجویان این بود ما گروگان‌ها را آزاد می‌کنیم به شرطی که شاه را به ما تحویل دهید تا او را عادلانه با حضور ناظرین بی‌المللی محاکمه‌اش کنیم. دانشجویان با خودشان هم توافق کرده بودند که اگر امام از این حرکت ما حمایت کردند ما نیز ادامه می دهیم ولی اگر امام این حرکت را قبول نداشتند ، ما سفارت را تخلیه می‌کنیم. در واقع این پشتیبانی امام بود که این حرکت را اینقدر مهم کرد.
چرا امام (ره) این حرکت دانشجویان را تأیید کردند و آن را انقلاب دوم نامیدند؟
امام فرمودند این حرکت انقلابی بود بزرگتر از انقلاب اول. امام اهل غلو نبودند. درک من از موضع‌گیری امام در این مورد این است که انقلاب اول علیه استبداد بود ولی این قضیه علیه استکبار بود. انقلاب اول علیه شاه بود ولی این انقلاب علیه امریکا بود. انقلاب اول صحنه‌اش تقریباً ایران بود ولی این صحنه‌اش جهانی بود. شاید به این دلایل امام چنین موضع‌گیری داشتند.
به نظر من مهم‌ترین کاری که حضرت امام(ره) در این مقطع انجام دادند این بود که صفت شیطان بزرگ را برای امریکا به کار برد. امام اهل بازی با الفاظ نبودند. الآن می‌بینیم هر چقدر زمان می‌گذرد بهتر این صفت امریکا بروز پیدا می‌کند. رفتار امریکا با تفسیری که از قرآن و احادیث ائمه معصومین(ع) داریم کاملاً منطبق با رفتار شیطان است.
به نظر شما آیا رفتار امریکای آن زمان با آمریکای ۲۰۱۶ تفاوتی دارد؟
نه. بلکه امریکای امروز پیچیده‌تر، خطرناک تر و جنایتکارتر شده است. آن موقع امریکا علی رغم مشاهده تخریب بمب اتمی در هیروشیما و ناکازاکی مجدداً اقدام به شلیک بمب دوم کرد و الآن نیز با وجود مشاهده کشته شدن افراد بی‌گناه و کودکان معصوم در یمن، عراق، سوریه و سایر کشورهای منطقه صحنه‌گردان اصلی این جنایات است. امریکای امروز از نظر عمل، پیچیده‌تر و حقه‌بازتر شده است ولی جنایت‌پیشگی اش همانند گذشته ادامه دارد.
با وجود تدام رفتار جنایتکارانه امریکا نسبت به قبل، به نظر شما چه اقدامی باید برای استمرار مسیر انقلاب دوم انجام داد؟
تدام استکبارستیزی در این دوره توسط مقام معظم رهبری(حفظه‌اله) همچون زمان امام راحل ادامه دارد و ایشان همچون امام هدایت‌گری می‌کند. بحمدالله خط انقلاب نسبت به آن زمان خیلی پیشرفت کرده است. انقلاب اسلامی ایران در حال حاضر منطقه و جهان را به دو قسمت گفتمانی و رفتاری تقسیم کرده است. شاهان فاسد،اسرائیل، زورگویان عالم، سلطه‌گران، اشغالگران و سردسته همه آن‌ها امریکای جنایتکار یک جناح شده‌اند و مظلومین عالم، اشغال شده‌ها و زیر ستم‌ها به پرچم‌داری ایران اسلامی نیز یک جناح را تشکیل داده‌اند. انقلاب جبهه مستضعفین در مقابل جبهه مستکبرین را به وجود آورده و این قضیه هنوز ادامه دارد وامروز شاهد آن هستیم که جبهه ظلم، ضد سلطه و ضد اشغالگری روز به روز پیشرفت کرده است. در واقع جبهه مستضعفین با پیروزی انقلاب اسلامی معنی و مفری پیدا کرد.این جبهه تمام شدنی نیست و تا پایان ادامه خواهد داشت. مبارزه و ایستادگی باید تا غلبه حق بر باطل ادامه داشته باشد و انقلاب اسلامی و حرکت انقلابیون در این مسیر که نمونه آن تسخیر لانه جاسوسی بوده، ادامه دارد و کلام خداوند متعال در جای جای قرآن نیز مهر تأییدی است بر این مسیری که ملت ایران و آزاده‌خواهان عالم دنبال می‌کنند. وظیفه جبهه حق در این زمان این است که با مقاومت خود و با ایستادگی در برابر زیاده‌خواهی مستکبران زمینه ظهور حجت حق را فراهم کند.
وظیفه همه در این مقطع این است که نقش خود را در این رویارویی دو جبهه بیابند. جبهه همه نوع جنگی دارد، سیاسی، اجتماعی، نظامی، فرهنگی، علمی و ... آن‌ها می‌خواهند آقای دنیا باشند، ما نمی‌خواهیم زیر حرف زور آن‌ها برویم . امروز آن‌ها خلاف همه قوانین بین‌المللی و حقوق بشری با ملت‌ها رفتار می‌کنند و انتظار دارند ملت‌ها و دولت‌های انقلابی نیز با آن‌ها همراهی کنند در چنین شرایطی آیا وظیفه ما روشن نیست. نباید جبهه‌بندی مشخصی با دشمن داشته باشیم؟ روند مقاومت و ایستادگی طی دهه‌های اخیر این است که هر چه استقامت کنیم قدرتمندتر می‌شویم و نباید از اصولمان کوتاه بیاییم. زمانی سفیر امریکا در این کشور می‌گفت فلان فرد برود بلافاصله آن فرد عوض می‌شد، ولی آیا امروز امریکا چنین دخالت و قدرتی در ایران دارد؟ نه در ایران و نه در منطقه این قدرت را ندارد. بیش از ۵ سال است امریکا می‌گوید حکومت سوریه باید عوض شود. آیا توانسته حرفش را عملی کند؟ این مانع و قدرت از کجا بوجود آمده که نمی‌گذارد جبهه استکباری سیاست‌هایش را عملی کند؟ آیا این غیر از گفتمانی است که توسط انقلاب اسلامی جهانی شده است؟ پس به برکاتی که در این مسیر بدست آوردیم نباید پشت پا بزنیم و با ایستادگی و مقاومت بیش از پیش مسیری حقی که پیش آمده‌ایم ادامه دهیم. انشاء الله.
